«دروغِ شرمآور» بایدن به روایت فارن پالیسی/ دولت پیشین آمریکا چطور نسلکشی در غزه را نادیده گرفت؟

به گزارش اقتصادنیوز، بهنظر میرسد بایدن، بیش از آنچه اعتراف میکند از جنایات جنگی اسرائیل در غزه آگاهی بوده است. او در این آگاهی تنها نیست. بسیاری از چهرههای مهم دولت او به خوبی میدانستند که نتانیاهو غیرنظامیان غزه را هدف قرار داده و یک نسلکشی در جریان است.
بایدن هرچند از جنایات جنگی اسرائیل آگاه بوده، اما برای حفظ ائتلاف و منافع سیاسی، به حمایت نظامی ادامه داده و حقیقت را پنهان کرده است. این گزارش نشان میدهد که خشونت گسترده علیه غیرنظامیان عمدی بوده و دولت آمریکا با نقض قوانین بینالمللی به جای مقابله، نقش حمایتی ایفا کرده است.
یک نخست وزیر دیوانه و یک رئیس جمهور بی کفایت
"متیو داس" در فارن پالیسی نوشته است: در تاریخ ۱۱ ژوئیه، مجله نیویورک تایمز مقالهای تحقیقی و مفصل منتشر کرد که نشان میداد بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل، چطور به دلایل سیاسی جنگ در غزه را کش داده است. این گزارش، تصویری از یک نخستوزیر ارائه میدهد که دیوانهوار شیفته حفظ ائتلاف حاکم خود و اجتناب از زندان بوده و حاضر است دهها هزار فلسطینی را به قتل برساند، جان گروگانهای اسرائیلی را فدا و اسرائیل را به نظامی منفور در جهان تبدیل کند.
همچنین این مقاله سندی دیگر علیه نحوه مدیریت جنگ توسط دولت بایدن به حساب میآید.
در این گزارش، جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده، فردی بیکفایت و زودرنج تصویر شده که بارها نتانیاهو را به تغییر مسیر تشویق میکند، به وعدههای او باور دارد، و سپس از عمل نکردن او خشمگین میشود و این چرخه بارها و بارها و بارها مورد تکرار قرار میگیرد.
حتی اگر بایدن فریب خورده باشد، توجیهی برای آن وجود ندارد. اگر خودش دقیقاً نمیدانست چه اتفاقی میافتد، دیگر مقامات ارشد تیم امنیت ملیاش قطعاً میدانستند.
چند هفته پیش، متیو میلر، سخنگوی پیشین وزارت خارجه، گفت که بدون شک، اسرائیل مرتکب جنایات جنگی شده است. البته هر کسی با یک گوشی هوشمند قبلا از این موضوع آگاه شده بود. هیچ جنایت جمعی در تاریخ به اندازه جنگ غزه اینچنین به شکل زنده و با این شدت توسط قربانیان و حتی عاملان آن مستند و تصاویر آن منتشر نشده است. با این حال، این حرف از کسی مانند میلر که قبلا بارها انکار کرده بود که شواهدی از این موضوع دیده باشد، قابل توجه بود.
آسیب عمدی به غیرنظامیان در غزه
دروغ اصلی که سیاست دولت بایدن بر آن استوار بود؛ این بود که آسیب گسترده به غیرنظامیان در غزه، عمدی نبوده است. اما حقیقت این است که آسیب رساندن به غیرنظامیان بخشی از استراتژی اسرائیل بوده. اما همانطور که در شکایت آفریقای جنوبی به دیوان بینالمللی دادگستری ثبت شده، چندین مقام رسمی اسرائیل بهصراحت از چنین نیتی سخن گفتهاند.
در کنار گزارشهای زنده از خود فلسطینیان، مقاله اخیر در مجله نیویورک توسط سوزی هانسن اطلاعات دقیقی درباره آنچه مقامات آمریکایی میدانستند و اینکه این اطلاعات را از چه زمانی در دست داشتند، ارائه میدهد. این شواهد در کنار اعتراف میلر نشان میدهد که مقامات دولت بایدن از وقوع جنایات جنگی آگاه بودهاند، اما با وجود آن، همچنان به ارسال سلاح به اسرائیل ادامه دادند. این در حالیست که طبق قوانین آمریکا، ارسال سلاح به نیروهای نظامی که متهم به نقض جدی حقوق بشر هستند، ممنوع است.
توجیهات عجیب برای حمایت از جنگ
برخی استدلالهای رایجی که مقامات ارشد بایدن برای توجیه حمایت از جنگ مطرح میکنند عبارتاند از:
1. قطع کمک نظامی ممکن بود بهعنوان علامتی برای دشمنان اسرائیل تلقی شده و باعث گسترش منطقهای جنگ شود. این ادعا مشکوک است، چون همپیمانان حماس، تمایلی برای ورود جدی به جنگ نداشتند و زمانی که جنگ منطقهای شد، این اسرائیل بود که آن را با حمایت بایدن تشدید کرد.
2. ادامه ارسال سلاحها، به آمریکا امکان میداد بر سیاست اسرائیل تأثیر بگذارد. اما این استراتژی کار نکرد. عجیب اینجاست که برخی از کسانی که این ادعا را مطرح میکنند، در گذشته آن را رد کرده بودند. در سال ۲۰۱۸، ۳۰ مقام پیشین دولت اوباما از قطع کمکهای نظامی به عربستان بابت جنگ یمن حمایت کردند و اذعان کردند که تلاش قبلیشان برای تأثیرگذاری از درون، اشتباه بوده است. بسیاری از همین افراد در دولت بایدن مشغول به کار شدندو حالا از همان استدلالی دفاع میکنند که قبلاً درمورد آن اظهارپشیمانی کرده بودند.
مقامات مدافع سیاست فعلی ادعا میکنند که گاهی موفق شدند کمکهای بشردوستانه بیشتری وارد غزه کنند. اگرچه این کمکها برای معدود افرادی تأثیرگذار بود، اما این موفقیتهای اندک نمیتواند ادامه حمایت از یک عملیات نظامی بیرحمانه را توجیه کند. نمیتوان برای گاهبهگاه ترمز گرفتن در نسلکشی، اعتبار قائل شد.
صراحت نه! بارها و بارها دروغ
مسئله این نیست که این توجیهها چقدر منطقیاند؛ بلکه این است که دولت بایدن بهجای صراحت، بارها و بارها دروغ گفت. آنها ادعا کردند شواهدی از نقض سیستماتیک نمیبینند. از عباراتی گنگ مثل تعداد زیادی فلسطینی کشته شدهاند، به شکلی استفاده کردند انگار که یک حد قابل قبول وجود دارد. آنها طوری وانمود کردند که مشکل جلوگیری از ارسال کمکها، مسألهای لجستیکی است، نه یک رویکرد سیاسی عمدی.
برای حفظ این فریب، دولت بایدن حتی فرآیند جدیدی به نام یادداشت امنیت ملی شماره ۲۰ (NSM-20) ایجاد کرد که در فوریه ۲۰۲۴ صادر شد. طبق آن، دولتها باید تضمین کتبی بدهند که از قوانین بینالمللی پیروی میکنند تا بتوانند سلاح دریافت کنند. اما در نهایت، آمریکا به اسرائیل «برگه سلامت» داد و ارسال سلاحها ادامه پیدا کرد. این یادداشت ابزاری برای پاسخگویی نبود، بلکه سپری برای فرار از آن بود.
در ماههای گذشته، با بسیاری از مقامات پیشین دولت بایدن که در کاخ سفید، وزارت خارجه و پنتاگون کار میکردند صحبت کردهام. بیشترشان انکار نمیکنند. آنها اذعان دارند که اسرائیل عامدانه به غیرنظامیان آسیب میزد و دولت بایدن هم از این موضوع در سطوح مختلف آگاه بود. آنها میگویند در داخل دولت برای تغییر این سیاست تلاش کردهاند. پاسخ من همیشه یکسان بوده: حالا حرف بزنید و حقیقت را بگویید.
با چند استثنای محدودمثل اندرو میلر و ایلان گلدنبرگ، بیشتر این افراد هنوز سکوت کردهاند. حتی آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه پیشین، در مقاله اخیر خود در نیویورکتایمز درباره ایران، فقط یک بار واژه غزه را به زبان آورد.
حالا که بسیاری از مقامات دولت بایدن دوباره در ساختار سیاست خارجی آمریکا جای میگیرند، باید این سؤال را مطرح کنیم که جامعه سیاسی و رأیدهندگان آمریکا چه باید بکنند؟ اگر میخواهیم از تکرار چنین فاجعهای جلوگیری کنیم، باید بدانیم چه کسانی چه چیزی را میدانستند و چرا تلاشهای داخلی برای توقف این سیاست ناکام ماند. باید کسانی که حتی دیر، حقیقت را میگویند، تشویق کنیم نه تخریب.
سیاستمدارانی که جرأت گفتن «نه» داشتند
ما باید افرادی را تحسین کنیم که در زمان مناسب، شجاعانه استعفا دادند و از شرافت حرفهای خود دفاع کردند: جاش پل، طارق حبش، هریسون من، لیلی گرینبرگ کال و استیسی گیلبرت، همه نمونههایی از کارمندان دولتی شریف هستند که جرأت گفتن «نه» داشتند.
اما معماران اصلی سیاست بایدن در غزه اینگونه نیستند. برخلاف مقامات رده پایینتر، این افراد نباید در هیچ دولت آیندهای جایگاهی داشته باشند.
برخی دموکراتها میگویند نباید درون حزب دعوا کنیم و باید روی تهدید ترامپ تمرکز داشته باشیم. این حرف شبیه استدلال اوباما در سال ۲۰۰۹ است که از پیگرد قانونی شکنجهگران دولت بوش خودداری کرد و گفت: به آینده نگاه کنیم، نه به گذشته.
اما این استدلال دو ایراد دارد:
1. جنایت در غزه مربوط به گذشته نیست؛ بلکه هماکنون در حال وقوع و احتمالاً در حال تشدید است.
2. تصمیم اوباما شاید در آن لحظه از نظر سیاسی هوشمندانه بود، اما منجر به تقویت فرهنگ مصونیت نخبگان شد، که به دموکراسی آمریکا آسیب زده است. وقتی ترامپ میگوید سیستم فاسد است؛ بسیاری باور میکنند چون واقعاً سیستم به نفع افراد ثروتمند و بانفوذ طراحی شده است.
اگر میخواهیم دموکراسی آمریکا را بازسازی کنیم، باید به این مصونیت پایان دهیم. تلاش برای پاسخگو کردن دولت بایدن در قبال غزه، بخشی جداییناپذیر از مبارزه با ترامپیسم است.
ارسال نظر