تورم و بیکاری چه ارتباطی با هم دارند؟
آنچه از منحنی فیلیپس استنباط میشود این است که میان تورم و بیکاری رابطه معکوس وجود دارد. یعنی اگر تورم افزایش یابد بیکاری کاهش یابد و بر عکس. اما در اصل، بحث منحنی فیلیپس و نشان دادن رابطه معکوس میان تورم و بیکاری به این مفهوم نیست که اگر تورم کاهش یابد اشتغال الزاما باید افزایش یابد یا بر عکس.
چون آنچه بر کاهش تورم یا نرخ بیکاری تاثیر میگذارد دو مقوله کاملا متفاوت با ریشههای مختلف است و نباید یکی را در رابطه با دیگری تحلیل کرد. تورم پایه پولی دارد و بیکاری به رشد اقتصادی مربوط میشود.
ریشه تورم مباحث پولی است و دولت با کنترل حجم پول به راحتی و در یک دوره زمانی بسیار کوتاه میتواند نرخ تورم را کاهش دهد. مانند آنچه در ماههای اخیر در عرصه اقتصادی رخ داده است. اگر دولت انضباط مالی را حفظ کند و کمتر از نداشتههایش خرج کند، تورم کاهش مییابد مانند آنچه در شرایط فعلی رخ داده است.
اما حل مشکل بیکاری به این موضوع باز میگردد که چقدر فضا برای رشد اقتصادی فراهم شده است. شرایطی که فضا برای تولید فراهم شود و صنعتگران و تولیدکنندگان برای تولید بیشتر نیروی کار بیشتری را به خدمت بگیرند. در این حالت است که نرخ بیکاری کاهش مییابد. اما در این مدت هیچ تغییری در فضای تولیدی ایجاد نشده و نرخ بیکاری تغییری نکرده است.
مساله قابل ذکر این است که دو موضوع بیکاری و تورم دو فرایند کاملا متفاوت از یکدیگر هستند که یکی مانند تورم به سرعت کنترل میشود و دیگری مانند بیکاری نیازمند الزاماتی است که زمان بر است. باید توجه کنیم که تورم و بیکاری دو ریشه متفاوت دارند و کنترل یکی بر دیگری تاثیر نمیگذارد. ممکن است حتی بتوانیم با افزایش حجم پول شوکهای موقتی به تولید اعمال کنیم و حجم تولید را بالا ببریم و به اشتغال دامن بزنیم اما اینها اقداماتی موقتی است و بلند مدت نیست.
نکته این است که دولت توانسته در ماههای اخیر با کنترل پایه پولی تورم را مهار کند، اما در بخش تولید اولا سیاستهایی که مشکل تولید را حل کند اتخاذ نشده و ثانیا این سیاستها، همگی زمانبر و دشوار است. سیاستهایی که به مسائل زیرساختی باز میگردد و زمانبر است.
به همین دلیل نمیتوان گفت در ماههای آتی با توجه به وعده دولت برای کاهش بیشتر نرخ تورم، باید در انتظار افزایش نرخ بیکاری باشیم یا کاهش نرخ تورم و افزایش نرخ بیکاری در ماههای اخیر را در رابطه با هم تحلیل کنیم. باید به ریشه هر کدام از این دو موضوع توجه کنیم.
ارسال نظر