پیام یک «باور خطرناک» در ذهن ترامپ | افول خجالت آور جایگاه اروپا زیر سایه تحولات خاورمیانه
به گزارش اقتصادنیوز، با نگاهی به رخدادهای سالهای اخیر، میتوان آشکارا متوجه کاهش نفوذ سیاسی و استقلال عملکرد اروپا در روابط فراآتلانتیکی پی برد. رفتار رهبران اروپایی در برابر ترامپ و واکنشهای نمادین آنان در ناتو و نشستهای خاورمیانه، نشان دهنده واگذاری قدرت و ابتکار عمل، توسط اروپا به واشنگتن است.
این درحالی است که دونالد ترامپ سیاست خارجی را بر اساس روابط شخصی، نمایش سیاسی و منافع تجاری بازتعریف کرده است.
زوال استقلال و قدرت اروپا
جان کامپفنر در فارن پالیسی نوشت: وقتی رئیس یکی از بزرگترین ائتلافهای نظامی جهان، رئیسجمهور آمریکا را پدر خطاب میکند، بهسختی میتوان از فروپاشی استقلال و عزت اروپا چشمپوشی کرد.
صحنهای که تابستان گذشته از مارک روته، دبیرکل ناتو و نخستوزیر پیشین هلند، در برابر دونالد ترامپ دیده شد، نمونهای گویا از رفتار بیسابقه اروپا در قبال آمریکا بود. این رویداد نقطهای تعیینکننده در مسیر زوال قدرت اروپا بود؛ هرچند هنوز امیدهایی برای یافتن شکل جدیدی از کنشورزی در جهان نمایشی کنونی، وجود دارد.
اقتصادنیوز:ترامپ در داخل مرزهای آمریکا در حال دامن زدن به نوعی از جنگ داخلی است، جنگی که که کاملا آشکار و عینی است.
نمایش دوستی برای حفظ اتحاد
در سال نخست از دور دوم ریاستجمهوری ترامپ، میان واشنگتن و متحدان اروپایی لحظات بسیار پرتنشی به وقوع پیوست . نمایشهای تکراری چاپلوسی توسط رهبران اروپایی در ماه ژوئن سال جاری آغاز شد، یعنی زمانی که ناتو نگران خروج آمریکا از ائتلافی بود که نزدیک به هشت دهه ضامن امنیت غرب بوده است.
بمباران عاطفی برای راضی نگه داشتن ترامپ، از همین زمان آغاز شد. رفتار روته دبیر کل ناتو که ترامپ را پدر خطاب کرد، امانوئل مکرون که دست خود را روی زانوی ترامپ گذاشت، و استقبال خانواده سلطنتی بریتانیا با تشریفاتی کمسابقه از ترامپ، در دومین سفر رسمی او به لندن.
تحقیر در سایه تحولات خاورمیانه
پشت این رفتارهای تملقجویانه اما، واقعیتی جدیتر نهفته است. رویدادهای اخیر خاورمیانه نشان میدهند که سقوط جایگاه اروپا حقیقتی عینی است.
در سفر ترامپ به شرمالشیخ در مصر که پس از آزادی ۲۰ گروگان اسرائیلی در چارچوب توافق آتشبس برگزار میشد، او چندینبار با رفتار خود رهبران اروپایی را تحقیر کرد. ترامپ نخستوزیر بریتانیا، استارمر را به تریبون فراخواند ولی بلافاصله او را نادیده گرفت رویش را برگرداند. او سپس جورجیا ملونی، نخستوزیر ایتالیا را زیبا توصیف کرد، و به شوخی با مکرون و مارک کارنی، نخستوزیر کانادا، پرداخت. او در سخنان خود هیچ اشارهای به صدر اعظم آلمان، فریدریش مرتس، نکرد، اقدامی که میتواند هم بیاعتنایی و هم بیاهمیتی برداشت شود.
رهبران اروپایی در خلوت خود میدانند که...
رهبران اروپایی مانند استارمر، مکرون و مرتس، فعلاً با خونسردی در برابر ترامپ عمل میکنند. آنها در خلوت خود میدانند که دیگر نباید انتظار توجه یا امتیاز ویژهای از کاخ سفید را داشته باشند. جایگاه اروپا در ذهن ترامپ، با قدرتهای میانه چون عربستان، قطر و ترکیه برابر شده است.
ترامپ در نشست صلح غزه با تمجید از عبدالفتاح السیسی، رئیسجمهور مصر، گفت: «آمریکا در کنار توست.» و از موفقیت او در سرکوب ناآرامیها تمجید کرد. این عبارات نشان میدهد که ترامپ در عصر جدید روابط شخصمحور خود، به دنبال متحدانی است که نگرشی مشابه با خودش دارند، نه لزوما داشتن اشتراکاتی در چارچوب دموکراسی یا حقوق بشر.
نگاه انتقادی به ضعف ساختاری اروپا
در این فضای معاملاتی، دیدگاه افرادی مانند مدیرعامل شرکت آکسلاشپرینگر آلمان، متیاس دوپفنر، در میان محافظهکاران واشنگتن نفوذ یافته است. او معتقد است اروپا در حال از دست دادن اهمیت جهانی خود است، چرا که اساس سیاستگذاری آن بر بوروکراسی است، مقررات را بر نوآوری ترجیح میدهد، در حوزه فناوری، بهویژه هوش مصنوعی، عقب مانده و بیش از اندازه درگیر منازعات فرهنگی و بیداریگرایی شده است.
نویسنده میگوید گرچه با برخی از این نقدها مخالف است، اما نمیتوان انکار کرد که چند مورد نخست، واقعیت دارند.
همین نگرش باعث فاصله گرفتن دولت ترامپ از همکاری چندجانبه با اتحادیه اروپا شده است. چرا زمانی که میتواند با هر رهبر مستقیما و بر اساس منافع شخصی معامله کند، با ۲۷ کشور و ساختارهای پیچیدهشان سر و کله بزند؟
در نگاه ترامپ، دوران ملت - دولت بازگشته است، اما نه در معنای کلاسیک آن، بلکه به این معنی که آنچه اکنون اهمیت دارد، رابطه مستقیم و شخصی با رهبران کشورهاست.
در چنین شرایطی، کشورهای اروپایی در تلاشاند که نقشی هرچند محدود، در طرح 20مادهای ترامپ برای صلح خاورمیانه داشته باشند. بریتانیاییها میگویند تجربه ایرلند شمالی به آنها در ایجاد صلح میتواند کمک کننده باشد، در حالی که فرانسه و آلمان تمایل به پیشبرد برنامه بازسازی غزه دارند.
اتحادیه اروپا تصور میکرد که در مورد مسئله اوکراین، نفوذ و قدرت تصمیمگیری خواهد داشت، اما اینطور نبود.
بهنظر میرسد که وعده اتحادیه اروپا مبنی افزایش هزینههای دفاعی تا ۵ درصد تولید ناخالص داخلی، موقتاً ترامپ را راضی کرده باشد، اما اختلافها همچنان میان اروپا و واشنگتن، پابرجاست.
جنگ اوکراین، از امید تا تحقیر
ترامپ پس از ناکامی در متقاعد کردن ولادیمیر پوتین در نشست آلاسکا، در ظاهر به موضع اروپاییها و ولودیمیر زلنسکی نزدیک شد. اما هفته گذشته در واشنگتن، او با پذیرفتن مواضع روسیه، خبر از برگزاری نشستی میان آمریکا و روسیه در مجارستان،کشوری که از متحدان کرملین است خبر داد. اقدامی که بسیاری آن را تحقیر ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین در میان عموم میدانند.
این چرخشهای ناگهانی، نشانهای از باوری خطرناک در ذهن ترامپ است؛ اینکه فقط او قادر است تا بهواسطه شخصیت خود، هر بحرانی را حل کند.
مقاومت معدود رهبران اروپایی
با وجود قدرت ترامپ در صحنه جهانی، گاه برخی رهبران اروپایی در برابر آن میایستند. نخستوزیر اسپانیا، پدرو سانچز، از افزایش بودجه دفاعی خودداری کرده و سیاستی بازتر را در قبال مسئله مهاجران در پیش گرفته است. او در برابر تهدیدات تعرفهای ترامپ ایستادگی کرده و تاکنون مجازات اقتصادی خاصی متوجه کشورش نشده است.
مارک کارنی، نخستوزیر کانادا، پس از رد ایده مضحک پیوستن کانادا به ایالات متحده، با افزایش تعرفهها روبهرو شد اما عقبنشینی نکرد. فرانسه و بریتانیا نیز با به رسمیت شناختن کشور فلسطین، خشم اسرائیل را برانگیختند، هرچند واکنش مستقیم ترامپ در این مورد چندان جدی نبود.
به باور نویسنده، شاید چنین رویکردهایی بهترین درس را برای اروپا در بر داشته باشد: اینکه آنچه اهمیت دارد، انتخاب هوشمندانه میدان نبرد، پرهیز از تحریک مستقیم، حفظ خونسردی و آماده بودن برای یک مسیر طولانی است.
پایان دوران خوشخیالی
تا مدتها در پایتختهای اروپایی این باور وجود داشت که دوران ترامپ میگذرد و نظم پیشین بازخواهد گشت، اما اکنون این فرضیه فرو ریخته است.
ترامپ نهتنها به دکترین خاص خود بیعلاقه نشده است، بلکه جنبش اول آمریکا را در سیاستها آمریکا نهادینه کرده است. از معاونش جِی.دی. ونس گرفته تا نسل جدید جمهوریخواهان، این گفتمان تثبیت شده است و نشان میدهد که رویکرد پسادموکراتیک آمریکا به قدرت، دیگر برگشتی ندارد.
دوران خوشی اروپا که همواره رئیسجمهور تازه منتخب آمریکا برای یادآوری پیوند ابدی دوستی خود نخست به لندن، پاریس یا برلین سفر میکرد، به پایان رسیده است.
ارسال نظر