هزینههای سنگین بستن تنگه هرمز و خروج از انپیتی به روایت ابوالفتح | توافق با آمریکا بسیار سخت شده است

به گزارش اقتصادنیوز، سه کشور اروپایی فرانسه، انگلیس و آلمان، مکانیسم ماشه برجام را فعال کرده اند. این اقدام به بازگشت تحریمهای پیشین سازمان ملل علیه ایران منجر میشود، مگر آنکه تهران و غرب ظرف یک ماه به توافق جدیدی برسند. ایران پیشتر اعلام کرده بود برای چنین شرایطی آماده است و با چین و روسیه گفتگو داشته است. دیپلماتهای این دو کشور نیز خواستار از سرگیری فوری مذاکرات با ایران شدهاند.
اقتصادنیوز: قاسم محبعلی، دیپلمات پیشین درباره فعال سازی مکانیسم ماشه به اقتصادنیوز می گوید: نمیتوان گفت که به طور کامل فرصت دیپلماسی بسته میشود، اما ممکن است اقدامات متقابل، زمینهساز جنگی تازه شود که علاوه بر آمریکا و اسرائیل، احتمالاً اروپاییها هم در آن مشارکت داشته باشند.
در این مدت ایران به چه اقداماتی می تواند دست بزند؟ این موضوعی است که اقتصادنیوز آن را از امیرعلی ابوالفتح تحلیل گر سیاست خارجی جویا شده است.
ابوالفتح معتقد است گفتگوها ادامه دارد، اما رسیدن به توافق بسیار دشوار شده است. دلیل این امر، ترکیبی از دیدگاه آمریکاییها مبنی بر دستیابی به اهداف خود از طریق حمله و تجربه تلخ اعتماد ایران است. فاصله خواستههای ایران و آمریکا بسیار زیاد است؛ واشنگتن خواستار توقف غنیسازی، کاهش توان موشکی و محدودیت اقدامات نظامی ایران است، در حالی که تهران برخی خطوط قرمز امنیتی و دفاعی دارد.
پیشنهاد او تصمیمات مدبرانه، سنجیده و فارغ از هرنوع هیجانی است.
متن این گفتگو را در ادامه می خوانید.
******
آقای ابوالفتح! اروپاییها پنجشنبه در نامهای فرآیند مکانیسم ماشه را آغاز کردند. به نظر شما چه راهکاری پیش روی ایران وجود دارد؟
به طور کلی، دیپلماسی ایران باید فعال باشد. وظیفه وزارت خارجه پیشبرد دیپلماسی است. در وهله اول، باید با روسیه و چین و سپس با کشورهای عضو شورای امنیت در تعامل بود. دیپلماسی نباید صرفاً محدود به اروپا باشد.
باید آمادگی های لازم برای جنگ را داشته باشیم
در کنار این موضوع، لازم است برای بازگشت تحریمها برنامهریزی شود. البته با توجه به اینکه پیشتر درباره فعالسازی مکانیسم ماشه صحبت شده بود، احتمال آماده بودن ایران وجود دارد. همچنین لازم است کشور در خصوص جنگ نیز آمادگیهای لازم را داشته باشد.
با توجه به اینکه اسرائیل تعدادی از فرماندهان نظامی را ترور کرده و آمریکا هم به تاسیسات هستهای حمله کرده، آیا احتمال منطقی برای شروع جنگ مجدد وجود دارد؟
در همان سری گذشته، ۲۳ خرداد که جنگ آغاز شد هم منطقی نداشت. اگر فرماندهان ما هدف قرار گرفته بودند، فرمانده جایگزین کردیم. در مورد تاسیسات هستهای هم گزارشهای منابع غربی حاکی از این است که آسیبی به آنها وارد نشده است. نتانیاهو درباره ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنیشده ایران میگوید «میدانیم این ذخیره کجا است»، در حالی که ترامپ مدعی است این ۴۰۰ کیلوگرم از بین رفته است.
یعنی اگر بخواهند حمله کنند، میتوانند توجیه کنند: دفعه قبل حمله شد تا ذخایر اورانیوم نابود شود، اما نابود نشد، حالا این بار میتوانند آنها را از بین ببرند. اگر بخواهند توجیه پیدا کنند، پیدا میکنند. آنها خیلی به اقناع افکار عمومی توجه نمیکنند و لازم نیست افکار عمومی را قانع کنند.
مذاکره با آمریکا قطع نشده اما توافق حاصل نمی شود
با آمریکا چطور میشود وارد مذاکره شد؟ آیا آمریکا همان آمریکایی است که ما ۶۰ روز با آن وارد گفتگو شدیم و بعد وارد یک جنگ ناخواسته شدیم؟
من معتقدم ما همین الان هم با آمریکا در حال مذاکره هستیم. مذاکره هیچوقت قطع نشده و آنچه حاصل نشده، توافق است. هیاتها در حال آماده شدن برای دور ششم مذاکرات بودند که جنگ رخ داد و آن دور از مذاکرات بود که اتفاق نیفتاد. با این حال، پیامها رد و بدل میشود. آقای عراقچی میگوید در زمان جنگ که دشمن در حال حمله بود، ما پاسخ موشکی میدادیم و آمریکاییها بمباران میکردند، او با آقای ویتکاف در شبکههای اجتماعی پیام رد و بدل میکرد.
رسیدن به توافق نسبت به قبل از حمله سخت تر شده است
الان هم همینطور است؛ مذاکره در جریان است و در این مورد تردیدی وجود ندارد، اما رسیدن به توافق بسیار دشوار است. الان توافق نسبت به پیش از حمله سختتر است.
چه چیزی باعث شده که این توافق سختتر شود؟
این دو جنبه دارد. یکی از نظر آمریکاییهاست که احساس میکنند کاری که میخواستند در مذاکره به دست آورند و سخت بود را در جنگ به دست آوردند. آنها میخواستند ایران غنیسازیاش صفر شود، ایران زیر بار نرفت. آنها با خود میگویند حالا ما با حمله تاسیسات را نابود کردهایم و غنیسازی صفر شده است.
حداقل در مورد بحث هستهای آمریکاییها میگویند «ما زدیم و تمام شد». ترامپ دائم اصرار دارد که «ما نابود کردیم، همه چیز از بین رفته، آن ۴۰۰ کیلو هم زیر کوه دفن شد». یعنی از نظر آنها دلیلی برای صحبت کردن وجود ندارد.
ایران هم از زاویه خودش میگوید ما وسط میز مذاکره بودیم که به ما حمله شد بنابراین اعتمادی نداریم که دوباره مذاکره کنیم چون ممکن است دوباره به ما حمله کنید. یک نوع خشم، عصبانیت و سرخوردگی در کشور وجود دارد که کار را دشوار کرده است. جریان مدافع ادامه گفتگوها اگر پیش از حمله دست بالا را داشت میتوانست مسئولین ردهبالا را قانع کند که مذاکره کنیم و شاید به نتیجه برسیم، اما الان دست آنها خالی است. همانطور که آقای عراقچی میگوید، مردم به ما میگویند «شما وقت خود را تلف میکنید» و این واقعیت، شرایط را پیچیده کرده است.
آمریکا به گونه ای فکر می کند که تقریبا جای مصالحه باقی نمی ماند
فکر میکنید که امکان یک توافق در این یک ماهه باشد؟
بعید میدانم. خیلی بعید است. فاصله آن چیزی که ایران حاضر است با آن کنار بیاید با آن چیزی که آمریکاییها دنبال آن هستند، بسیار زیاد است. آمریکاییها به گونهای رفتار میکنند که تقریباً جای مصالحه باقی نمیماند. پسزمینه ذهنی آنها همان توئیت و پیام معروف ترامپ است که وسط جنگ داد و گفت «تسلیم بیقید و شرط». تلویحاً، چیزی که از ایران میخواهند این است که غنیسازی صفر شود، موشکهای بالستیک کنار گذاشته شود، اقدامات سپاه و فعالیتهای تروریستی متوقف شود و توان متعارف و نامتعارف نظامی نیز موضوع بحث قرار گیرد. یعنی تقریباً تسلیم؛ دیگر چیزی برای گفتگو باقی نمیماند.
ایران ممکن است برخی موارد را تا حدی قابل پذیرش کند و درباره آنها صحبت کند، اما برخی دیگر خطوط قرمز است؛ حیات، ممات، امنیت کشور و نقشهای آینده را شامل میشود. ایران نه هواپیمای پیشرفته دارد، نه قدرت نظامی بهروز، نه ارتش مجهز، به دلیل تحریمها و محدودیتها. تنها ابزار دفاعی موجود تهران موشک است؛ اگر آنها هم گرفته شوند، ایران به وضعیت آسیبپذیری کامل میرسد. بنابراین این خواسته تنها از کشوری امکانپذیر است که مثل ژاپن و آلمان بعد از جنگ جهانی دوم تسلیم بیقید و شرط شود. این اتفاق برای ایران نیفتاده و ایران زیر بار نمیرود. بنابراین، خیلی سخت است؛ فاصله بسیار زیاد است و به نظر من تنها یک معجزه میتواند راهی ایجاد کند که طرفین احساس رضایت کنند.
یعنی فکر میکنید راه میانه و مصالحهای وجود ندارد؟
آمریکاییها نمیخواهند. اگر آنها درصد پایینی حق غنیسازی برای ایران قائل بودند یا می گفتند به جای پنج هزار سانتریفیوژ سه هزار سانتریفیوژ داشته باشید نظارت هم شدید باشد تا به سمت سلاح نروید، راهی باز می کردند. اما مثلاً نتانیاهو گفته که ایران باید غنیسازی به صفر برسد و برد موشکهای ایران هم به۴۵۰ کیلومتر برسد. این، یعنی ما ایران را بزنیم اما ایران نتواند پاسخ دهد.
واقعا این را می توان از جمهوری اسلامی یا اصلا هر نظام حکومتی دیگری خواست؟ می شود خواست که شما تنها سلاح خود را کنار بگذارید و فقط به خدا توکل کنید تا اگر حملهای فقط تماشا کنید؟ این همان بلایی است که بر سر سوریه آمد؛ بشار اسد سرنگون شده و رفت، جولانی هم کراوات زده و با ترامپ دیدار کرد اما اسرائیل عملیات نظامی انجام داد. این در مورد تهران هم می تواند اتفاق بیفتد. اگر موشک نداشته باشیم که جواب بدهیم، ما را میزنند. این مسئله خیلی سخت است، مگر اینکه ایران در جنگی شکست بخورد و تسلیم بیقید و شرط شود.
تحلیلی که بعضی ناظران مطرح میکنند این است که اگر در این یک ماه نتوانیم به توافق برسیم، توافقی که بعد از این یک ماه و پس از فعال شدن تحریمها ممکن است حاصل شود، شرایط و امتیازات پایینتری برای ایران خواهد داشت. چقدر با این موافق هستید؟
آن موقع هم ممکن است که ما اصلاً توافق نکنیم.
با این منطق میتوان گفت اگر در سال ۲۰۱۸ با آمریکا توافق میکردیم، شاید به اندازه الان سخت نبود. در صورتی که کشور تا جای ممکن باید تلاش کند که توافق بد انجام نشود. بله ممکن است دشوارتر شود و شرایط سختتری پیش رو ایران باشد ، اما مسئله این است که آن موقع هم ممکن است کشور زیر بار نرود، مثل الان که زیر بار نمیرود.
در این شرایط به نظر شما چه توافقی توافق بد به شمار می آید؟
توافقی که منافع ایران در آن لحاظ نشود.
مشخصا در مورد غنی سازی و موشکی منظورم بود.
در درجه اول الزامات امنیتی ایران باید لحاظ شود. یعنی ایران در یک منطقه بسیار پرآشوب است که هر کسی دستش برسد به دیگری اجحاف میکند. امنیت ایران باید تضمین شود.
امنیت دیگران با چتر امنیتی آمریکا تضمین می شود. قطر، بحرین، عمان و عربستان زیر چتر امنیتی آمریکا هستند. آمریکا به این کشورها دارد سلاح و هواپیمای پیشرفته میدهد. به ایران که اینها را نمیدهد هیچ ، بلکه تنها ابزار دفاعی آن را هم میخواهد بگیرد.
نگرانی امنیتی ایران باید لحاظ شود
نگرانی امنیتی ایران باید لحاظ شود. فقط بحث هسته ای نیست. این یکی از موضوعاتی است که باید اشاره شود. در برجام وارد این موضوع نشده بودند چرا که می دانستند اختلاف در این موضوع عمیق است. خواستند فقط بر سر هستهای صحبت کنند.
حالا ترامپ پای خود را در یک کفش کرده و میگوید مسائل نظامی هم باید مطرح شود. اما آیا حاضر هستند به ازای کنار گذاشتن موشکهای خود، کشورهای منطقه هم خریدهای تسلیحاتی خود را محدود کنند یا به ایران هواپیمای پیشرفته بدهند؟ وقتی نمیخواهند توازن برقرار کنند، از یک طرف میخواهند ایران خلع سلاح شود و به طرف مقابل دائم سلاح میدهند. هر لحظه ممکن است جنگ شود. سال ۵۹ چه اتفاقی افتاد؟ عراق احساس کرد قدرتش بیشتر از ایران است و به ایران حمله کرد. این میتواند دوباره تکرار شود.
خروج از امپیتی معادل تلاش برای ساخت بمب اتم است
برخی در داخل مطرح کرده اند که با فعال شدن مکانیسم ماشه ایران از امپیتی خارج شود یا تنگه هرمز را ببندد. این اقدامات را چقدر مفید میدانید یا ارزیابی شما از آنها چیست؟
نه، هیچکدام از این اقدامات مفید نیستند. اگر کشور قصد نداشته باشد بمب بسازد، خروج از امپیتی فایدهای ندارد. خروج از امپیتی زمانی معنا دارد که ایران بخواهد بمب بسازد. اگر ایران بخواهد بمب بسازد، آیا میتواند در برابر حملهای سهمگینتر از جنگ ۱۲ روزه دوام بیاورد و پاسخ دهد؟ چون آنها که بیکار نمینشینند. خروج از امپیتی معادل تلاش برای ساخت بمب اتم است.
کشور اگر قصدی برای ساخت بمب اتم ندارد، دلیل ندارد از امپیتی خارج شود. اما اگر از امپیتی خارج شود و قصد ساخت سلاح داشته باشد، آیا توان مواجهه با جنگی بزرگتر از جنگ ۱۲ روزه را خواهد داشت؟ بهطور حتم حملات گستردهتری در انتظار خواهد بود. بنابراین باید برای آن پیشبینی شود و فکری برای بعد از خروج از امپیتی صورت گیرد.
بستن تنگه هرمز به معنای رفتن به استقبال جنگ با آمریکا است
در مورد بستن تنگه هرمز هم بخش عمده صادرات ایران از همین مسیر است؛ اگر تنگه بسته شود، خود ما هم تحت تأثیر خواهیم بود. بستن تنگه هرمز به معنای رفتن به استقبال جنگ با آمریکا است. نه تنها آمریکا، بلکه تمام توان ناتو نیز وارد عمل خواهد شد. جنگ با جنگ قبلی فرق دارد؛ ابعاد آن میتواند بسیار گستردهتر باشد، از جمله حمله به زیرساختها مانند بنادر خلیج فارس و دریای عمان.
به نظر من کشور باید با حساب و درایت، فارغ از هیجان و احساسات، برخورد کند. من اطلاعات کافی ندارم و بر این اساس نمی توانم توصیه کنم چه کاری انجام شود یا نشود. اما میتوانم تحلیل کنم که اقدامات ایران چه مخاطراتی میتواند داشته باشد. هر کدام از این اقدامات فواید و مخاطرات خود را دارد و باید سنجیده شود. اگر بخواهند تنگه هرمز را ببندند، آیا میتوانند آن را بسته نگه دارند؟ ارزیابیها نشان میدهد که ایران میتواند تنگه هرمز را ببندد، اما آیا میتواند آن را به مدت شش ماه بسته نگه دارد بدون اینکه خسارات بسیار سنگینی به زیرساختها وارد شود؟ اینها مسائلی است که باید درباره آنها بحث شود.
راهکار شما چیست؟
راهکارهایی که من میتوانم پیشنهاد کنم، فقط تصمیمات مدبرانه و سنجیده است؛ ورای احساس و هیجانات. توصیه خاصی نمیتوانم بکنم، چون اطلاعاتم نسبت به مسائل طبقهبندیشده کشور به حدی نیست که بتوانم توصیه کنم. کسی میتواند توصیه کند که دسترسی کافی به اطلاعات طبقهبندیشده در همه حوزهها یعنی مسائل نظامی، اطلاعاتی، امنیتی، اقتصادی، سیاسی و روابط خارجی داشته باشد. من فقط ابراز امیدواری میکنم که تصمیمات بهشدت سنجیده گرفته شود، بدون هیجان. بقیه آن بر عهده مسئولین است که چه کاری میخواهند انجام دهند.
ارسال نظر