تحلیل اکونومیست از «رفراندوم خروج بریتانیا»

جدا شویم، سقوط می‌کنیم

کدخبر: ۱۴۶۱۰۵
هفته‌نامه اکونومیست، سرمقاله جدیدترین شماره خود را (که نسخه چاپی آن فردا منتشر می‌شود) به بحث همه‌پرسی لغو عضویت بریتانیا در اتحادیه اروپا اختصاص داد و نوشت: رای به خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا موجب سقوط بریتانیا و اروپا می‌شود.
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از اکونومیست، رای مردم بریتانیا به خروج این کشور از اتحادیه اروپا در 23 ژوئن (پنج‌شنبه آینده) -که به گواه نظرسنجی‌ها لحظه به لحظه احتمال آن افزایش می‌یابد- می‌تواند صدمه‌ای ماندگار به سیاست واقتصاد انگلستان وارد کند. همچنین از دست دادن یکی از بزرگترین اعضای اتحادیه اروپا می‌تواند زخمی عمیق بر پیکره مابقی اروپا بگذارد. و همانند دونالد ترامپ و ماری لوپن که به ناسیونالیسم اقتصادی و بیگانه‌ستیزی دامن می‌زنند، این نیز می‌تواند یک شکست برای نظام لیبرالی باشد که از رفاه غرب حمایت می‌کند.

از دید برگزیتین‌ها (افراد حامی خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا) ترک اتحادیه غیر دموکراتیک اروپا، می‌تواند باعث شود تا بریتانیایی‌ها به طور مستقل سرنوشت مملکت خود را به عنوان یک قدرت جهانی رقم بزنند. بسیاری از این افراد ادعای ردای لیبرالیسم را دارند. آنها معتقدند تجارت آزاد باعث رفاه خواهد شد. آنها در خصوص دولت‌ کوچک و نوار قرمز درست سخن می‌گویند. آنها می‌گویند مخالفت آنها با مهاجرت نامحدود به اتحادیه اروپا از بیگانه ستیزی نشئت نمی‌گیرد بلکه حق انتخاب مردم را کاهش می‌دهد. 

ترک‌کنندگان لیبرال با یک توهم نامشخص درگیرند. در مواجهه با واقعیت «برگزیت» (خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا) برنامه آنها از هم خواهد پاشید. اگر بریتانیا اتحادیه اروپا را ترک کند، این احتمال وجود دارد که فقر بیشتر شده، نوآوری و اقتصاد باز نیز کمتر شود. در این صورت بر خلاف چشم‌انداز جهانی خود، بریتانیا تاثیرگذاری کمتر و وابستگی بیشتری خواهد داشت و بدون بریتانیا تمام اروپا وضعیت بدتری خواهند داشت.

با اقتصاد آغاز کنید. حتی افراد حامی برگزیت نیز آسیب‌های کوتاه‌مدت آن را قبول دارند. مهمتر اینکه بعید به نظر می‌رسد بریتانیا در بلند مدت به رشد مطلوبی برسد. تقریبا نیمی از صادرات بریتانیا به اتحادیه اروپاست. دسترسی به بازار واحد برای شهر و جذب سرمایه‌های خارجی حیاتی است. با این حال برای حفظ این دسترسی، بریتانیا باید مقررات اتحادیه اروپا را رعایت کرده، آن را در بودجه لحاظ کرده و رفت و آمد آزاد مردم را بپذیرد؛ موارد بسیاری که با خروج از اتحادیه اروپا آنها را از دست خواهد داد. 

آنهایی که مدافع خروج هستند معتقدند برگزیت موقعیت خوبی را برای تسهیل تجارت با دیگر کشورهای دنیا فراهم می‌کند. این مورد نیز نامشخص است. اروپا ده‌ها معاهده تجاری دارد که بریتانیا باید آنها را جایگزین کند. شرکای تجاری کوچک‌تر و ضعیف‌تری برای مذاکره باقی مانده است. جدول زمانی تحت کنترل آنها نخواهد بود، و تاریخ آزادسازی تجارت نشان می‌دهد که سوداگران (مرکانتالیست‌ها) تمایل دارند دست بالا را بگیرند.

جانبداران خروج بریتانیا در خصوص مهاجرت بی‌شرمانه‌تر بوده‌اند. خروج بریتانیا هشداری برای میلیون‌ها ترک خواهد بود که به گفته برگزیتین‌ها به بریتانیا هجوم آورده‌اند. این یک معضل برای خدمات دولتی نظیر بهداشت و سلامت وآموزش خواهد بود چرا که مهاجران بخش اعظمی از خدمات آنها را انجام می‌دهند. 

انگلیسی‌ها دوست دارند اینگونه فکرکنند که به بازار آزاد مقاومت نشان می‌دهند. آنها به سرعت در مورد مشکلات خود، بروکسل را سرزنش می‌کنند. در واقع آنها بیش از هر کشور دیگری به مقررات اعتیاد دارند. بسیاری از بزرگترین موانع رشد از مقررات ساخته شده به دست بریتانیایی‌ها سرچشمه می‌گیرد. در شش سال دولت، محافظه‌کاران در از بین بردن این قوانین ناکام بوده‌اند. ترک اتحادیه اروپا نیز راه‌حلی برای این مشکل نخواهد بود.

همه این‌ها باید به پیروزی حامیان ماندن منتهی شود. در واقع، اقتصاددانان، بازرگانان و دولتمردان سراسر دنیا هر لحظه هشدار می‌دهند که خروج تصمیم اشتباهی است. (البته بر خلاف دونالد ترامپ که حامی برگزیت است). با این حال در  سیاست‌های پس از حقیقت، توهمات بیش از قدرت جذبه دارند.

بنابراین کمپین ترک، تقریبا تمامی پیش‌بینی‌های اقتصادی غم‌انگیز چشم‌انداز بریتانیا در خارج از اتحادیه‌ اروپا را -که حاصل کار متخصصین فراوان بوده است- به سخره می‌گیرد. 

زننده‌ترین توهمی که برگزیتین‌ها با آن درگیرند این است که اتحادیه اروپا توسط بروکرات‌های غیرمسئولی اداره می‌شود که حق حاکمیت بریتانیا به عنوان یک ابردولت را پایمال می‌کند. اما در حقیقت، بروکسل توسط دولت‌هایی اداره می‌شود که به شدت از قدرت خود محافظت می‌کنند. این موضوع آنها را نسبت به استدلال‌هایی در خصوص دموکراسی و نه حاکمیت، پاسخگو می‌کند. راهکار، خروج نیست؛ بلکه ماندن و تلاش برای ساختن اروپایی است که بریتانیا خواستارآن است. 

برخی از بریتانیایی‌ها از توانایی کشورخود در تاثیرگذاری روی اتفاقاتی که در بروکسل می‌افتد، احساس ناامیدی می‌کنند. با این حال، بریتانیا نقش مهمی را در اروپا ایفا می‌کند. سیاست رقابت و بازار واحد همگی توسط حمایت بریتانیا شکل گرفته است. تا زمانی که بریتانیا پنهان نشود، دلایل زیادی وجود دارد که این‌گونه تصور کنیم که این کشور همچنان به نقش تاثیرگذار خود در اتحادیه اروپا ادامه می‌دهد.

درست است که دیوید کامرون در ایجاد اصلاحات عمیق در روابط میان بریتانیا و اتحادیه اروپا قبل از برگزاری همه‌پرسی ناکام بوده است اما او با درخواست کمک در آخرین دقایق خود را در جایگاه ضعیفی قرار داده است. بسیاری از انگلیسی‌ها این موضوع را یکی از دلایل خروج می‌دانند.

با این حال این ایده که خروج می‌تواند بریتانیا را جدا کند، یک توهم بزرگ است.حتی اگر بریتانیا بتواند اتحادیه اروپا را ترک کند قادر نخواهد بود از اروپا خارج شود. درسی که از قرن‌های گذشته می‌توان گرفت این است که بریتانیا نمی‌تواند تحت تاثیر اتفاقات درون اروپا نباشد. این کشور نیاز به تاثیرگذاری دارد. اگر آلمان بسیارقدرتمند است، بریتانیا باید با فرانسه کار کند تا اوضاع به تعادل برسد. اگر فرانسه می‌خواهد اتحادیه اروپا کمتر لیبرال باشد، بریتانیا باید به آلمان و کشورهای نوردیک کمک کند تا جلوی فرانسه را بگیرد. اگر اتحادیه اروپا در حال رونق است، بریتانیا نیاز دارد تا این زمان‌های خوب را به اشتراک بگذارد. 

در طول این سال‌ها اکونومیست بارها به انتقاد از اتحادیه اروپا پرداخته است. درست که اتحادیه اروپا نقص‌های زیادی دارد، اما در این زمان جایگزین بهتری برای آن وجود ندارد. ما معتقدیم که خروج بریتانیا از اتحادیه اوپا یک خطای وحشتناک است. این تصمیم اروپا را تضعیف کرده و به بریتانیا فقیر خواهد کرد. رای ما ماندن است.
اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید