دوگانه «معاملهگری» و «روابط شخصی» در دکترین ترامپ در سیاست خارجی | امیدی به پایداری توافق صلح وجود دارد؟

به گزارش اقتصادنیوز، در ساعات پایانی ۸ اکتبر، تلاش های دونالد ترامپ برای دستیابی به توافق صلح در غزه بالاخره به نتیجه رسید؛ اسرائیل و حماس اعلام کردند که با اجرای فاز نخست توافق موافقت کردهاند.
برای درک عواملی که درنهایت به این روند منجر شدند، باید به مرور وقایعی که در اواخر سپتامبر و اوایل اکتبر رخ دادند پرداخت.
اقتصادنیوز: برای حماس گزینهای جز پذیرش یا ادامه جنگ باقی نمانده است. با پذیرش طرح 20 ماده ای، هیچ تضمینی برای پایان جنگ و آزادی زندانیان وجود ندارد؛ و رد کردن آن هم به معنای ادامه جنگ، با حمایت کامل ترامپ خواهد بود.
روند زمانی اقدامات کاخ سفید برای ایجاد آتش بس
ست جی. فرانتزمن در نشنال اینترست نوشت: کاخ سفید در سال 2025، عمده تمرکز خود را بر پایان جنگ غزه و آزادی گروگانها در دست حماس گذاشت.
از ماه ژانویه تا مارس، دولت ترامپ نقش مهمی در برقراری آتشبس ایفا کرد. پس از فروپاشی آتش بس، استیو ویتکاف، فرستاده ویژه آمریکا، برای احیای آتشبس تلاش کرد و سرانجام در ماه مه، آخرین گروگان آمریکایی زنده در غزه آزاد شد.
ترامپ در ماه ژوئیه دوباره برای برقراری یک توافق صلح فشار آورد و در ماه اوت و سپتامبر نیز به تلاش برای احیای گفتوگوها ادامه داد.
اما آنچه بالاخره موجب موفقیت ترامپ در ماه اکتبر شد، گرد هم آوردن مقامات قطر، ترکیه، مصر، اسرائیل و آمریکا در مصر برای گفتوگو با حماس بود. این رویکرد را می توان به عنوان الگویی برای دکترین جهانی دولت ترامپ در نظر گرفت؛ الگویی که هم متحدان آمریکا را درگیر ماجرا میکند، و هم با سبک شخصی رئیسجمهور همخوانی دارد.
دکترین ترامپ در سیاست خارجی
دونالد ترامپ در طول دورهی نخست و ده ماه ابتدایی دورهی دوم خود، دکترین خاصی را در سیاست خارجی آمریکا ایجاد کرده است.
از این دکترین اغلب بهصورت رسمی صحبتی نمی شود، اما چند ویژگی کلیدی دارد. اولین تمرکز این سیاست بر پایان دادن به درگیریهای خارجی و پرهیز از گرفتار شدن آمریکا در جنگهای جدید است.
دومین مولفه آن، اتخاذ رویکرد معاملهای در روابط بینالملل است؛ یعنی سنجش مداوم اینکه آیا کشورهای خارجی به تعهدات خود عمل میکنند یا خیر.
این سیاست پیشتر در فشار به اعضای ناتو، برای افزایش هزینههای نظامی و در اطمینان از خرید تسلیحات آمریکایی توسط کشورهای خاورمیانه نمود پیدا کرده بود.
روندی که به توافق در غزه منجر شد، نمونهای روشن از دو محور اصلی سیاست ترامپ بود. اول آن که او متحدان خود در خاورمیانه را برای ترویج صلح گرد هم آورد؛ کشورهایی چون قطر، ترکیه و مصر که از متحدان نزدیک واشنگتن به شمار میروند.
بر اساس گزارشهای منتشرشده در ماه سپتامبر، ترکیه در حال مذاکره برای عقد قراردادهایی چند میلیارد دلاری با شرکتهای آمریکایی بوئینگ و لاکهید مارتین است. این توافقها در ادامهی خریدهای گستردهی قطر در ماه مه صورت میگیرد.دونالد ترامپ در سفر خود به دوحه اعلام کرد: امروز در قطر، توافقی با دولت قطر امضا کردیم که دستکم ۱.۲ تریلیون دلار ارزش دارد و زمینهساز گسترش مبادلات اقتصادی میان دو کشور خواهد بود. همچنین، قراردادهایی به ارزش بیش از ۲۴۳.۵ میلیارد دلار میان آمریکا و قطر منعقد شده است که شامل فروش تاریخی هواپیماهای بوئینگ و موتورهای شرکت GE به خطوط هوایی قطر میشود.
پیوندهای تجارت و صلح های بلندمدت
ترکیه در گذشته با خرید سامانهی S-400 از روسیه در سال ۲۰۱۹، از برنامهی F-35 کنار گذاشته شد، اما اکنون به دنبال بهبود روابط خود با واشنگتن است. رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، طی سالها روابط گرمی را با ترامپ داشته است.
ویژگی دکترین ترامپ همین است؛ پیشبرد روابط خارجی از طریق ارتباطات شخصی با رهبران جهان.
پیش از اعلام طرح صلح غزه در ۲۹ سپتامبر، ترامپ در حاشیهی نشست مجمع عمومی سازمان ملل با رهبران عرب و مسلمان دیدار کرد؛ دیداری که ظاهراً زمینهساز توافق ۸ اکتبر در مصر شد.
وعده برد برد برای پیشبرد توافق
چند تاکتیک مهم در پیشبرد توافق غزه نقش داشتند. پیش از نهایی شدن توافق، اعلام عمومی پیشرفت در مذاکرات توسط مقامات آمریکایی موجب ایجاد فشار روانی بر طرفین برای ادامه روند گفت و گو ها شد. از سوی دیگر، دونالد ترامپ با نشان دادن آمادگی برای تحت فشار قرار دادن همزمان هردو طرف منازعه، مساله را پیگیری کرد. طبق ادعای رسانهها: او از اسرائیل درخواست کرد تا هرچه سریع تر بمباران غزه را متوقف کند.
چنین فشارهایی به همراه دادن وعدههای برد برد برای همهی کشورها، درنهایت به نتیجه رسید.
پیامدهای توافق در خاورمیانه چه خواهد بود؟
در روز هشتم اکتبر، دونالد ترامپ به صورت رسمی از ترکیه، قطر و مصر بهدلیل نقشآفرینی آنها در دستیابی به توافق صلح تشکر کرد.
در سوی دیگر، اسرائیل احساس میکند که به بخش قابلتوجهی از هدف های خود در غزه رسیده است. ترامپ برای نشان دادن همسویی خود با افکار عمومی اسرائیل، مستقیماً خانوادههای گروگانها گفتوگو کرده است.
به باور کاخ سفید، این توافق میتواند راهبرد آمریکا در خاورمیانه را بازتنظیم کند؛ بخشی از این دکترین، ترامپ را در جایگاه رهبری نشان میدهد که به اسرائیل کمک کرد تا از جنگی که روزبهروز موجب انزوای بین المللی این رژیم می شد، پایان دهد. ترامپ در گفتوگویی تلفنی با بنیامین نتانیاهو، تأکید کرد که اسرائیل نمیتواند با تمام جهان بجنگد.
او همچنین معتقد است این توافق میتواند زمینهساز گامهای بعدی برای صلح در منطقه باشد، مشابه پیمان ابراهیم که در دوره نخست ریاستجمهوری او میان اسرائیل، امارات و بحرین امضا شد. وزیر خارجه آمریکا، مارکو روبیو، نیز این توافق را «لحظهای تاریخی» توصیف کرده است.
امید به پایداری توافق وجود دارد؟
اکنون پرسش اصلی این است که آیا می توان از این گامها برای شکلگیری یک دکترین موفق برای پایان دادن به جنگ غزه امید داشت یا خیر.
در وهله اول، لازم است که اسرائیل و حماس هردو به آتشبس پایبند بمانند تا در این صورت، توافق وارد فاز دوم خود شود؛ مرحلهای که در آتشبس ژانویه هرگز تحقق نیافت.
در صورت نهایی شدن این توافق، کاخ سفید احتمالا همین الگو را در دیگر مناقشات بین المللی، از جمله جنگ اوکراین، به کار گیرد. با این حال، آمریکا برای مدت هاست که در تلاش است تا تمرکز راهبردی خود را بر منطقه آسیا و رقابت با قدرتهایی چون روسیه و چین معطوف کند. در همین حال، پکن و مسکو در تلاشاند تا با ایجاد یک نظم جهانی نوین، نظم جهانی به رهبری آمریکا را که پس از جنگ سرد به وجود آمد، به چالش بکشد. موفقیت واشنگتن در خاورمیانه میتواند جایگاه و اعتبار آمریکا را در سایر مناطق جهان تقویت کند.
ترامپ پیشتر ادعا کرده بود که در نخستین سال ریاستجمهوری خود، به پایان هفت درگیری جهانی کمک کرده است و اکنون توافق غزه را به عنوان بزرگترین آزمون برای دکترین خود تلقی می کند.
ارسال نظر