چرخش اریتره؛ چگونه بازیگر کوچک آفریقایی خود را در آغوش ایران، روسیه و چین جای داده است؟

به گزارش اقتصادنیوز، وبگاه The Cradle با انتشار یادداشتی مدعی شد، اریتره پس از استقلال در سال ۱۹۹۳، روابط پرتنشی با واشنگتن داشته است. در ابتدا، مشارکت در طرح «کشورهای خط مقدم» به رهبری آمریکا علیه سودان (که اریتره آن را به مسلح کردن گروه های رادیکال اریتره متهم کرده بود) نوید همکاری میداد. اما این همکاری زمانی افول کرد که رئیسجمهور اریتره، «ایسیاس افورقی»، پیشنهاد نزدیکی بیشتر به آمریکا را مطرح کرد و با پاسخ سرد روبهرو شد.در آن زمان، ایالات متحده که از قبل با جیبوتی و یمن در ارتباط بود، نیازی به متحدی جدید در دریای سرخ نمیدید و تصمیم گرفت از رقیب دیرینه اریتره، یعنی اتیوپی، حمایت کند.در سال ۱۹۹۵، جنگی کوتاهمدت میان اریتره و یمن بر سر جزایر «هنیش» موجب شد تا اریتره متهم به حمایت اسرائیل شود. در حالی که روابط با تلآویو شکوفا شد، مناسبات با واشنگتن رو به تیرگی نهاد. تا سال ۲۰۰۵، اریتره اعضای دفتر آژانس توسعه بینالمللی ایالات متحده را اخراج کرد، واکنشی به حمایت فزاینده واشنگتن از اتیوپی در دوران «جنگ علیه تروریسم» و نیز کوتاهی آمریکا در اجرای توافق صلح الجزایر میان اریتره و اتیوپی. با این حال، اریتره همچنان پیشنهاد میزبانی از یک پایگاه آمریکایی را مطرح کرد و حتی نیرو به عراق اعزام نمود.
فراز و نشیب روابط ایران و اریتره
این وبگاه در ادامه آورد، اما آمریکا که در آن زمان کاملاً در جیبوتی مستقر شده بود، اریتره را یک مهره غیرضروری میدانست. در سال ۲۰۰۹، شورای امنیت سازمان ملل تحریمهایی را علیه اریتره اعمال کرد، بهدلیل خودداری این کشور از عقبنشینی نظامیان از مرز جیبوتی و حمایت ادعایی از گروه الشباب، شاخه مرتبط با القاعده. این تحریمها حتی پس از توقف حمایت از الشباب و خروج نیروهای اریتره نیز ادامه یافت. در انزوا، اریتره بهسوی تهران متمایل شد. این کشور از برنامه هستهای غیرنظامی ایران حمایت کرد و به ایران امتیاز دسترسی به بندر استراتژیک «عَصب» را اعطا کرد؛ جایی در نزدیکی یمن که تهران را قادر میساخت تا تحرکات دریایی غرب را رصد کند و در ازای آن، اریتره از پشتیبانی مالی برخوردار شود.با این حال، اریتره در عین نزدیکی به ایران، رابطه با اسرائیل را بهطور پنهانی حفظ کرد. در سال ۲۰۱۲، اندیشکده استراتفور تأیید کرد که تلآویو در اریتره تأسیسات نظارتی ایجاد کرده است و در سال ۲۰۱۶ پایگاه دوم خود را نیز برای رصد جنبش انصارالله یمن فعال کرد. اما با آغاز جنگ به رهبری عربستان سعودی و امارات علیه یمن در سال ۲۰۱۵، اریتره روابط خود با ایران را قطع کرد و بهجای آن با امارات متحده عربی متحد شد. بندر عصب به یک مرکز لجستیکی برای عملیات امارات تبدیل شد و اریتره حتی ۴۰۰ سرباز برای پشتیبانی از امارات اعزام کرد—نقشی کلیدی در موفقیتهای نظامی این کشور در یمن.
این وبگاه ادعا کرد، در سال ۲۰۱۸، با امضای توافق صلح میان اریتره و اتیوپی، تحریمهای سازمان ملل لغو شد، اما آشتی با غرب چندان دوام نیاورد. در سال ۲۰۲۰، اریتره بدون دلیل، سفیر جدید اسرائیل را نپذیرفت. همان سال، دولت ترامپ نام اریتره را در فهرست کشورهایی قرار داد که ورود اتباعشان به آمریکا ممنوع است (در قالب «ممنوعیت ورود مسلمانان»). امارات نیز عملیات نظامی آشکار خود در یمن را کاهش داد و در سال ۲۰۲۱ از اریتره خارج شد. در این خلاء، چین وارد میدان شد. پکن که از حامیان دیرینه استقلال اریتره بود، سطح سرمایهگذاری خود را افزایش داد، بهویژه در شرایطی که همهگیری کرونا تجارت جهانی را مختل کرده بود. تجارت دوجانبه به رکوردهای جدیدی رسید و اریتره مسیر خود را بهسوی قدرتهای اوراسیایی تنظیم کرد.با ادامه فشارهای غربی در منطقه، این چرخش شتاب بیشتری گرفت. در سال ۲۰۲۱، اسرائیل با حمله به یک کشتی ایرانی در آبهای اریتره، حاکمیت این کشور را نقض کرد. آمریکا نیز مجدداً تحریمهایی علیه اریتره وضع کرد، اینبار بهدلیل نقش آن در جنگ تیگرای.در سال ۲۰۲۲، اسرائیل سفارت خود در آسمارا را بست و کنست قانونی را تصویب کرد که مهاجران اریترهایِ حامی دولت این کشور را هدف اخراج قرار میداد. همزمان، اسرائیل و اتیوپی مذاکراتی را برای تعمیق روابط آغاز کردند.
بازگشت ایران
به ادعای این وبگاه، اریتره اکنون مسیر چرخش خود را بهطور کامل دنبال کرده است. این کشور یکی از پنج کشوری بود که به قطعنامه سازمان ملل برای محکومیت حمله روسیه به اوکراین رأی منفی داد. در ژانویه ۲۰۲۳، سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه به آسمارا سفر کرد و تا سال ۲۰۲۴، ناوگان دریایی روسیه در بندر ماساوا پهلو گرفت. اگرچه حجم تجارت با روسیه هنوز نسبتاً پایین است، اما نرخ رشد آن قابل توجه است.در مقابل، نقش چین بسیار پررنگتر شده است. اکنون یکسوم واردات و دو سوم صادرات اریتره به چین اختصاص دارد و سرمایهگذاریهای سنگینی در حوزه معدن و زیرساخت توسط پکن انجام شده است. توافقنامه سال ۲۰۲۱، اریتره را به ابتکار «کمربند و راه» وارد کرد و در سال ۲۰۲۲، دو کشور به سطح «شراکت راهبردی» رسیدند.اما بزرگترین چرخش، بازسازی روابط اریتره با ایران است. اریتره که زمانی علیه انصارالله نیروی نظامی اعزام کرده بود، اکنون از محکوم کردن محاصره دریای سرخ توسط این گروه خودداری میکند. در سال ۲۰۲۴، وزیر خارجه اریتره، «عثمان صالح»، در مراسم تحلیف رئیسجمهور جدید ایران، «مسعود پزشکیان»، حضور یافت. پس از ترور «اسماعیل هنیه» رهبر حماس توسط اسرائیل در جریان این مراسم، اریتره این اقدام را محکوم کرد.گزارشها حاکی از آن است که تهران توافق کرده تا پهپاد و دیگر فناوریهای نظامی در اختیار اریتره قرار دهد. این کشور پس از آن، چند کشتی متعلق به جمهوری آذربایجان را توقیف کرد—اقدامی که بهوضوح در راستای محور منطقهای ایران ارزیابی میشود. اگر ایران مجدداً به بندر عصب دسترسی پیدا کند، قادر خواهد بود همزمان از دو سوی دریای سرخ از انصارالله و دیگر گروههای مقاومت فلسطینی حمایت کند. در این صورت، اریتره بار دیگر به سکوی پرتاب منطقهای بدل میشود—این بار نه برای ابوظبی، بلکه برای جاهطلبیهای راهبردی تهران. با این حال حمایت از اریتره بدون ریسک نیست. کشور همسایهاش، اتیوپی—با جمعیتی ۴۰ برابر و اقتصادی ۸۰ برابر بزرگتر از اریتره—نیز بهسوی شرق و قدرتهای اوراسیایی متمایل شده است. چین شریک اصلی تجاری آن است، و همکاریهای امنیتی با روسیه و ایران در حال گسترشاند. پهپادهای ایرانی نقش تعیینکنندهای در سرکوب شورش تیگرای ایفا کردند.با عضویت هر دو کشور در گروه بریکس، درگیری احتمالی میان اریتره و اتیوپی میتواند چین، روسیه و ایران را در موقعیتی دشوار قرار دهد. با این حال، همین نفوذ مشترک فرصتی برای میانجیگری ایجاد کرده است. اواخر سال گذشته، ترکیه در نقش میانجی میان اتیوپی و سومالی توافق صلحی ترتیب داد—اتفاقی که شاید در اینجا نیز قابل تکرار باشد. ایفای نقش صلحساز برای هر سه قدرت اوراسیایی، چه از منظر اقتصادی و چه راهبردی، سودمند است.
در حالیکه محور مقاومت حامی ایران در غرب آسیا درگیر تغییر معادلات منطقه ای شده، کنترل واشنگتن بر منطقه رو به افول است. پایگاه آمریکا در جیبوتی—که زمانی نماد سلطه این کشور بود—اکنون دیگر آزادی عملی ندارد. جیبوتی اجازه انجام حمله هوایی علیه انصارالله را نداد و در تلاش است حضور امارات را در کشورش کاهش دهد. سودان نیز بهسوی ایران و روسیه متمایل شده است.پس از مخالفت جیبوتی با همکاری، واشنگتن ایدهی بهرسمیتشناختن منطقهی جداییطلب سومالیلند و احداث پایگاه نظامی در آن را مطرح کرد—نشانهای از استیصال و کاهش گزینههای آمریکا در دریای سرخ.چرخش اریتره از تلآویو بهسوی تهران، با واکنشهایی تند مواجه شده است. همانطور که انتظار میرفت، درخواستها برای تغییر رژیم در این کشور افزایش یافته است—و این همزمان با کاهش نفوذ غرب است. مایکل روبین، تحلیلگر نئوکان از AEI، با مطرحکردن موضوع حقوق بشر، اریتره را تهدیدی برای متحدان سابق آمریکا معرفی میکند. هاآرتص صریحتر بوده و این کشور را «نماینده ایران» و یک «تهدید راهبردی» مینامد.این روایتسازی، زمینه را برای مداخله فراهم میسازد. روبین حتی افورقی، رئیسجمهور اریتره، را با صدام حسین مقایسه کرده—و این، نشانهای از آن چیزی است که ممکن است در صورت اجرای تغییر رژیم در این کشور رخ دهد. در کشوری چندقومیتی مانند اریتره، چنین سناریویی میتواند به آشوب کامل منجر شود—همانگونه که در سومالی پس از سال ۱۹۹۱ اتفاق افتاد. از همه بدتر برای واشنگتن، اینکه ممکن است نتیجه این مداخله بهنفع ایران تمام شود؛ همانگونه که پس از سقوط صدام، عراق به تهران نزدیکتر شد.تجربههای تاریخی، معمولاً بازدارندهای برای نظامیگری آمریکا نیستند. اما این بار، stakes (مخاطرات) بسیار بالاتر است. اتحاد راهبردی اریتره با چین، روسیه و ایران میتواند نظم فعلی دریای سرخ را بههم بزند. بازگشت ایران به بندر عصب، میتواند توازن منطقه را بهشدت تغییر دهد—و انصارالله یمن و گروههای مقاومت فلسطینی را تقویت کند.اگر تلآویو و واشنگتن فشار بیش از اندازه وارد کنند، نتیجهاش ممکن است تنها پسلرزهای ژئوپلیتیکی نباشد، بلکه زمینهساز دگرگونی بنیادین در غرب آسیا شود.
ارسال نظر