سود عربستان از بهبود رابطه ایران و آمریکا از نگاه صباح زنگنه | حرفشنوی ترامپ از بنسلمان بیشتر است
به گزارش اقتصادنیوز، ارسال پیام مسعود پزشکیان به محمد بنسلمان ولیعهد عربستان پیش از سفر او به واشنگتن و دیدار او با ترامپ در کاخ سفید این تصور را ایجاد کرد که ولیعهد سعودی حامل پیام پزشکیان برای رئیس جمهور آمریکاست. در حالی که در سالهای گذشته کشورهایی مثل عمان نقش میانجی و پیغام رسان دو پایتخت بودهاند، برخی این موضوع را ترجیح میانجی جدید تفسیر کردند.
هرچند سخنگوی وزارت خارجه ارسال پیام از پزشکیان به ترامپ را تکذیب کرد و محتوای آن را روابط دو جانبه تهران و ریاض اعلام کرد، برخی ناظران عربستان را میانجی بهتری در روابط آینده ایران و آمریکا ارزیابی کردهاند. خصوصا آنکه بنسلمان در سفر خود به آمریکا گفت که کشورش هر کاری بتواند برای رسیدن ایران و آمریکا به توافق انجام خواهد داد. دونالد ترامپ هم همچنان گفت که به دنبال مذاکره با ایران است.
اقتصادنیوز: یک تحلیلگر سیاسی میگوید که سیاست خارجی ایران در وضعیتی قرار دارد که شطرنجبازها به آن آچمز میگویند. برای خارج کردن کشور از این وضعیت نیاز به ابتکارات جدید است که در اختیار دولت و وزارت خارجه نیست.
اقتصادنیوز، در خصوص جایگاه عربستان در مذاکرات احتمالی ایران و آمریکا، نظر صباح زنگنه تحلیلگر مسائل خاور میانه را جویا شده است. این تحلیلگر سیاست خارجی نیز احتمال حرفشنوی ترامپ از بنسلمان را بیشتر از دیگر کشورهای منطقه میداند.
در ادامه مشروح این گفتگو را میخوانید.
****
* آقای زنگنه! به نظر شما عربستان چقدر میتواند برای ایران و آمریکا نقش میانجی ایفا کند؟
مجموعه شرایط منطقه در مسیر ایجاد آرامش و از بین بردن تنش حرکت میکند. همه کشورهای منطقه به دنبال این هستند که تنشی ایجاد نشود یا تنشهای گذشته دوباره تکرار نشود؛ چون این وضعیت میتواند منافع آنها را بهطور جدی تحتتأثیر قرار دهد. از این منظر، در کشورهای منطقه، از جمله عربستان، تمایلی وجود دارد که از شکلگیری تنش جلوگیری شود.
اما اینکه آیا عربستان به ابتکار خود به دنبال این است که مذاکرات میان ایران و آمریکا را، که فعلاً در حالت کما و تعلیق است، دوباره به جریان بیندازد تا مانع پیامدهای منفی ناشی از رفتارهای خصمانه اسرائیل یا خود آمریکا شود، بحث دیگری است. از سوی دیگر، خود آقای ترامپ هم در پی آن است که ایران را به توافقی هدایت کند که در آن بتواند خواستههای خود را تحمیل کند. به عبارت دیگر، آقای ترامپ به دنبال یک توافق منطقی و بر پایه قاعده برد–برد نیست، بلکه بر اساس یکجانبهگرایی، حفظ موقعیت آمریکا در منطقه و ایجاد امنیت مطلق برای اسرائیل یا به عبارتی ایجاد تفوق و برتری اسرائیل در کل منطقه حرکت میکند.
ترامپ از بن سلمان حرفشنوی بیشتری دارد
با این شرایط، این پرسش مطرح است که آیا آقای بنسلمان میتواند آقای ترامپ را متقاعد کند که بر اساس اعتدال و حفظ احترام متقابل وارد مذاکره شود؟ به نظر میرسد تلاش بنسلمان یک بحث است و ظرفیت و توان او برای قانعکردن ترامپ بحثی دیگر.
به سبب امکاناتی که بنسلمان در اختیار ترامپ گذاشته است، از جمله تعهد ۶۰۰ میلیارد دلاری برای خرید از آمریکا و سرمایهگذاری در برخی حوزهها و همچنین استقبال فوقالعادهای که هنگام ورود ترامپ به عربستان از او به عمل آورد، این فضا ایجاد شده که ترامپ شاید از بنسلمان بیش از سایر رؤسای کشورهای منطقه یا فرامنطقهای حرفشنوی داشته باشد.
همین دو عامل این ذهنیت را ایجاد کرده است که شاید بنسلمان شانس بیشتری برای فراهم کردن زمینه یک مذاکره جدید میان ایران و آمریکا داشته باشد.
*عربستان از صلح بین تهران و واشنگتن سودی میبرد؟
رقابت میان عربستان و ایران حتی پیش از انقلاب نیز وجود داشت. محور اصلی این رقابت این بود که کدامیک از این دو کشور میتواند متحد اصلی آمریکا در منطقه باشد. این رقابت بیشتر بر پایه خرید تسلیحات شکل گرفته بود. در کتابهای فیصل بنسلمان، برادر محمد بنسلمان، هم بهروشنی آمده که عربستان چه نوع سلاحهایی خریده و ایران چه نوع سلاحهایی؛ از خریدهای پیدرپی تسلیحاتی تا رقابت در خرید هواپیماهای جنگندهای مانند اف-۵، سپس اف-۱۴ و دیگر تجهیزات پیشرفته آن دوره.
بنابراین این رقابت همیشه وجود داشته و آمریکا نیز تلاش میکرد هر دو کشور را در محدوده نفوذ خود نگه دارد و برای همکاری با هر دو طرف محاسباتی داشت. اما پس از انقلاب این معادله بههم خورد؛ ایران دیگر از آمریکا سلاح نمیخرد و در مقابل، عربستان خریدهای تسلیحاتی خود را چند برابر کرده است. در نتیجه، ایجاد یک معادله امنیتی و نظامی صلحآمیز در منطقه، با توجه به این اختلال بزرگ در موازنه تسلیحاتی، بسیار دشوارتر شده است.
برای آمریکا، این مسئله مهم است که چه کسی پول بیشتری پرداخت میکند؛ بهویژه اکنون که آمریکا با مشکلات اقتصادی پیچیدهای مواجه است و نیاز بیشتری به ورود سرمایه ــ چه از طریق خرید تسلیحات، چه آموزش نظامی، چه سرمایهگذاری در داخل آمریکا ــ دارد. این نیاز در آمریکا بهشدت محسوس است.
به همین دلیل، معادله پیشین عملاً به بخشی از تاریخ تبدیل شده و در شرایط فعلی قادر نیست بستری مناسب برای ایجاد تعادل، توازن یا رسیدگی بیطرفانه به خواستههای ایران و عربستان فراهم کند.
با رفتوآمد کشورها به ریاض، عربستان اعتبار معنوی پیدا میکند
با این توضیحات شما، سوال من که بیجواب ماند باز هم در میان است که سود عربستان از بهبود روابط تهران و واشنگتن چیست؟
برای عربستان مهم است که جایگاهش در منطقه استحکام پیدا کند و با کسب امتیازات بیشتر از حمایت آمریکا، بتواند در منطقه سخن اول را بزند. پیش از انقلاب نیز همین تلاش وجود داشت و ایران در آن زمان عملاً برتری موقعیت نزد آمریکاییها را به دست آورده بود. اکنون موضوع برعکس شده و عربستان به دنبال تثبیت این موقعیت و حفظ نقش «شیخ قبیله» یا «شیخ کشورهای منطقه» است.
عربستان میکوشد نشان دهد که رفتوآمدها به ریاض افزایش پیدا کرده است؛ مثلاً سفرهای مقامات عراق و مصر به ریاض بیشتر شده در حالی که سفر مقامات سعودی به قاهره، بغداد یا تهران کاهش پیدا کرده است. سعودیها هم تلاش می کنند که مقامات ایرانی و سایر کشورها به ریاض رفتوآمد داشته باشند چرا که نوعی اعتبار معنوی برای آنها ایجاد میکند و آنها میتوانند از این موقعیت برای تقویت روابط خود با آمریکا، چین، روسیه و دیگر قدرتهای جهانی بهره میبرد.
پس با این حساب، عربستان برای هر سه طرف گزینه بهتری برای میانجیگری است ؟
عربستان را باید مورد احترام قرار داد و مورد تقدیر؛ باید از جایگاه و موقعیتش بهصورت صحیح و مناسب بهره برد و نباید در برابر اقدامهای مثبت عربستان رفتار منفی نشان داد. به هر حال، ایجاد امنیت و آرامش در منطقه به نفع همه کشورها تمام خواهد شد.
ارسال نظر