بی سلیقگی در ویلای لوکس متهم ردیف اول چای دبش؛ مبل ها یکی به یمین می‌رود و آن یکی به یسار/ ای‌کاش سلیقه هم با پول خریدنی بود

سرویس: اجتماعی کدخبر: ۷۴۵۱۰۲
اقتصادنیوز: از روی عکس‌های ویلای توقیف‌شده متهم ردیف اول پرونده چای دبش شما مقدار زیادی پول می‌بینید که صاحبش نمی‌دانسته چطور حیف و میل کند. هر کدام از اتاق‌ها یک ساز می‌زند و انگار کن که هم‌زمان هشت نفر صاحب یک مکان باشند.
بی سلیقگی در ویلای لوکس متهم ردیف اول چای دبش؛ مبل ها یکی به یمین می‌رود و آن یکی به یسار/ ای‌کاش سلیقه هم با پول خریدنی بود

به گزارش اقتصادنیوز، هم میهن نوشت: هفته گذشته خبرگزاری میزان مجموعه عکس و فیلمی از ضبط ویلای چهار هزارمتری متهم ردیف اول پرونده چای دبش منتشر کرد.

گزارش تصویری با یک نمای «آی بِرد» که با پهپاد عکاسی شده شروع می‌‌شود و تا اتاق خواب متهم پیش می‌رود و با پلمب خانه تمام می‌شود.

فریم به فریم با عکاس جلو می‌روم و هر عکسی که باز می‌‌شود دریچه‌ای به رویم گشوده می‌شود. ویلای مورد نظر با هر تصویری که قبل از این از یک ویلا داشته‌اید متفاوت است.

نگارنده که من باشم آدم ندیده‌ای نیستم. اصلاً راستش را بخواهید مدت زیادی در یک مجله معماری کار می‌کردم و یکی از وظایفم این بود که هر ماه به یک ویلای آنچنانی بروم و از فضا و معماری‌‌اش عکاسی کنم.

از یک جایی به بعد متوجه شدم که هر بنایی که به آن پا می‌گذارم فارغ از شکل معماری یک روح کلی دارد که به واسطه صاحب بنا یا معمار به مکان مورد نظر دمیده شده است.

من آن روزها از ویلای ۸۰ متری تا ۱۰ هزار متری را عکاسی کردم. نکته اما اینکه به بیشتر خانه‌هایی که پا می‌گذاشتم تکلیف‌ سازنده با چیزی که ساخته بود روشن بود.

حالا بیایید به عکس‌های ویلای توقیف‌شده متهم ردیف اول پرونده چای دبش نگاه کنیم. از روی عکس‌ها شما مقدار زیادی پول می‌بینید که صاحبش نمی‌دانسته چطور حیف و میل کند. هر کدام از اتاق‌ها یک ساز می‌زند و انگار کن که هم‌زمان هشت نفر صاحب یک مکان باشند.

بیشتر وسایل داخل ویلا حقیقتاً با سلیقه شخص نگارنده کیلومتر‌ها فاصله دارد. اما از روی عکس‌ها می‌‌شود گفت آنچه خوبان همه دارند این ویلا یک‌جا دارد. اما چه داشتنی؟ فقط از روی عکس‌ها شش هفت دست میز ناهارخوری و ده دوازده دست مبل برای طراحی داخلی استفاده شده است؛ ده دوازده دست مبلی که یکی به یمین می‌رود و آن یکی به یسار می‌زند. مطلقاً خبری از یک روح کلی نیست.

رسم جوانمردی نیست که آدم گرفتار در بند را لگد بزنم. اما عکس‌ها را می‌بینم و زیر لب می‌گویم ای‌کاش سلیقه هم با پول خریدنی بود. 

ارسال نظر

پربازدیدترین‌ها
کارگزاری مفید