تلاش اژدهای سرخ برای تضعیف هژمونی آمریکا-۳

استراتژی بدون رونق چین در خاورمیانه

کدخبر: ۵۵۷۶۷۸
سه راه حلی که از جانب پکن برای اجرای راه حل دو کشوری فلسطین و اسرائیل در ژوئیه 2021 ارائه شده چیزی بیش از بازتعریف بدیهیات نبود، مقوله هایی چون تقویت اختیارهای تشکیلات خودگردان، حمایت از وحدت و آشتی میان جناح های فلسطینی برای مذاکرات صلح.
استراتژی بدون رونق چین در خاورمیانه

به گزارش اقتصادنیوز، معماری امنیتی جدید چین برای آن‌که یارای رقابت و مقاومت در برابر قدرت و تسلط ایالات متحده را داشته باشد، بیش از سلاح و تجهیزات نظامی، نیازمند محاسبات دیپلماتیک درست است.

تعامل چین با خاورمیانه و شمال آفریقا در پرتو دو مقوله قابل تبین است. در حالی که فرض بر آن است که منافع پکن در منطقه به امنیت انرژی و روابط اقتصادی محدود می‌شود، گزارشی به قلم توویا گرینگ - تحلیلگر مسائل چین در شورای آتلانتیک - نشان می‌دهد که چگونه همکاری چین با سراسر کشورهای منطقه در حوزه‌هایی فراتر از اقتصاد و انرژی گسترش یافته است. از همین منظر باید فارغ از تعامل‌های اقتصادی، تلاش‌ها و خیز پکن برای همکاری‌های نظامی و سیاسی با  بازیگرانی که ظاهرا متحدان این کشور هستند را نیز لحاظ کرد.

گزارش شورای آتلانتیک به تعامل‌های غیر اقتصادی پکن با کشورهای عرب خاورمیانه و منطقه منا و پیامدهای آن برای کشورهای شمال و جنوب اشاره دارد. بخش اول این گزارش تحت عنوان «خیز چین برای تغییر معماری خاورمیانه» و بخش دوم آن با عنوان «بازی در خفای واشنگتن؛ نظم چینی جهان را در آستانه جنگ تمام‌عیار قرار می‌دهد» منتشر شده و در ادامه بخش سوم و پایانی آن آمده است.

موانع پیش روی خودنمایی اژدهای زرد

ناظران چینی به سفر ماه ژوئیه جو بایدن به منطقه اشاره کرده و می گویند که او اولین رئیس جمهوری آمریکا بود که طی دهه ها تلاش هایش برای پایان دادن به تنش های حاکم ناکام ماند؛ همین گروه همزمان بر رویکرد پکن تاکید دارند؛ بازیگری که که به ادعای آنها قصد دارد تا تنش ها در فلسطین را وارد خط مقدم مباحث بین المللی کرده و تاکید دارد که نباید این مسئله به حاشیه رانده شود چه برسد به ان که فراموش گردد.

با این همه پکن در این باب با چالش هایی روبرو است که که مهم ترین آن تلاش های ایالات متحده برای عادی سازی روابط اسرائیل و کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس است، به باور ناظران چنین تحولی حکایت از آن دارد که راه حل دو کشوری دیگر پیش نیاز و مقدمه ای برای شکوفایی منطقه نیست و مسئله برنامه هسته ای ایران به یکی از موضوعات قابل تامل در منطقه تبدیل شده است.

علاوه بر این پکن به خوبی می داند که شرایط سیاسی حاکم بر اسرائیل و فلسطین به این دو بازیگر فرصتی برای تعریف راه حل دو کشوری را نمی دهد. با این همه طبیعتا این مسئله نمی تواند به مانعی در برابر حفظ روابط اقتصادی و امنیتی اعراب با اسرائیل، بازیگر استراتژیک مهم در منطقه و متحد نزدیک ایالات متحده تبدیل شود.در این میان موج عادی سازی رابطه دیپلماتیک با اسرائیل موجب شده که حامیان سنتی فلسطین، بازیگرانی چون هند نیز در کنار این بازیگر چارچوب های غیر قابل تصوری را ترسیم کنند. 

لفاظی‌های توخالی

نکته دیگری که باید مورد  توجه قرار بگیرد ان است که استراتژی پکن بیش از همه بر لفاظی های توخالی متکی است. سه راه حلی که از جانب پکن برای اجرای راه حل دو کشوری فلسطین و اسرائیل در ژوئیه 2021 ارائه شده چیزی بیش از بازتعریف بدیهیات نبود، مقوله هایی چون تقویت اختیارهای تشکیلات خودگردان، حمایت از وحدت و آشتی میان جناح های فلسطینی برای مذاکرات صلح.

در شرایط حاکم چین کمک های مالی ناچیزی را نیز در اختیار آژانس سازمان ملل فعال در امور آوارگان فلسطینی قرار داد هرچند میزان حمایت های مالی این کشور در قیاس با 316 میلیون دلاری که ایالات متحده در سفر ماه جولای بایدن اعلام کرد، بسیار کم رنگ است.مولفه دیگری که باید لحاظ شود آن است که اولویت های چین در منطقه به دلیل شکست های پی در پی این بازیگر در تعامل با سهامداران واقعی، اعمال فشار از طریق قدرت تازه خود یا پرداختن به موضوعات بحث برانگیز با اجماع بین المللی کم، به گونه ای که منافع یا روابط دوستانه این کشور با سایر کشورها را به خطر می اندازد، چندان مورد توجه نیست.

با این همه می توان گفت که تلاش پکن برای درگیر شدن در تنش های منطقه شاید گواه بر دو مقوله است، یا چین می خواهد با ارائه طرح ابتکارهای صلح، وزن خود را به آزمون بگذارد یا آن که شاهد نوع شیوه تازه ای از دیپلماسی یا قدرت چینی هستیم.

چین معماری ایالات متحده را با دیدگاهش در باب امنیت مشترک قیاس می کند. از همین رو برخی از تحلیلگران چون باربارا لی، ضمن اشاره به لفاظی های پکن مبنی بر تحقق صلح و ثبات  بر این باورند که چین خود علیه امنیت عمل می کند. این دیپلمات ارشد امریکا در جریان شهادت به کمیته فرعی روابط خارجی سنای ایالات متحده تبیین کرد که چین به شکلی برجسته در نبرد با گروه تروریستی داعش غایب بوده و در یمن و سوریه برای بازگردان آرامش تلاش های محدودی انجام داده است.پکن حتی در حراست از منافع امنیتی خود نیز ناکام مانده است.

کیشور محبوبانی چین و آمریکا

تعریف دنیای پساغربی

به گزارش اکوایران، محققان چینی یک صدا می گویند که این کشور عموما علاقه ای به درگیر شدن در تنش های طولانی مدت منطقه ای ندارد. آنها تاکید دارند که افول قدرت امریکا در منطقه نسبی است بالاخص آن که هنوز بیش از صدها نظامی و پرسنل امنیتی و پیمانکار آمریکایی در خاورمیانه حضور دارند؛ مقوله ای که می تواند به مانعی در برابر نقش بزرگ تری چین  تبدیل شود. علاوه بر این پکن هنوز در موقعیتی قرار ندارد که بتواند به واسطه تعامل استراتژیک فزاینده با جهان عرب، در تغییر شکیل محیط ژئوپلتیک نقشی برجسته ایفا کند.

معماری امنیتی جدید چین برای آن که یارای رقایت و مقاومت در برابر قدرت و تسلط ایالات متحده را داشته باشد، بیش از سلاح و تجهیزات نظامی، نیازمند محاسبات دیپلماتیک درست است. سان دگانگ، مدیر مرکز مطالعات خاورمیانه فعال در دانشگاه فودان در این باره گفته که رقابت میان قدرت های بزرگ  بیش از همه بر پایه مبارزه برای تعیین قوانین و نظم تعریف شده و رقابتی است برای یافتن قدرت گفتمانی.به بیانی ساده تر، معماری پیشنهادی چینی بخشی از تلاش این کشور برای ایجاد دنیای چند قطبی پساغربی و تنظیم برنامه های جهانی است که منعکس کننده منافع و ارزش های اژدهای زرد است.

از همین رو تصور آن که در برخی جهات، منابع امریکا و چین در خاورمیانه گاها  برای تحقق صلح و امنیت با یکدیگر همپوشانی داشته باشد، تصوری نادرست است. چرا که پکن تلاش دارد زیرکانه از شکاف های حاکم میان شمال و جنوب به نفع خود استفاده کرده و بازی را انگونه که دلخواهش است، پیش ببرد.

خیز زیرکانه پکن برای کاهش هژمونی آمریکا

 رو نادژ رولان به درستی اشاره کرده که معماری امنیتی جدید در حالت ایده آل، ساختاری است عاری از حضور و نفوذ ایالات متحده.در طرف مقابل آمریکا نمی تواند انتظار داشته باشد که متحدانش در خاورمیانه به شکلی کامل راه حل ها و خرد چینی را رد کنند، همانطور که پکن نمی تواند از آنها انتظار داشته باشد تا ساختاری امنیتی و شبکه اتحاد ایالات متحده را کناری بگذارند.با این همه فارغ از نتایج نظرسنجی ها، شواهد نشانن می دهد که بسیاری از کشورهای خاورمیانه از جمله عربستان، نگاه مثبت تری به چین دارند تا امریکا.چین علاوه بر تعریف دیدگاه های مطلوب از طریق فرصت های اقتصادی و کمک های بشردوستانه، نوعی تعامل فرهنگی را نیز ترویج کرده که فعلا جذاب است. از همین رو قدرت نرم چین به ارامی اما قاطعانه در حال افزایش است.

در شرایط عادی و در میانه رقابت قدرت های بزرگ نمی توان از متحدان ایالات متحده انتظار داشت تا مزیت نسبی همکاری با پکن را نادیده بگیرند. از همین رو واشنگتن می بایست چارچوبی را تعریف کرده و بدین طریق هرگونه اثرنامطلوب بر اولویت ها و استراتزی دفاع ملی اش در خاورمیانه را به حداقل برساند.

نکته دیگر آن ست که ایالات متحده متحدانی در منطقه دارد که برای این بازیگر به سان مزیتی ضروری قلمداد می شوند و این پتانسیل را دارند که تعامل رو به رشد پکن را به حداقل ممکن برسانند. آخرین گزاره ای که باید لحاظ شود آن است که سیاستگذاران آمریکایی گفتگوها در باب تعامل این کشور با خاورمیانه را فراتر از امنیت گسترش داده و پس لرزه های روایت های دروغینی چون خروج امریکا از منطقه را به صفر برسانند، اینگونه شاید بتوانند به مثل چماق امنیتی آمریکا یا هویج چینی پایان دهند

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید