رتبهبندی مطبوعات؛ معیارهای سلیقهای یا قابلاندازهگیری؟
با اینحال آنچه که در این میان موضوع را پرسشبرانگیز کرده است، شیوه محاسبه و گردآوری امتیازات این جدول و بهخصوص دادن سهمی نسبتا کوچک به مؤلفه مهم تیراژ در رسانههاست. علاوهبراین مؤلفهای مانند اثرگذاری، که در پارهای مواقع حتی عدد تیراژ نیز گویای میزان آن نیست، در این جدول لحاظ نشده یا مورد توجه واقع نشده است.
بر اساس آنچه که در پایگاه اطلاعرسانی معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آمده است، این طرح پس از مباحث اولیه در کارگروه «توسعهمطبوعات» بهصورت پیشنویس منتشر شد که پس از جمعآوری نظرات کارشناسی، نهایی و بهمنظور اجرا منتشر شد. برهمینمبنا اعلام شد مدیرانمسئول روزنامههای کشور باید اطلاعات و مستندات لازم را مطابق جدول رتبهبندی تهیه و به اداره کل مطبوعات و خبرگزاریهای داخلی ارسال کنند.
آنگونه که تهیهکنندگان این جدول گفتهاند، شاخصهای این طرح، عمدتا بر اساس اصول و قالبهای روزنامهنگاری و مدیریتی تدوین شده و برخی مؤلفههای هنجاری مانند اخلاق حرفهای، رسالت مطبوعاتی و مسئولیت حرفهای بهصورت جداگانه بررسی میشود. این شاخصها و همچنین میزان امتیاز تعیینشده برای هرکدام شامل این موارد میشود: شاخصهای محتوایی (٤٥ امتیاز) شاخصهای چاپ و توزیع (٢٦ امتیاز) شاخصهای فناوری (١٣ امتیاز) و شاخصهای بنگاهی (١٦امتیاز).
هرکدام از این شاخصها نیز بهصورتی جداگانه به بخشهای مختلف تقسیمبندی میشود که هربخش نیز واجد امتیازات مشخصی است. بهعنوانمثال قسمت شاخصهای محتوایی شامل مواردی از این دست میشود: تعداد تیتر اول اختصاصی، تعداد یادداشت اختصاصی (غیرشفاهی)، انتشار مستمر سرمقاله، تعداد اینفوگرافیک اختصاصی، گزارشهای اختصاصی، کاریکاتور و طنز اختصاصی، تعداد عکس اختصاصی در صفحه اول (عکس اصلی)، تعداد مصاحبه اختصاصی، تعداد خبر یا گزارش دریافتی از شهرستانها، رعایت قواعد قانونی، فعالیت با شناسنامه روشن و شفاف، میزان پاسداشت زبان فارسی و وجود رسمالخط واحد، تعداد نقل و نقد مطلب در رسانههای معتبر، نسبت آگهی به محتوا و برخورداری از ماکت.
اگرچه موارد طرح و مشخص شده در این قسمت از این جدول قابلیت اندازهگیری و محاسبه و امتیازدهی توسط کارشناسان را دارد اما برخی دیگر از قسمتهای تعیینشده بهویژه قسمت شاخصهای چاپ و توزیع آن حاوی بخشها و مؤلفههایی است که موضوع را با ابهامات و پرسشهایی مواجه میکند.
حسب اطلاعات منتشرشده، در این جدول برای مؤلفه تیراژ در مجموع تا ١٣ امتیاز در نظر گرفته شده است و شیوه محاسبه آن نیز به این شرح است: از تیراژ پنج هزار نسخه تا تیراژ ٥٠ هزار برای هر پنج هزار نسخه ٠,٤ امتیاز و همچنین از تیراژ ٥٠ هزار نسخه به بالا برای هر١٠ هزار نسخه بیشتر، ٠.١ امتیاز محاسبه خواهد شد. اما آیا بهتنهایی با چنین شیوههای محاسبهای میتوان به جایگاه، اعتبار و رتبه یک رسانه پی برد. همین سؤال را از کامبیز نوروزی، حقوقدان و کارشناس مسائل رسانه، پرسیدیم و این پاسخ اوست: در وهله اول باید بگویم که به نظر من این شیوه پرداخت یارانه در کشورهایی که از وضعیت و نظام مطبوعاتی پیشرفتهای برخوردارند رایج نیست، این کار درواقع شیوهای است که در ایران سالهای زیادی است که معمول شده، با هدف کمک به اقتصاد مطبوعات، اما با وجود این انگیزه مثبت، من شخصا پرداخت یارانه مستقیم به مطبوعات را درست نمیدانم دلیل آن هم ساده است.
مطبوعات باید بر اساس ارتباط بیشتر و بهتر با مخاطب اقتصاد خودشان را سروسامان دهند، ارتباط بیشتر با مخاطب هم چیزی نیست جز افزایش تیراژ و افزایش تیراژ هم مستلزم کار حرفهای است. اگر پرداخت یارانه میتوانست به بهبود کیفیت مطبوعات کمکی کند، در این سالها خودش را نشان میداد. اما وقتی مطبوعات به یارانه امیدوار و دلبسته هستند، انگیزهها برای افزایش کیفیت از بین میرود.
وی همچنین میافزاید: بااینحال من معتقدم اگر حتی قرار باشد رتبهبندی صورت گیرد، باید معیارهای قابل اندازهگیری روزنامهنگاری حرفهای ملاک باشد و همچنین برای پرداخت یارانه به مطبوعات اگرچه من در کل موافقتی با آن ندارم اما قاعدتا باید یکسری ملاکها در نظر گرفته شود و دستکم بعضی نشریات باید در اولویت قرار بگیرند از جمله نشریات مستقل بهلحاظ مالکیت و نه نشریات وابسته به شهرداریها، دولت، تأمیناجتماعی و در کل نهادهای عمومی و.... بهدلیل اینکه آنها در حال استفاده از تسهیلات و بودجهعمومی هستند، لزومی ندارد که مشمول یارانه دولتی مطبوعات هم باشند. در وهله دوم هم به اعتقاد من باید نشریات استانی مورد توجه باشند چراکه این نشریات با مشکلات زیادی برای کار و توسعه کمی و کیفی خود مواجهند و بههمیندلیل باید در اولویت قرار گیرند.
از سویی دیگر اگر قرار است رتبهبندی هم صورت بگیرد باید معیارهای مادی و کیفی مشخصی ملاک قرار بگیرد مانند گرافیک روزنامه، شیوههای گزارشنویسی و خبرنویسی، استفاده از اخبار و مطالب تولیدی و مواردی مانند این. اما بهعنوانمثال نباید نوع موضعگیری، هم در این رتبهبندی لحاظ شود.
چرا که موضعگیری هم قابل اندازهگیری نیست و هم تنوع فراوانی دارد و نمیتواند معیار و ملاکی برای رتبهبندی باشد، ممکن است در هرزمانی نشریهای موافق یا مخالف دولتی باشد.
همچنین مجید رضاییان، استاد ارتباطات در دانشگاهها، نیز در همین رابطه اینگونه میگوید: موضوعی که از نظر من در اینباره بیشتر از هرچیزی اولویت دارد، استانداردسازی رسانههاست و تا زمانی که این استانداردسازی که اصول و اساس مشخصی دارد انجام نشود، صحبتکردن یا اجرای رتبهبندی، کمکی به ماجرا نمیکند. منظور و ملاک من البته ربطی به پرداخت یارانه و... ندارد. اما موضوع این است که زیرساختهای لازم در راستای استانداردسازی رسانهها به نسبت این مبحث موضوعی ریشهای و پایهای است. بهعنوانمثال در کشورهای توسعهیافته انجمنهای حرفهای خصوصی که روزنامهنگاران حرفهای در آن حضور دارند، بر کیفیت محتوای رسانهها نظارت میکنند. خلاصه اینکه تا انجمن حرفهای و قدرتمندی ساخته نشود و در رسانهها روزنامهنگاران حرفهای حضور نیابند، از نظر من از رتبهبندی با متر و معیار کنونی نمیتوان صحبت کرد.
منبع: روزنامه شرق
ارسال نظر