خبری تلخ برای سینمای ایران/ آقای پسیانی عزیز، برای رفتن‌تان زود بود، خیلی زود

کدخبر: ۶۰۲۵۴۴
درگذشت آتیلا پسیانی اگر چه دور از ذهن نبود، اما غم‌انگیز و تلخ بود و عصر جمعه‌ای با روح و روان‌مان بازی کرد.
خبری تلخ برای سینمای ایران/ آقای پسیانی عزیز، برای رفتن‌تان زود بود، خیلی زود

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از برترین ها، جامعه بازیگری یکی از مهم‌ترین ستون‌های خود را از دست داد، آرتیستی توانمند، متشخص و بی‌حاشیه. درگذشت آتیلا پسیانی اگر چه دور از ذهن نبود، اما غم‌انگیز و تلخ بود و عصر جمعه‌ای با روح و روان‌مان بازی کرد. هنرمند کم نظیری که ما را با کوله‌باری از خاطرات دوست داشتنی تنها گذاشت . او فقط 66 سال داشت و همچنان حالا حالا‌ها می‌توانست در دنیای بازیگری بیشتر بدرخشد . چرا در این سن و سال؟ فرزند جمیله شیخی اگرچه درس بازیگری را به خوبی از مادر یاد گرفت و در تمام این سال‌ها به دور از حواشی در دنیای هنر ماندگار شد انگار برای رفتن به دیار باقی عجله داشت.

10 اردیبهشت امسال بود که نکوداشت این هنرمند هم‌زمان با زادروز او برگزار شد و هنرمندان مختلفی از نسل‌های مختلف درباره او صحبت کردند.

محمد صالح‌علاء در بخشی از صحبت‌هایش گفت: «در جوانی کار نمایش می‌کردم و همه از منتقدان تا هنرمندان بزرگ‌مان مرا سرزنش می‌کردند. من هیچ‌وقت کار تئاتر نمی‌کردم بلکه نمایش مفهومی کار می‌کردم، در این میان هنرمندان بزرگی بودند که نه‌تنها نقد نمی‌کردند بلکه تشویقم می‌کردند مانند عباس جوانمرد، جمیله شیخی و...».

او با اشاره به حضور هنرمندانی همچون آتیلا پسیانی، خسرو شکیبایی، رضا رویگری و... در این نمایش‌های تلویزیونی افزود: «آتیلا از من جوان‌تر است ولی عقلش بزرگ‌تر است. ما با هم همکاری‌های شورمندانه‌ای داشتیم و با هم ترانه‌های لئونارد کوهن گوش می‌کردیم. خانم شیخی خیلی بزرگ بودند ولی آتیلا جان بزرگ‌تر هستند».

رضا کیانیان هم در مورد رفیق دیرینه‌اش گفت: «آتیلا حلقه مفقوده در تئاتر ما را پُر و دو نسل را به هم وصل کرد. اگر او نبود، شاید این تئاتر امروز چنین نبود. تئاتر تجربی با کوشش‌های آتیلا شکل گرفت. او هرگز و با وجود موانع بسیار، از رو نرفت با اینکه خیلی فحش خورده، به کارش ادامه داده است. آتیلا در تئاتر ما یک پدرخوانده است و باید قدرش را دانست. اگر بگوییم او پدر تئاتر تجربی است، ادعایی پرت‌و‌پلا نیست».

آقای پسیانی عزیز، برای رفتن‌تان زود بود، خیلی زود

محمد چرم‌شیر، نمایش‌نامه‌نویس و دوست و همکار نزدیک آتیلا پسیانی هم دیگر سخنران برنامه بود که با اشاره به شروع همکاری خود با پسیانی از دهه ۷۰، گفت: «می‌خواهم شرح حالی از ناعدالتی‌ها درباره آتیلا پسیانی ارائه کنم. هر وقت ظاهرا همه چیز برای ما خیلی خوب بود، با تعجب می‌گفتیم یک جای کار می‌لنگد و این در بین ما به یک شوخی تبدیل شده بود. حالا کانون کارگردانان برای آتیلا نکوداشت گرفته. اگر این موضوع به معنای پذیرش نگاه آتیلاست،

 ۴۰ سال زمان برای این پذیرش، بسیار طولانی است. آتیلا عاشق جوانان است. او فقط حلقه مفقوده تئاتر ما نبود بلکه چیزی به آن افزود. آتیلا برای جوانان زیادی پدری کرد؛ هرچند آنان پدرکشی کردند ولی آنان را پروراند. آتیلا فقط تأثیرگذار نبود. او به تئاتر ایران، ایران را افزود که یکدیگر را بپذیریم و فارغ از هر نوع نگاهی، در کنار یکدیگر زندگی کنیم. ما شعارش داده‌ایم اما یک جای کار می‌لنگد».

آقای پسیانی عزیز، برای رفتن‌تان زود بود، خیلی زود

اما بخش مهم این مراسم، سخنرانی آتیلا پسیانی بود. او در سخنانی گفت: «اتفاقی که در این پنج دهه افتاد، خیلی عجیب و مختلف بود که می‌توانست برای دیگران هم رخ بدهد. ما خیلی دوست داشتیم جوانانی مانند خودمان پرورش بدهیم و گروه‌هایی مانند گروه تئاتر بازی ایجاد کنیم. وقتی در گروه تئاتر بازی در سال ۶۸ کار تجربی انجام دادیم، خیلی فحش خوردیم ولی ما پای آن ایستادیم. خوشحالم الان بیش از ۲۰ گروه تجربی داریم که فعالیت می‌کنند».

آتیلا پسیانی را بی‌شک می‌توان یکی از چهره‌های مهم و تأثیرگذار سینما و تئاتر کشور دانست. اما اگر بخواهیم بخشی از ارزشمندترین آثار این هنرمند را برای شما بازگو کنیم باید به این موارد اشاره کنیم.

نقش‌های سینمایی

یکی از توانمندی‌های ویژه آتیلا پسیانی، در ایفای نقش‌های منفی بود. یکی از ماندگارترین این نقش‌ها به بازی او در فیلم «آب و آتش»، به کارگردانی فریدون جیرانی برمی‌گردد. او در نقش «مجید شهلا» یک تصویر جذاب از کاراکتر بدمن ارائه داد و یک ضدقهرمان شهری را به تصویر کشید. او با مهارت خاصی که در بهره‌گیری از میمیک صورت داشت، توانست خباثت درونی کاراکتر شهلا و درعین‌حال عشق هیستریک او را به‌خوبی به نمایش گذاشته و به یک بدمن جذاب تبدیل شود. البته آتیلا پسیانی در دهه70 شمایلی تثبیت‌شده از یک بدمن و ضدقهرمان خاص در ژانر اکشن و جاسوسی داشت که او را به انتخاب اصلی بسیاری از کارگردانان سینمایی و تلویزیونی بدل می‌کرد.

آقای پسیانی عزیز، برای رفتن‌تان زود بود، خیلی زود

«روز شیطان»، ساخته بهروز افخمی، یکی از مهم‌ترین فرصت‌هایی بود که به پسیانی داده شد تا شمایل بدمن جذاب و تبهکار درجه‌یک را در یک فیلم جاسوسی و امنیتی بر جای بگذارد. یکی از ویژگی‌های بازیگری آتیلا پسیانی که کمک می‌کرد تا در ایفای نقش‌های منفی بدرخشد، حفظ خونسردی درعین سنگدلی بود. نقش «شهباز» او در فیلم «در کمال خونسردی» که در کسوت یک قاتل مرموز ظاهر شده بود، مصداقی از همین ویژگی است. شهباز با کینه‌ای کور و سخت‌دلی بیمارگونه‌اش، یک قاتل با روحیات خرده سادیسمی بود که برای سینمای ایران در دهه70 کاملاً متفاوت می‌نمود و پسیانی با اجرای زیبای این شخصیت، تصویر ماندگاری از یک نقش منفی در تاریخ سینمای ایران ثبت کرد.

آقای پسیانی عزیز، برای رفتن‌تان زود بود، خیلی زود

یکی دیگر از نقش‌های جذاب پسیانی که در حافظه سینمایی ما ماندگار شده، بازی متفاوت او در «رضا» در فیلم «چه کسی امیر را کشت»، بود. رضا قرار است راوی خاصی از شخصیت امیر باشد و فصل‌های زمانی زندگی او را که کمتر گفته شده، بازگویی کند. فلسفه نگرش او به امیر با دیگر شخصیت‌ها کاملاً متفاوت است یعنی برخلاف دیگرانی که تلاش دارند تصویری یکه، یونیک، خاص و مثبت از امیر ارائه دهند، رضا تلاش دارد تا تصویری بی‌روتوش و بدون سانسور از رفیق خود برای مخاطبان بنمایاند و به همین علت است که اولین‌بار فرضیه خودکشی امیر ازسوی رضا بیان می‌شود. درواقع رضا در میان همه دیالوگ‌هایش، تصویر یک مبارز خاص و درعین‌حال بدمن را از امیر نمایه می‌کند؛ شخصیتی مبارز علیه استکبار و  ضدطبقه مترف. در یک کلام؛ رضا تصویر گذشته امیر را به پلی برای تحلیل شمایل امروزین او بدل می‌کند.

آقای پسیانی عزیز، برای رفتن‌تان زود بود، خیلی زود

طنز درونی و تلخ شخصیت رضا که بسیار ناملموس و به‌شدت درونی بود، چنان از سوی آتیلا پسیانی به درستی نمود یافت و نمایه‌ای از یک نیهیلیست ضربه‌خورده از بازی روزگار را در این شخصیت آشکار ساخت که این هنرنمایی را واجد کاندیداتوری دریافت تندیس خانه‌سینما، برای بهترین بازیگری مرد کرد.

نقش‌های تلویزیونی

ازجمله نقش‌های ماندگاری که از آتیلا پسیانی در ذهن مردم ثبت شده، کارهای تلویزیونی اوست؛ با تنوعی از نقش‌ها. یکی از آنها سریال ماه‌رمضانی «گمگشته» بود که او در دو نقش سیدجلال و کریم بازی کرد. ازیک‌سو خداباوری و جدیت مردی دیندار چون سیدجلال را که معتمد محله و کسبه است، در رفتارها و گفتارهای سیدجلال نمایه می‌کند و ازسوی‌دیگر رفتار یله و رهای یک‌دزد خرده‌پا به‌نام کریم را که به‌دلیل شباهت با سیدجلال جایگزین او می‌شود و در پوششی از جدیت‌انگاری و مقبول‌نمایی کریم فرورفته در جلد سیدجلال به باور مخاطبان می‌رساند. برقراری یکدستی و توازن حسی مناسب در اجرای این نقش سخت، برگی مهم و ماندگار در کارنامه بازیگری پسیانی بود.

آقای پسیانی عزیز، برای رفتن‌تان زود بود، خیلی زود

او در سریال «زیر تیغ» هم با اینکه حضور کمی داشت اما خوش درخشید و در ذهن‌ها ماند. او نقش «جعفر»، یک کارگر اصیل، خانواده‌دوست و باشرف ایرانی را بازی می‌کرد که در یک دعوای دوستانه کشته شد.

آقای پسیانی عزیز، برای رفتن‌تان زود بود، خیلی زود

یکی دیگر از نقش‌های ماندگار تلویزیونی او، کاراکتر «تقی تاکسی» در سریال «چاردیواری» بود. یک راننده خوش‌مشرب و شوخ‌وشنگ که با توانایی پسیانی در دیالوگ‌گویی با لحن ترکی، به‌شدت دلنشین شده بود. پسیانی همچنین در سریال «دیوار» و در نقش سرهنگ یونس سبزی، تصویر متفاوتی از یک پلیس ایرانی را به تصویر می‌کشد.

آقای پسیانی عزیز، برای رفتن‌تان زود بود، خیلی زود

بااین‌همه اما آتیلا پسیانی، بازیگر تئاتر بود. از آنجا آمده بود، همواره به تئاتر تعلق داشت و بسیاری از بازی‌های درخشانش در صحنه تئاتر رقم خورد که نیازمند تحلیلی مستقل است. سینمای ایران، یکی از بهترین بازیگران میانسال خود را از دست داد. 66سالگی می‌تواند زمان شکوفایی یک بازیگر باشد اما سرطان، فرصت این شکفتن را از او گرفت. یادش گرامی.

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    اخبار بیشتر در سرویس اقتصادی
    کارگزاری مفید