خروج مهاجران افغان از ایران برای بخش مسکن شوک بود یا فرصت؟

به گزارش اقتصادنیوز، روزنامه ایران نوشت:
با خروج گسترده کارگران افغانستانی از ایران، زنگ هشدار کمبود نیروی کار در پروژههای ساختمانی به صدا درآمده است.
با وجود آنکه به صورت غیررسمی کارگران اتباع بخش قابل توجهی از نیروی کار در پروژههای ساختمانی را تشکیل دادهاند اما آمار رسمی از تعداد اتباع کارگر در بخش ساخت و ساز و سایر بخشهای کارگری موجود نیست.
با شروع خروج اتباع غیرمجاز از کشور، نگرانیهایی مطرح شده که ممکن است بخصوص در حوزه ساخت و ساز که برآورد میشود بیشترین فعال کارگری غیرایرانی را دارد، با مشکل کمبود نیروی کار مواجه شود. افزایش هزینه ساخت و ساز و در نهایت افزایش قیمت نهایی مسکن، مهمترین پیامدی است که مبنای این نگرانی قرار گرفته است. جمشید دیوسالارپور، رئیس اتحادیه شرکتهای صنفی استادکاران و کارگران ساختمانی و فصلی به این موضوع اشاره کرد که قرار بود در قالب راهاندازی سازمان ملی مهاجرت، کارگروهی ذیل آن با عنوان سامانه مشاغل غیررسمی برای ثبت اطلاعات کارگران اتباع و غیر مجاز راهاندازی شود اما این طرح فعلاً مسکوت مانده است و به همین دلیل هیچ آمار دقیق و رسمی از کار اتباع و کارگران غیر مجاز نداریم.
فاصله دستمزدی زیاد نیست
تحولات سیاسی و اجتماعی اخیر و در نتیجه، خروج یا محدود شدن ورود کارگران افغانستانی، نگرانیها از تأثیر این وضعیت بر روند ساختوساز و به خصوص تأمین واحدهای مسکونی را تشدید کرده است. طبق آمار غیررسمی 400 تا 700 هزار کارگر ساختمانی از اتباع تا قبل از یک ماه اخیر در کشور فعالیت میکردند. دستمزد پایینتر، ساعت کار بیشتر و بیمه نبودن اتباع مهمترین انگیزه کارفرماها برای جذب کارگران افغانستانی و ترجیح آنان بر نیروی کار داخلی عنوان میشود.
چرا کارفرمایان کارگر اتباع را ترجیح میدهند؟
پاسخ به این سؤال در یک «سه گانه انگیزشی» نهفته است. فرشید پورحاجت، دبیر انجمن انبوهسازان مسکن و ساختمان، میگوید: «دستمزد روزانه پایینتر اتباع نسبت به برخی کارگران داخلی (اختلاف ۱۰۰-۲۰۰ هزار تومانی با کارگر ایرانی)آمادگی برای انجام کارهای فیزیکی سنگین و همچنین عدم نیاز به پرداخت بیمه و مزایای قانونی، به طور گستردهای آنها را در پروژههای ساختمانی جذب کرده است. آنها در طیف وسیعی از فعالیتها از جمله گچکاری، آجرچینی، بتنریزی، کار در ارتفاع و حمل مصالح ساختمانی مشارکت فعال دارند. در بسیاری از پروژهها، بویژه پروژههای بزرگ مسکن مهر، مسکن حمایتی یا ساختوسازهای انبوه شهری، حضور این کارگران برای تأمین نیروی مورد نیاز در زمانبندی تعیین شده، امری حیاتی بوده است.»
وی میافزاید: «علاوه بر اینها کارگران ساختمانی اتباع، کارهای سخت و یدی را میپذیرند. به همین دلیل در ساخت و ساز و در اکثر کارگاههای تولید نهادههای ساختمانی از کارگران افغانستانی به جای ایرانی استفاده میشود. آنها حاضرند با ساعت کار بیشتر و دستمزد پایینتر کار کنند اما کارفرما نمیتواند این شرایط را بر کارگر ایرانی تحمیل کند. به همین دلیل در حداقل یک دهه اخیر تقریباً نیروی کار در بیشتر کارگاههای ساختمانی از اتباع هستند. بر اساس این گزارش در حال حاضر دستمزد روزانه کارگر ساختمانی در تهران حدود 800 تا یک میلیون تومان و در برخی مناطق کشور این دستمزد تا روزانه 500 هزار تومان است. دستمزد استاد کار (بنا) حدوداً دو برابر دستمزد کارگران است. بیشتر فعالان حوزه ساخت و ساز میگویند کارگران افغانستانی برای به دست آوردن فرصتهای کاری حاضرند با دستمزد پایینتر کار کنند اما آنها تأکید میکنند که فاصله دستمزد کارگر ساختمان ایرانی و افغانستانی آنقدر زیاد نیست و حدود 100 تا 200 هزار تومان است اما چون کارگران افغانستانی به کارهای سخت و زمان طولانی کار معترض نمیشوند، در رقابت میان جذب نیروی کار، همیشه کارگران افغانستانی برنده رقابت هستند.
نبرد روایتها: «بحران» یا «فرصت»؟
درباره خروج کارگران اتباع از بازار کار- به ویژه مشاغل سخت و زیانآور- که در بسیاری از موارد با چالشهایی برای کارفرماها هم همراه است؛ مواضع متضادی وجود دارد. نگاه خوش بینانه بر این است که با صدور «کارت مهارت» برای ۸۰۰ هزار کارگر ایرانی و ساماندهی آموزشهای فشرده، جایگزینی کارگران اتباع با نیروی کار داخلی، ظرف یک سال ممکن است. یا دیدگاههایی وجود دارد که معتقد است وابستگی به نیروی خارجی با صنعتیسازی از بین میرود. از آن سو دیدگاههای بدبینانهای نیز وجود دارد که میگوید خروج اتباع از بازار کار، نهتنها ساختوساز، بلکه تولید مصالح (سیمان، آجر و سنگ) را نیز با چالش مواجه میکند.
حمید حاج اسماعیلی، کارشناس حوزه کار و کارگری میگوید با اینکه جذب نیروی کار غیرایرانی در هر کارگاهی نیاز به روادید سیاسی و پروانه کار دارد اما بیشتر کارگران اتباع در بخش ساخت و ساز و حتی در شهرداریها این مدارک را ندارند اما پیمانکاران و کارفرماها نیروی کار بیگانه را غیرقانونی بکار میگیرند. وی برآورد دارد که حداقل 3 میلیون نفر تبعه افغانستان در بازار کار ایران مشغول بکار هستند که اکثر آنها در فعالیتهای ساختمانی حضور دارند. او تأکید دارد با تنظیمگری و برنامهریزی، خلأ کارگران افغانستانی در ساخت و سال ظرف یک سال قابل جبران است. به گفته حاج اسماعیلی در سالهای اخیر با همکاری سازمان فنی و حرفهای، شهرداریها و تأمین اجتماعی کارت مهارت برای کارگران و استادکاران ساختمانی کشور صادر شده است. کارگرانی که کارت مهارت دارند، میتوانند از خدمات بیمهای استفاده کنند. بنابراین با خروج کارگران غیرمجاز، فضا برای نیروی کار ماهر ایرانی در ساخت و ساز فراهم میشود. وی تأکید کرد: «ما هیچ مشکلی در تأمین نیروی کار ایرانی نداریم مگر اینکه کارفرماها به جای مهارت دنبال سودجویی باشند و موضوع کمبود نیروی کار را مطرح کنند.»
اما دبیر انجمن انبوهسازان ساختمان معتقد است نیروی کار ایرانی کارهای سخت و یدی مانند کار ساختمانی را قبول نمیکند. او میافزاید: «علاوه بر بخش ساخت و ساز در کارگاههای ساختمانی از تولید سنگ، سیمان، آجر، شیشه تا جوشکاری و ریختهگری اکثر کارگران افغانستانی هستند که در دورافتادهترین نقاط کشور هم شاهد آن هستیم و با خروج آنان با کمبود نیروی کار مواجه خواهیم شد.»
تربیت تکنیسین در حوزه ساخت و ساز
جعفر قرائتی، دبیر انجمن تولیدکنندگان و فناوران صنعت ساختمان اما با اشاره به نیروی کار ماهر ایرانی میگوید: «صنعتیسازی باعث میشود وابسته به نیروی کار غیر ایرانی در کارگاههای تولید مصالح ساختمانی نباشیم.»
وی برآورد کرد که حدود 70 هزار نیروی کار غیرمجاز در کارگاههای تولید نهادههای ساختمانی مشغول باشند که جایگزینی آنها مشکل و معضلی ندارد. به گفته دبیر انجمن تولیدکنندگان و فناوران صنعت ساختمان میتوان نیروی کار ماهر، آموزش دیده و تکنیسین با دستمزد متوسط را ظرف یک تا دو ماه تربیت کرد تا در کارگاههای ساختمانی مشغول بکار شوند. آموزش و مهارتآموزی نیروی کار داخلی، ساماندهی نیروی کار خارجی، استفاده از فناوریهای نوین و بررسی الگوی مصرف مسکن یعنی تشویق به ساخت مسکنهای متناسب با توان مالی اقشار مختلف جامعه و بررسی سیاستهای حمایتی، به اعتقاد این فعال حوزه ساختمان، میتواند نگرانی از خروج کارگران اتباع و کمبود نیروی کار را جبران کند.
راه حل چیست؟
اگرچه خروج کارگران اتباع میتواند شوکی به صنعت ساختوساز وارد کند، اما این بحران، فرصتی است برای حل معضلات دیرینهای چون ساماندهی بازار کار غیررسمی، مهارتآموزی نسل جوان و گذار از اقتصاد دستی به صنعتی که سالهاست اقتصاد ایران را بویژه در بخش نیروی کار درگیر کرده است. نکته مهم در این میان، «مدیریت چندوجهی نیروی کار» است؛ نه تکیه بیقید و شرط به نیروی ارزان خارجی.
ارسال نظر