برانکو، منصوریان و قواعد خاص فوتبال ایران

کدخبر: ۱۵۷۶۳۹
یکی از سرراست‌ترین نشانی‌های فوتبال ایران، فضای احساسی و کدر حاکم بر آن است. اگرچه 155سال از حرفه‌ای شدن فوتبال کشورمان می‌گذرد، اما کماکان به هزار و یک دلیل می‌توان ادعا کرد این رشته ورزشی از دام آماتوریسم بیرون نیامده و هنوز به‌طور کامل تغییر جلد نداده است. یکی از این دلایل، قطعا همین فضای غیرشفافی است که ما در فوتبال ایران داریم. کافی است به موضع‌گیری‌های چند روز اخیر سرمربیان بزرگ‌ترین باشگاه‌های کشور یعنی پرسپولیس و استقلال نگاه کنیم تا به خوبی درک کنیم اینجا خبر چندانی از صراحت، صداقت و شجاعت نیست و همه چیز با تلفیقی از رودربایستی، توصیه‌پذیری و کدخدامنشی پیش می‌رود.

ماجرای رحمتی به کجا کشید؟

در استقلال معمای مهدی رحمتی هنوز حل نشده و به‌طور کلی لاینحل به نظر می‌رسد. عجیب است که یک باشگاه بزرگ قادر نیست تکلیف خودش را به‌طور قطعی با یک بازیکنش روشن کند. خوب دقت کنید؛ کاپیتان استقلال از چشم سرمربی افتاده و نیمکت‌نشین شده، مدیرعامل باشگاه مصاحبه کرده و ضمن تایید کدورت بین او و سرمربی، از آقای دروازه‌بان خواسته برخی از روحیات و رفتارهایش را اصلاح کند، در عین حال هم مدیرعامل و هم سرمربی تصدیق کرده‌اند که رحمتی در مقطعی خواهان دریافت رضایت‌نامه‌اش شده است. با وجود این همچنان مشخص نیست چه عاقبتی انتظار رحمتی را می‌کشد؟ بعد از اولین جلسه مشترکی که بین افتخاری و منصوریان برگزار شد، رسانه‌ها در تیراژ وسیع نوشتند رحمتی در لیست مازاد قرار گرفته. این ماجرا نه تایید شد و نه تکذیب؛ از همه جالب‌تر اینکه همین حالا هم سرمربی استقلال در هیچ‌یک از مصاحبه‌های پرتعدادش به صراحت اعلام نمی‌کند وضعیت نهایی رحمتی چیست و او چه شرایطی در جمع آبی‌ها خواهد داشت؟

او می‌گوید رحمتی با قدرت به کارش ادامه خواهد داد، اما در عین حال جواب نمی‌دهد که اسم این دروازه‌بان در لیست مازاد قرار گرفته یا نه! منصوریان مدعی است تا زمانی که بازیکنان ورودی مشخص نشوند لیست مازاد را اعلام نخواهد کرد و این مساله ممکن است به معنای آن باشد که با جذب یک گلر جدید، رحمتی هم رفتنی خواهد شد! واضح است که مشابه چنین مسائلی را هیچ‌کجای فوتبال حرفه‌ای جهان نمی‌توان دید. در اروپا وقتی قرار به جدایی یک بازیکن می‌شود، گاهی حتی از چند هفته قبل از پایان فصل یا نیم‌فصل موضوع صراحتا روی خروجی سایت باشگاه قرار می‌گیرد تا همه تکلیف خودشان را بدانند. در ایران اما بزرگ‌ترین بازیکن یک باشگاه معتبر، مدت‌ها است که هر روز سر تمرین می‌رود و در پایان تمرین یک دنیا خبر و شایعه ضدونقیض در مورد آینده خود می‌شنود! اگر منصوریان قصد حفظ رحمتی را دارد، به صراحت باید این موضوع را اعلام کند. اگر هم او کاپیتانش را نمی‌خواهد، باید آنقدر شجاع و جسور باشد که سینه‌اش را سپر کند و حرفش را بزند. یکی از مهم‌ترین رازهای تبدیل شدن به یک مربی بزرگ، همین است.

 

داستان اوکراینی‌ها به کجا کشید؟

خرید دو بازیکن بی‌کیفیت اوکراینی آنقدر به باشگاه پرسپولیس فشار آورده که حتی صدرنشینی تاریخی و توام با رکوردشکنی این تیم را هم تحت‌الشعاع قرار داده است. برانکو از پلی یانسکی مدافع اصلا استفاده نمی‌کند و پریموف مهاجم هم هر وقت به میدان رفته، ضعیف و ناامیدکننده نشان داده است. در چنین شرایطی مربی کروات سرخپوشان همچنان ترجیح می‌دهد سکوت کند و از شفافیت بگریزد. البته که او ایرانی نیست، اما سابقه چیزی نزدیک به یک دهه حضور در ایران (مربی و سرمربی تیم ملی و سرمربی پرسپولیس) شاید برانکو را در این فضا هضم کرده باشد! برانکو به اینکه چرا این دو بازیکن ناکارآمد و گران‌قیمت دو جای خالی در لیست بزرگسالان تیم او را اشغال کرده‌اند، هیچ پاسخ روشنی نمی‌دهد. مربی کروات سرخپوشان سعی می‌کند با تکیه بر یکی از قوانین خاص خودش از این مهلکه قسر در برود؛ آنجا که می‌گوید: «من هرگز در مورد یک بازیکن خاص در رسانه‌ها حرف نمی‌زنم.»

پس حق مردم و هواداران برای آگاهی از مهم‌ترین مسائل تیم‌های محبوب‌شان چه می‌شود؟ چطور ممکن است یک مربی بازیکنی را یک میلیارد تومان بخرد، به او بازی ندهد و بعد بگوید من در موردش حرف نمی‌زنم؟ در همین بازی آخر با سیاه‌جامگان محمد انصاری پیش از مسابقه به دلیل ضعف جسمی از حضور در ترکیب اصلی عذرخواهی کرد، اما وقتی ربیع‌خواه مصدوم شد و بیرون رفت، برانکو ناچار شد ضمن استفاده از ماهینی در پست غیرتخصصی، انصاری بیمار را به میدان بفرستد! اگر قرار نیست یانسکی یک میلیاردی در چنین شرایط خاصی هم به کار پرسپولیس بیاید، پس اصلا چرا جذب شده؟ واقعا تا کجا می‌توان با فرمول «حرف نمی‌زنم» جلو رفت؟

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید