خیانت بزرگ اشرف غنی به افغانستان/ به ارتش دستور عدم جنگ صادر شد/ پشتون ها هرگز با هم نمی جنگند

کدخبر: ۴۳۴۰۰۸
حسین احمدی در یادداشتی نوشت: اشرف غنی درجه داران و وزیران کلیدی را یکدست از پشتونها انتخاب و دیگران را از صحنه خارج کرد. ارتش یکدست پشتون در مقابل طالبان هرگز نخواهد جنگید. طالبانِ پشتون در مقابل ارتشیِ پشتون: پشتون های که هرگز با هم نمی جنگند.
خیانت بزرگ اشرف غنی به افغانستان/ به ارتش دستور عدم جنگ صادر شد/ پشتون ها هرگز با هم نمی جنگند

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از عصرایران، حسین احمدی، کارشناس شبه قاره هند در یادداشتی نوشت: اوضاع کابل فعلاً آرام و تا حدودی مبهم و نامشخص است. همه چیز با خیانت شروع و نهایتاً با خیانت و سقوط کابل تمام شد.

فساد و خیانت در افغانستان سابقه طولانی دارد، این رهبران نگاه اولشان به کشورهای خارجی ودر نگاه دوم به قومیت منتسب به آنها است.

از اولین رئیس جمهور افغانستان محمد داوود خان در سال ۱۹۷۳ که پایان حکومت پادشاهی و شروع جمهوری را با کودتا آغاز کرد تا اشرف غنی سابقه وابستگی و خیانت و فساد در حکومتشان وجود داشت.

یکی از اسامی یا افرادی که در اوضاع اخیر افغانستان بعنوان خائن می توانیم نام ببریم اشرف غنی است. این موضوع به طور خاص به ارتش، نحوه چینش و انتخاب پرسنل و نوع آموزش های که دیده بودند را می توانیم از دلایل احتمالی خیانت ایشان بدانیم.

اشرف غنی که از او به عنوان رئیس جمهور پیشین یاد می شود، مدت ها بود که پرسنل نظامی را یک دست از یک قوم (پشتون) انتخاب کرده بود؛ و بسیاری از درجه داران سایر اقوام را بازنشسته و یا از کار برکنار کرد. اسماعیل خان در هرات با فریب و توطئه به دام افتاد. ژنرال دوستم و عطا محمد نور از رهبران شمال باز با توطئه و خیانت مجبور به شکست شدند.

چرا ارتش افغانستان برای دفاع از کشور مقاومت نکرد؟ چرا ارتشی که در پروژه توسعه بیشترین بودجه ها را گرفت، این چنین کشور را به طالبان تقدیم کرد؟ و پرسش هایی از این دست که این روزها ذهن خیلی ها را درگیر کرده است.

اشرف غنی درجه داران و وزیران کلیدی را یکدست از پشتونها انتخاب و دیگران را از صحنه خارج کرد. ارتش یکدست پشتون در مقابل طالبان هرگز نخواهد جنگید. طالبانِ پشتون در مقابل ارتشیِ پشتون: پشتون های که هرگز با هم نمی جنگند. اشرف غنی تنها فردی نیست که می توانیم بعنوان خائن از ایشان ذکر کنیم و در کنار دو بازوی دیگر کرزی و و خلیل زاد دست به این اقدامات زدند. خیانتی سازماندهی شده که حول محور کرزی- خلیل زاد- غنی می چرخید.

شهرها بدون درگیری سقوط می کنند. حتی قندهار و غزنی، چرا در این نوشتار به طور خاص از قندهار یاد می شود؟ چرا که والی قندهار در کلیپی تصویری می گوید از کابل به من دستور داده اند یا باید تسلیم طالبان شوید یا به کابل برگردید. این وضعیت در همه جبهه ها مشابه است و به کماندوها و ارتش دستور عدم جنگ صادر شده است. بسیاری از پادگانها با بیش از پنج هزار نیرو و به دستور مافوق ها تسلیم شدند.

چرا ارتش افغانستان نباید یک حمله تهاجمی صورت دهد؟! چرا که ارتش هیچ وقت حمله تهاجمی نکرده است؛ بلکه همیشه با همه امکاناتش، نقشی دفاعی ایفاء کرده بود. به ارتش هیچ وقت اجازه حمله داده نشد. خیلی واضح است چون هیچ وقت هدف، نابودی طالبان نبوده است.

محور ذکر شده (یعنی کرزی- غنی- خلیل زاد) یک آرزوی دیرینه خود را بر آورده کردند: این که افغانستان باید تمام و کمال در اختیار پشتون ها قرار گیرد. طی حدود ۴۰ سال جنگ در افغانستان، پشتون ها قدرت مطلق را نسبتاً از دست داده بودند؛ اینها دیگران را به عنوان شریک قدرت بر نمی تابند. برای برگشت به دوران قبل از ۴۰ سال پیش، تمام پشتون ها یک خواسته دارند و آن، برگشت قدرت گذشته است .

ایالات متحده آمریکا در ۷ اکتبر ۲۰۰۱ پس از حمله به القاعده و رژیم طالبان، آنها را نابود کرد. دولت جورج دبلیو بوش وقتی کابل بعد از ۳۵ روز سقوط کرد، در مرحله اولیه ی تلاش برای برنامه ریزی پس از جنگ بود، چرا که از نابودی طالبان مطمئن بود. همان طور که زلمای خلیل زاد در کتاب "فرستاده" ذکر می کند، بوش "جیمز دوبینز"، داناترین کارشناس ایالات متحده با تجربه دولت سازی - تثبیت و بازسازی در کوزوو، بوسنی، هاییتی، و سومالی را در حکم نماینده ویژه در افغانستان انتخاب کرد.

خلیل زاد که از دید نگارنده مقاله حاضر، یکی از خائنین به افغانستان است، اعتراف می کند که جیمز دوبینز در افغانستان پیشرفت هایی داشت. در سال ۲۰۰۱ طالبان از بین رفته بود، اما دوباره حامد کرزی طالبان را زنده کرد. طالبان در شمال افغانستان هیچ جایگاهی ندارد، اما کرزی سلاح و تسلیحات فرستاد؛ صرفاً هم بخاطر مهار جبهه شمال.

در کنار خیانت ها، فساد و تبعیض کار را تمام کرد. طالبان حالا همسایه شرقی ماست. ما با طالبان مشکل ایدئولوژیک عمیق داریم. آنها هرگز در راستای اهداف ایران نخواهند بود. در دراز مدت، طالبان برای ما درد سر است: دولتی تند رو و بنیادگرا. در افغانستان، طالبان و داعش یکی است. داعش بخش هراس افکن طالبان است که بسیاری از حملات تروریستی و انتحاری را در این‌قالب انجام می دهد. حتی شاخه حقانی هم طالبان هستند. انس حقانی معاون رهبری طالبان است؛ هر چند پایگاه اصلی اشان در پاکستان است، ولی همه اینها طالبان هستند.

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید