راه نجات واقعی اقتصاد ایران برداشتن تحریم‌هاست

پیامدهای اسنپ‌بک بر اقتصاد ایران | بهکیش: تجارت خارجی به‌شدت تحت‌تاثیر قرار می‌گیرد | جلال‌پور: بنگاه های بزرگ شرایط نامساعدی دارند

سرویس: اخبار اقتصادی کدخبر: ۷۴۴۹۳۱
اقتصادنیوز: پیامدهای اسنپ‌بک یا همان بازگشت تحریم‌ها موضوعی بود که محمدمهدی بهکیش و محسن جلال‌پور در میزگردی درباره آن به بحث نشستند.
پیامدهای اسنپ‌بک بر اقتصاد ایران | بهکیش: تجارت خارجی به‌شدت تحت‌تاثیر قرار می‌گیرد  | جلال‌پور: بنگاه های بزرگ شرایط نامساعدی دارند

به گزارش اقتصادنیوز، با رای‌گیری شورای امنیت سازمان ملل و عدم تصویب تداوم تعلیق تحریم‌ها، سرانجام مکانیسم ماشه فعال شد و پنج قطعنامه‌ شورای امنیت سازمان ملل که به‌واسطه برجام برای مدت 10 سال تعلیق شده بود، مجدد برگشت. قطعنامه‌هایی که نه‌تنها تحریم‌های سختی بر صنعت هسته‌ای و تسلیحاتی و موشکی کشورمان اعمال کرده بود، بلکه روابط مالی و بانکی و حمل‌ونقل و لجستیک را هم تحریم می‌کند. بدتر اینکه امکان بازرسی محموله‌هایی را که از ایران صادر یا به مقصد ایران بارگیری می‌شود به سایر کشورها می‌دهد. دو وجه «الزام‌آور» بودن تحریم‌ها و «مشروعیت» داشتن آنها در فضای بین‌المللی باعث می‌شود، این تحریم‌ها به‌سختی تجارت خارجی ایران و اقتصاد داخلی ما را تحت‌تاثیر قرار دهد.

محمدمهدی بهکیش، اقتصاددان، و محسن جلال‌پور، فعال اقتصادی بخش خصوصی، در میزگردی که «رضا طهماسبی» در هفته‌نامه تجارت فردا آن را برگزار کرد، به بررسی پیامدهای فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت تحریم‌ها می‌پردازند و معتقدند که شرایط برای اقتصاد ایران بسیار سخت خواهد بود. در این شرایط تنها راه برخورد صادقانه با مردم و گذار از ظاهرسازی تصنعی است. به گفته آنها باید فشارهای داخلی کمتر و فضای اقتصاد در داخل کشور تسهیل شود. درعین‌حال تنها راه خلاصی و نجات واقعی اقتصاد ایران برداشتن تحریم‌هاست که از طریق مذاکره ممکن است و باید برای این مسئله در شرایط سخت کنونی به‌خوبی تجهیز شد.

************

* با فعال شدن مکانیسم ماشه، قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل که واجد تحریم‌های شدیدی در حوزه‌های مختلف مالی و بانکی، تجاری، حمل‌ونقل، تسلیحاتی و هسته‌ای و... بود از حالت تعلیق خارج شده و اجرایی می‌شود. این تحریم‌ها که پس از ده سال در حال بازگشت است، چیست و چگونه اقتصاد ما را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد؟

محمدمهدی بهکیش: شورای امنیت سازمان ملل متحد از نیمه دوم دهه 1380 پنج قطعنامه شامل تحریم‌های اقتصادی علیه ما مصوب کرد که همه آنها پس از توافق برجام از طریق قطعنامه 3122 به حالت تعلیق درآمد. اولین آنها قطعنامه 1696 بود که در مرداد ۱۳۸۵ صادر شد. چند ماه بعد در دی 1385 قطعنامه 1737 مصوب شد که آغازگر تحریم‌های هسته‌ای بود. قطعنامه 1747 در فروردین 1386 و قطعنامه 1803 هم در اسفند همان سال صادر شد که تحریم‌ها را بسیار تشدید کرد. درنهایت هم قطعنامه 1929 در خرداد 1389 صادر شد که فشار بسیار زیادی بر اقتصاد ایران وارد کرد. قطعنامه اول از نظر حقوقی تحت ماده 40 فصل ۷ منشور سازمان ملل متحد بود اما بقیه ذیل ماده ۴۱ قرار گرفتند. قرار گرفتن تحت فصل ۷ ریسک بسیار بالایی دارد و خطرناک است. ماده ۴۰ بیشتر توصیه و تدابیر پیشنهادی شورای امنیت است؛ مثل اینکه غنی‌سازی را تعلیق کنید یا به سمت تولید سلاح هسته‌ای نروید. همان‌طور که یکسری از این توصیه‌ها در قطعنامه 1696 بود اما از قطعنامه ۱۷۳۷ به بعد ذیل ماده ۴۱ رفتیم که وضع و اعمال تحریم‌های جدی را در پی دارد و هرچه جلوتر آمدیم تحریم‌ها گسترده‌تر و سخت‌تر شد. قطعنامه ۱۷۳۷ تحریم افراد و نهادهای مرتبط با برنامه هسته‌ای و موشکی بود، قطعنامه 1747 این تحریم‌ها را گسترش داد و قطعنامه 1803 زمینه تحریم‌های بانکی و بازرسی محموله‌ها را به اجرا درآورد. قطعنامه آخر هم که شدیدترین تحریم‌های تسلیحاتی، مالی و بانکی و سرمایه‌گذاری را اعمال کرد و آن را حوزه حمل‌ونقل هم گسترش داد و فشار بر اقتصاد ایران را بسیار افزود.

دوره احمدی‌نژاد بدترین دوره اقتصاد ایران بود

این پنج قطعنامه و تحریم‌های شدیدی که در آنها دیده شده بود، در دوره دولت آقای احمدی‌نژاد بر کشور ما تحمیل شد؛ دورانی که فکر می‌کنم بدترین دوره برای اقتصاد ایران بود. درنهایت با تغییر دولت و در پیش گرفتن مذاکرات، برجام به نتیجه رسید که اگرچه نتوانست این قطعنامه‌ها را حذف کند اما آنها را تعلیق کرد. بااین‌حال یک ماده برای رسیدگی به حل اختلاف در برجام وجود دارد که امروز آن را به مکانیسم ماشه می‌شناسیم و برابر آن اگر یکی از شش کشور طرف قرارداد با ایران در برجام، یعنی چین، روسیه، آمریکا، بریتانیا، آلمان و فرانسه، ادعا داشته باشد که ایران به تعهدات خودش عمل نکرده است، می‌تواند به شورایی که برای حل اختلاف پیش‌بینی‌شده شکایت کند، اگر قانع نشود شکایت به شورای امنیت می‌رود و آنجا باید برای تداوم تعلیق رای‌گیری شود. اگر در این فرآیند، ادامه تعلیق تحریم‌ها رای نیاورد بعد از مدت مشخصی مکانیسم ماشه برقرار می‌شود و طی آن تمامی تحریم‌های مربوط به پنج قطعنامه قبلی به‌طور خودکار برمی‌گردد. متاسفانه تداوم تعلیق تحریم‌ها در نشست شورای امنیت رای نیاورد و موجب شد که مکانیسم ماشه فعال شود.

بازگشت قطعنامه‌ها ما را دوباره ذیل ماده 41 فصل 7 منشور سازمان ملل متحد قرار می‌دهد که اقدامات غیرنظامی مانند قطع روابط دیپلماتیک و تحریم اقتصادی را تجویز می‌کند. البته این ماده گزینه اقدام نظامی ندارد، گرچه ما مورد حمله متجاوزانه آمریکا و اسرائیل هم قرار گرفتیم که ربطی به تحریم‌ها و قطعنامه‌ها نداشت.

 برگشت تحریم‌ها سختی‌های زیادی به اقتصاد ما تحمیل می‌کند

درنهایت اینکه با بازگشت قطعنامه‌ها و تحریم‌ها، تجارت خارجی ما به‌شدت تحت‌تاثیر قرار می‌گیرد چون هرگونه اقدامی مانند جلوگیری از حرکت کشتی‌ها و هواپیماها به مقصد ایران، بازرسی محموله‌ها و توقیف آنها می‌تواند از سوی دیگر کشورها علیه ما انجام شود. نظام بانکی و صرافی‌های اندک ارتباطات موجود را از دست می‌دهند چون کشورها موظف هستند که از تحریم‌های شورای امنیت تبعیت کنند. برداشت من این است که صرافی‌ها ما در امارات و ترکیه که امروز بخش زیادی از نقل‌وانتقالات مالی تجارت خارجی ما را انجام می‌دهند دچار مشکل شوند، حتی شرکت‌هایی که توسط ایرانی‌ها در کشورهای خارجی باز شده و فعال است با چالش مواجه خواهد شد. برگشت تحریم‌ها شرایط بسیار نامساعدی به وجود می‌آورد و سختی‌های زیادی به اقتصاد ما تحمیل می‌کند. در نظر داشته باشید که در اوایل دهه 1390 که جمع این پنج قطعنامه علیه ایران و اقتصاد ما اعمال شد، شرایط ما به مراتب بسیار بهتر و بنیه اقتصادی ما بسیار قوی‌تر بود. امروز وضعیت بدتری داریم و شرایط نسبت به دوره قبل تغییر کرده و ما آسیب‌پذیرتر شده‌ایم.

اقتصاد ما نسبت به قبل ضعیف‌تر شده است

* همان‌طور که اشاره شد در دوره قبل اعمال تحریم‌ها، به‌خاطر وفور درآمدهای ارزی قبل از آن و زیرساخت‌های موجود و شرایط معیشتی بهتر مردم، تاب‌آوری اقتصاد در برابر فشار تحریم‌ها بیشتر بود. امروز ناترازی‌های بزرگ و عمیقی در اقتصاد ما وجود دارد که تحمل خود آنها سخت است چه برسد به اینکه همزمان تحریم‌های شورای امنیت هم بر ما اعمال شود. از طرفی برخی می‌گویند تجربه سال‌های 97 به بعد و اعمال سیاست فشار حداکثری آمریکا ما را تا حدودی آبدیده کرده و می‌دانیم چگونه از مبادی غیررسمی تجارت کنیم. با توجه به این دو نگاه متفاوت، نظر شما در مورد پیامدهای بازگشت تحریم‌ها چیست؟

محسن جلال‌پور: از نظر من وضعیت ما امروز نسبت به گذشته تغییر کرده و ما ضعیف‌تر شده‌ایم. من به‌عنوان یک فعال اقتصادی می‌توانم بگویم که این مرحله از دوران کاری من به مراتب بسیار سخت‌تر، نگران‌کننده‌تر و بدون هیچ چشم‌اندازی برای آینده است. من پیش از این در دوران کاری خودم سال‌های جنگ، بازسازی و سازندگی، اصلاحات، دوره بلاتکلیفی در دولت آقای احمدی‌نژاد، دوران برجام و تحریم‌های آمریکا را گذرانده‌ام و به‌عنوان یک فعال اقتصادی در تمام آن دوران به حرکت رو به جلو و به حل مسئله امیدوار بودم. به خاطر دارم که در دولت دوم آقای احمدی‌نژاد در سال‌های 1389 تا 1392 که فشار سنگینی به ما فعالان اقتصادی وارد می‌شد، زمانی که دورهم می‌نشستیم همه امیدوار بودیم که این دوره خواهد گذشت و با اقدامات عقلای کشور فضای سختی که در آن قرار داشتیم، تمام خواهد شد و واقعاً در برجام همین اتفاق افتاد؛ یعنی امیدواری ما نتیجه داد و پیش‌بینی ما تحقق پیدا کرد. اما عمر این امیدواری کوتاه بود و از سال 1397 به بعد ما فعالان اقتصادی، انگیزه و امیدواری خودمان را به‌تدریج از دست دادیم. ما با تجربه برجام از یک دوران سخت تحریم و مشکلات اساسی و قرار گرفتن در یک نقطه خطرناک عبور کرده بودیم و حالا مجدد به همان نقطه بازگشته‌ایم. واقعیت است که فعالان اقتصادی دیگر باور و اعتقادی به این ندارند که قرار است شرایط به سمتی برود که بتوانند روزهای بهتری را تجربه کنند.

در دوران احمدی‌نژاد به عنوان کشور متخاصم معرفی شدیم

در دوران آقای احمدی‌نژاد راه بسیار اشتباهی در پیش گرفته شد و یک جریان شکل گرفت که کشور را به سمت رفتن به زیر فصل هفت منشور سازمان ملل هدایت کرد و ما را در وضعیتی قرار داد که به‌عنوان یک کشور متخاصم شناخته و به دنیا معرفی شویم. شرایطی که باعث می‌شود هر کشوری بتواند تجارت با ما را تعلیق کند، محموله‌های ما را بازرسی کند، به مراودات مالی ما ورود کند و حتی کالاهای ما را توقیف یا معدوم کند. در دوره برجام با عقل و تدبیر توانستیم آن شرایط سخت را پشت سر بگذاریم و امیدوار بودیم که با آن تجربه تلخ و آن هزینه‌های سنگینی که پرداخت کردیم دیگر گرفتار چنین شرایط سختی نشویم. برگشت به آن دوره، به ما این علامت را می‌دهد که چشم‌اندازی برای حرکت رو به جلو و رفتم به سمت توسعه وجود ندارد و اگر روزی هم شرایطش فراهم شود، مانند بعد از برجام، حتماً عده‌ای مقاومت و مخالفت می‌کنند. امروز فعالان اقتصادی خارجی که با ایران کار می‌کنند به‌خوبی می‌دانند که شرایط به‌هیچ‌عنوان قابل‌اتکا نیست. حتی بدون مکانیسم ماشه هم ما به مسیری می‌رفتیم که سرمایه‌گذار خارجی نیاید و سرمایه‌گذاری جدید صورت نگیرد. با این شرایط جدید دیگر عملاً هیچ همراهی قابل‌اطمینانی از سوی دنیا نخواهیم داشت.

 تندروهای داخلی ما زودتر از آمریکا روح برجام را از بین بردند

در شش سالی که از 1397 تا به امروز گذشته و مسئله فعال شدن مکانیسم ماشه مطرح نبوده، با وجود اندک امیدواری، نرخ سرمایه‌گذاری منفی یا نظر به صفر و با نرخ استهلاک سربه‌سر بود. اتفاقی که در سال 1397 رخ داد به فعالان اقتصادی ایرانی و خارجی این درس را داد که اقتصاد ایران برای سرمایه‌گذاری مناسب و قابل‌اعتماد نیست. حالا امروز دوباره در شرایط سخت‌تر و بدتری قرار گرفته‌ایم. من باید به این نکته اشاره کنم که اصلاً باور ندارم که آمریکا اولین طرفی بود که از برجام بیرون رفت؛ معتقدم تندروهای داخلی ما زودتر از آمریکا روح برجام را از بین بردند، این مسئله را قبلاً زمانی که در اتاق بازرگانی ایران بودم هم گفته‌ام و روی آن تاکید دارم. ابتدا این ما بودیم که باور به برجام را خدشه‌دار کردیم و به آن ضربه زدیم.

تردیدی نیست که ما امروز نسبت به دور قبل اعمال تحریم‌ها، شرایط بدتر و حتی بحرانی داریم. در دوره گذشته ما بعد از فروش حدود 700 میلیارد دلار نفت زیر فشار تحریم قرار گرفتیم، در آن دوره تا این اندازه درگیر ناترازی نبودیم و مشکل برق، آب و گاز نداشتیم، ناترازی‌های بانکی و صندوق‌های بازنشستگی تا این اندازه عمیق نشده بود و بودجه عمومی تا این اندازه دچار کسری نبود. مهم‌تر اینکه در آن دوران تجربه‌ای به نام جنگ 12روزه نداشتیم. امروز ما تجربه‌هایی داریم که ذهنیت و باور ما را تغییر داده و انگیزه‌ها را از بین برده است. در شرایطی که معیشت مردم با مشقت و رنج همراه شده، بسیاری از فعالیت‌های اقتصادی دچار رکود و زیرساخت‌ها مستهلک شده، خروج سرمایه مالی و انسانی شدت گرفته، بازگشت تحریم‌ها بسیار نگران‌کننده است. برخی از مسئولان دائم می‌گویند که بزرگ‌نمایی نکنید، اما این بزرگ‌نمایی نیست ما واقعیت‌ها را می‌گوییم؛ آنها هستند که درباره پیامدها و تبعات اسنپ‌بک کوچک‌نمایی می‌کنند. واقعیت این است که ما در یک شرایط بسیار سخت، در گوشه رینگ فضای بین‌المللی قرار گرفته‌ایم و به‌شدت هم آسیب‌پذیر و ضعیف هستیم.

 لغو این تحریم‌ها بسیار سخت‌تر از آن است که فکر می‌کنیم

* در سال‌های اخیر فشار تحریم‌های آمریکا که در دوران آقای ترامپ بیشتر هم شده، تجارت خارجی ما را تا حدودی تحت‌تاثیر قرار داد. بااین‌حال تجارت با کشورهای منطقه و شرکای قدیمی همچنان افتان‌وخیزان برقرار بود. راه‌هایی هم برای فروش نفت داشتیم. فکر می‌کنید با بازگشت تحریم‌های سازمان ملل که الزام و مشروعیت بین‌المللی دارد، تجارت خارجی ما چه سرنوشتی پیدا می‌کند؟

بهکیش: من لازم است به این نکته اشاره کنم که همین تحریم‌های آمریکا در صورتی که قرار باشد به‌صورت فشار حداکثری اعمال شود، می‌تواند روی تجارت خارجی ما بسیار موثر باشد و آن را به تنگنا بکشاند. تحریم‌های مصوب کنگره آمریکا مانند ایسا، سیسادا، کاتسا و... در کنار تحریم‌هایی که رئیس‌جمهور این کشور می‌تواند اثر بسیار بدی روی تعاملات تجاری ما بگذارد. سوار شدن تحریم‌های بین‌المللی روی این تحریم‌ها هم شرایط را حتماً سخت‌تر و پرفشارتر خواهد کرد. بدتر اینکه لغو و برداشتن این تحریم‌ها بسیار سخت‌تر از آن است که فکر می‌کنیم. یعنی حتی اگر با رئیس‌جمهور آمریکا توافق کنیم برای تحریم‌های اصلی مصوبه کنگره لازم است و برای رفع تحریم‌های شورای امنیت هم باید بین اعضا رای‌گیری شود.

 متاسفانه کمتر به این وجه حقوقی مسئله توجه شد که برجام در نوع خودش یک اتفاق خارق‌العاده و بسیار استثنایی بود. اینکه بتوانیم با هنر مذاکره و یک قطعنامه همزمان پنج قطعنامه قبلی شورای امنیت را معلق کنیم کار بسیاربسیار بزرگ و بی‌نظیری بود. امروز با توجه به ترکیب شورای امنیت بسیار سخت و نزدیک به ناممکن است که بتوان حتی یکی از این قطعنامه‌ها را تعلیق کرد. فعال شدن مکانیسم ماشه، ما را وارد مرحله بسیار خطرناکی می‌کند که نمی‌توان راه برگشتی برایش متصور بود، مگر یک توافق جامع و کامل با آمریکا، به‌گونه‌ای که خود این کشور برای تعلیق و حذف تحریم‌ها در کنگره و شورای امنیت اقدام کند و بتواند با کسب رضایت دیگر اعضا به عدم استفاده از حق وتو قطعنامه‌ها را معلق یا حذف کند. به نظر من مسئولان ما اصلاً درکی نسبت به عمق فاجعه ندارند یا اینکه مشاوران دلسوز و حقوقدانان مجربی در کنار خود نمی‌بینند.

با برگشت تحریم‌ها شرایط آینده بسیار متفاوت از گذشته و برای ما خانوارهای ایرانی پرمشقت و دردآورتر خواهد بود. به‌ویژه اینکه دیگر انرژی فسیلی و به‌طور خاص نفت، جایگاه گذشته را در معادلات جهانی ندارد. در ۵۰ سال گذشته فقط سه سال قیمت نفت از ۱۰۰ دلار بالاتر رفته که آن هم در دوره آقای احمدی‌نژاد بود. در دهه 1390 رشد اقتصادی ما بسیار اندک بود و از زمانی که تحریم‌ها از سال 1397 برگشت هم شرایط بدتر شد. آمار رشد فصل بهار ۱۴۰۴ براساس داده‌های مرکز آمار رشد با نفت چهاردهم درصد منفی است. تحریم‌ها به‌ویژه بعد از سال 1397 و خروج آمریکا از برجام، اقتصاد ما را به‌شدت تضعیف کرده است. رشد اقتصاد ما که از شوک اول تحریم‌ها در ابتدای دهه 1390 بسیار پایین آمده در سال‌هایی منفی شده است.

راه رشد هر اقتصادی از سرمایه‌گذاری می‌گذرد و سرمایه‌گذاری نیازمند وجود انتظارات مثبت در جامعه است. سرمایه‌گذار باید احساس کند که سرمایه‌اش امن و سودآور خواهد بود. یعنی سیاست‌گذار باید بتواند هم امنیت سرمایه را برقرار کند و هم اینکه نوعی سیاست‌های اقتصادی را حکمفرما کند که زمینه سودآوری و رقابت سالم و فعال را فراهم کند. در حال حاضر هیچ‌کدام از این شرایط در اقتصاد ما برقرار نیست و سرمایه‌گذاری نه امنیت دارد و نه سود؛ برای همین است که خروج سرمایه از کشور شدت گرفته است. اگر توافق نکنیم و تحریم‌های آمریکا و شورای امنیت کماکان برقرار باشد، نمی‌توانیم رشد اقتصادی داشته باشیم. کافی است آمریکا با چین توافق کند که حتی پالایشگاه‌های کوچک چینی هم نفت ایران را نخرند. آمریکا با نظام تعرفه‌ای که تا حدودی جلوی صادرات چین سنگ‌اندازی کرده، این حربه و ابزار را در دست دارد که هرطور می‌خواهد از آن استفاده کند.

کمی تخفیف در تعرفه، مقدار زیادی به صادرات چین به آمریکا کمک می‌کند و آمریکا می‌داند که از این ابزار می‌تواند برای توافق با چینی‌ها استفاده کند. آمریکا در بازارهای مالی هم می‌تواند چین را کنترل کند چون ۸۰ درصد حواله‌های خرید و فروش چین به دلار است. سیل عظیم قدرت مالی آمریکا در دنیا می‌تواند حتی چین را هم در مسیر اهداف ایالات‌متحده قرار دهد. سال گذشته در میزگرد سالنامه جامع تجارت فردا من تاکید کردم که باید هرچه سریع‌تر برای خودمان دوست و شرکایی مانند عربستان و هند را دست‌وپا کنیم که به ما در خروج از این تنگنا کمک کنند. متاسفانه طی تمامی سال‌های گذشته به چنین توصیه‌هایی بی‌توجهی شده و امروز در یک شرایط بحرانی قرار داریم و نمی‌توانیم آینده خوبی را متصور شویم. من صرفاً راه چاره را در مذاکرات مستقیم با آمریکا می‌دانم.

جلال‌پور: اولین سوالی که ما باید از خودمان بپرسیم این است که ما چه امتیازی داریم که دنیا انگیزه کار و تجارت با ما را داشته باشد؟ هر کشوری در دنیا، هر شرکت و هر تاجری برای ایجاد رابطه و توسعه آن دقیق عمل می‌کند و هزینه-فایده آن را می‌سنجد. تجارت با تعارف و دوستی ادامه پیدا نمی‌کند. ممکن است برای یک مدت کوتاه و برای رسیدن به اهداف بزرگ‌تر در بلندمدت، یک فعال اقتصادی یا شرکت حساب دودوتا چهارتا را کنار بگذارد و به سود آینده فکر کند اما در مورد کشور ما که عملاً از همه جهت در تحریم بین‌المللی قرار گرفته، هرگونه همکاری اقتصادی و مشارکت برای طرف مقابل ایجاد گرفتاری می‌کند. هر فعال اقتصادی که با ایران کار کند زیر ذره‌بین مجموعه‌های نظارتی و نهادهای تحریم‌کننده قرار می‌گیرد.

از طرف دیگر ما در درون خودمان هم مشکل داریم و نمی‌توانیم به طرف خارجی تضمین تامین کالا بدهیم. پسته از صادرات سنتی ماست و یکی از تولیدکننده‌های بزرگ پسته جهان هستیم؛ از نظر میزان تولید در رده دوم و از نظر کیفیت در رده اول قرار داریم، اما نمی‌توانیم به طرف مقابل اطمینان‌خاطر بدهیم که این کالا را تا شش ماه یا سه ماه آینده هم می‌توانیم صادر کنیم. نااطمینانی یک مسئله بحرانی و یک نقطه‌ضعف در تجارت ماست.

 مسئله سوم قیمت کالاهای ماست. وقتی تحریم هزینه تمام‌شده ۲۵ تا ۳۰درصدی به ما اضافه می‌کند، عملاً توان رقابتی ما را کاهش می‌دهد و ما دیگر مزیت قیمتی نداریم. مسئله چهارم حمل‌ونقل است؛ ما چه در واردات و چه در صادرات باید کالا را به‌صورت زمینی، دریایی یا هوایی از مسیر کشورهای مختلف عبور دهیم. وقتی که تحریم به همه کشورها اجازه می‌دهد محموله‌های ما را بازرسی کند و اگر احساس خطر کرد توقیف یا معدوم کند، عملاً از این ناحیه هم ریسک بسیار بالایی را متحمل می‌شویم. مسئله پنجم جابه‌جایی پول است؛ هر مبادله‌ای در فضای بین‌الملل نیاز به نقل‌وانتقال پول از مسیرهای شفاف و قانونی دارد و با تحریم‌ها این مسئله برای ما بسیار سخت می‌شود. مسئله ششم که بسیار مهم است اما کمتر به آن پرداخته شده، این است که آیا اساساً کسب‌وکارها می‌تواند در شرایط پیش رو تداوم داشته باشد؟ آیا سرمایه‌گذاری حاضر به سرمایه‌گذاری در آن می‌شود؟ ما متاسفانه حتی در قراردادهای تجاری از تضمین چند ماه هم ناتوان هستیم، بعد چگونه می‌توانیم تضمین سرمایه‌گذاری پنج یا 10ساله بدهیم؟ مسئله مهم این است که سرمایه‌گذاری روی فعالیت‌های تجاری و کسب‌وکارها صورت نمی‌گیرد و بدون سرمایه‌گذاری آینده محتوم آنها تعطیلی است. فعال اقتصادی در شرایطی که پیش آمده است، اساساً هیچ امکانی برای تداوم کار در بلندمدت نمی‌بیند. بنابراین ما حتماً از نظر تجاری دچار چالش‌های بسیار جدی می‌شویم.

این را هم نباید از یاد ببریم که ما در کشور گروهی با عنوان ذی‌نفعان تحریم داریم که به‌طور مداوم حتی راه‌های باریکی را که می‌شود از طریق آنها کار کرد، می‌بندند. مثلاً سیاست‌گذاری صادراتی در کشور ما از منطق اقتصادی فاصله بسیار زیاد دارد و مشخص است کسانی در سیاست‌گذاری تاثیرگذارند که از منافع چندنرخی بودن ارز، وجود امضاهای طلایی و... بهره‌مند هستند و این سیاست‌های غلط را تجویز و ترویج می‌کنند. ما در سیاست‌گذاری دچار ضعف مفرط و تاثیرپذیری از ذی‌نفعان تحریم هستیم.

مسئولان کشور باید بیشتر از هر چیزی از مسئله اشتغال و بیکاری نگران باشند

مجموعه شرایط موجود در اقتصاد کشور باعث شده است که خروج سرمایه مالی و انسانی افزایش یابد. نااطمینانی و نگرانی از آینده فعالیت مجموعه‌های تولیدی ما را کاهش داده و سرمایه‌گذاری را تعطیل کرده است. من مطمئنم که در ماه‌ها و حتی هفته‌های پیش‌رو بعد از ورود به فضای اسنپ‌بک و بازگشت تحریم‌ها، اقتصاد و تجارت ما روزبه‌روز ضعیف‌تر خواهد شد و گرفتاری‌های جدیدی به وجود می‌آید.

از نظر من مسئولان کشور باید بیشتر از هر چیزی از مسئله اشتغال و بیکاری نگران باشند. با ناترازی انرژی و تعطیلی‌های مکرر، مشکلات نقدینگی و بانکی و رکود تورمی و از طرفی شرایط نامساعد اقتصادی مردم، تشدید شرایط تحریم نه‌فقط بنگاه‌های کوچک که حتی بنگاه‌های بزرگ را هم به سمت تعطیلی می‌برد. آن زمان نیروهای انسانی زیادی که در این مجموعه کار می‌کنند، معترض خواهند بود و این یک نگرانی بزرگ است که باید نسبت به آن هشدار داد. اینکه فکر کنیم اگر این مسائل را پنهان کنیم و با نوعی ظاهرسازی در تلویزیون فضا را خوب جلوه بدهیم به کشور و مردم خدمت کرده‌ایم، اشتباه است. فرورفتن در خواب غفلت باعث می‌شود ضربه جدی‌تر و شدیدتری بخوریم. در اقتصاد باید واقعیات را گفت، دنیای امروز یک دنیای بسته نیست که بتوان با ظاهرسازی کار را پیش برد. ما باید مسئله را باز کنیم، با واقعیت روبه‌رو شویم و بدانیم با چه چیزی قرار است بجنگیم. با پاک کردن صورت‌مسئله یا کوچک جلوه دادن آن، نتیجه درستی نمی‌گیریم.

 نظام حکمرانی اقتصادی ناکارآمدی بزرگی ایجاد کرده که هزینه‌اش به مردم تحمیل شده است

* با وجود همه این شرایط چه باید کرد؟ چه سیاستی را باید در پیش گرفت که بتوان آثار و پیامدهای اسنپ‌بک را تخفیف داد یا حل کرد؟

بهکیش: امروز مردم دارند هزینه سیاست‌های نادرست نظام حکمرانی را پرداخت می‌کنند. با رشد اقتصادی بسیار اندک و گاه منفی و تورم بالا، در واقع سفره مردم در حال کوچک‌تر شدن و درآمد سرانه کاهشی است. نظام حکمرانی اقتصادی ناکارآمدی بزرگی ایجاد کرده که هزینه‌اش به مردم تحمیل شده است. هزینه عدم کارایی سیاست‌های دولت این است که امروز ناترازی برق و گاز و بحران آب داریم و قیمت بنزین را نمی‌توان اصلاح کرد. ما باید تاکید کنیم که راهی نیست جز اینکه تحریم‌ها برداشته و راه تجارت با کشورهای دیگر باز شود. اگر می‌خواهیم برای مردم رفاه و آسایش بیاوریم راهی جز برداشتن تحریم‌ها نداریم. باید مذاکره را به‌طور جدی دنبال کنیم. در نظر داشته باشید که حضور و وجود رئیس‌جمهور خودشیفته آمریکا می‌تواند برای ما یک فرصت ایجاد کند که از طریق آن منافع ملی خودمان را حفظ و تامین کنیم. اگر این کار را نکنیم حتماً دوران بسیار سخت و پر از مشکلاتی را خواهیم داشت.

 ما از تصمیم‌گیری‌های با تاخیر بسیار صدمه دیده‌ایم

جلال‌پور: ما از تصمیم‌گیری‌های با تاخیر بسیار صدمه دیده‌ایم، صدماتی که جبران‌ناپذیر است و هزینه‌هایش را هم تا به امروز بخش خصوصی و مردم داده‌اند. باید امیدوار باشیم که ان‌شاءالله دو طرف بخواهند از این گرفتاری به‌صورت واقعی نجات پیدا کنیم. اگر خدای نکرده شرایط به همین ترتیب پیش برود، حتماً باید با مردم صادق بود. تضاد گفتار مسئولان با واقعیت‌ها، مردم را بسیار ناراحت می‌کند. جامعه ما فهم اقتصادی دارد و حتماً از شرایط امروز نگران و ناراحت است. مردم ما شجاع و فدارکارند اما با دروغ و ریا و تظاهر میانه‌ای ندارند. رفتار دوگانه مسئولان آنها را عصبانی می‌کند. در شرایط کنونی ابتدا باید سیاست‌گذاری داخلی را تغییر بدهیم.

همچنین باید واقعیت‌های دنیای امروز را درک کنیم. ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که جنگ سرد اصلاً معنی نمی‌دهد. امروز چین با آمریکا بسیار بیشتر نسبت به کشورهای بلوک شرق مراوده دارد؛ هند هم همین‌طور. ما در دوره برجام فریاد زدیم که تنها راهی که دوباره تحریم نشویم، عجین شدن در اقتصاد دنیا و وصل شدن به کشورهای متنوع و مختلف از نظر اقتصادی است. اما محافظه‌کاری مسئولان و اینکه تاکید داشتند که ما باید خودمان در همه حوزه‌ها خودکفا باشیم باعث آسیب‌پذیری بیشتر ما شد.

از این به بعد نه تنها واحدهای کوچکتر بلکه بنگاه‌های بزرگ هم گرفتار خواهند شد

بهکیش: دقت کنیم که ناچیز بودن رشد اقتصادی ۱۵ساله اخیر نتیجه این است که سرمایه‌گذاری ما منفی یا صفر بوده است. این نشان می‌دهد ما نتوانستیم رفتارمان را تنظیم و تعدیل کنیم. در جنگ هم وقتی یک سرباز فشنگ‌ها و مهماتش تمام می‌شود، کمی عقب می‌نشیند تا دوباره خودش را تجهیز و تقویت کند و بتواند مبارزه کند. سربازی که مهمات ندارد، غذا ندارد و ضعیف شده، نمی‌تواند مقاومت کند و از پا درمی‌آید. آقای جلال‌پور یک هشدار مهم دادند که من هم مایلم به آن اشاره کنم. تحریم‌های آمریکا و شورای امنیت سازمان ملل باعث خواهد شد که بیکاری در آینده زیاد شود که نتیجه‌اش فقر گسترده‌تر خواهد بود.

 تا به امروز واحدهای کوچک و متوسط ما که تاب‌آوری کمتری داشتند، دچار مشکل و بحران شده بودند اما از این به بعد بنگاه‌های بزرگ هم گرفتار خواهند شد.

جلال‌پور: من هم مجدد تاکید کنم که این نخستین‌بار است که از زمان شروع تحریم‌ها، این نگرانی جدی را دارم که بنگاه بزرگ هم شرایط نامناسب و نامساعدی دارد. مجموعه بزرگی که یکی از سرمایه‌های ملی کشور است به ما اعلام کرد که در حال حاضر با ۶۰ درصد ظرفیتش کار می‌کند درحالی‌که بیش از 40هزار نیرو دارد که برای ظرفیت کار 100درصدی تامین و استخدام شده بودند. تداوم شرایط کنونی ظرفیت رسمی فعالیت آنها را به 40 درصد کاهش می‌دهد و با این شرایط نمی‌توانند نیروهایشان را نگه دارند و یک مجموعه بزرگ مجبور به تعدیل نیرو می‌شود. شما به شرایط ناترازی انرژی، قطعی آب و برق و گاز، تورم و شرایط سخت کنونی، بیکاری را هم اضافه کنید. نیروهای بنگاه‌های بزرگ وقتی با مشکل دریافت حقوق و تعدیل و بیکاری مواجه می‌شوند، یک بحران ایجاد می‌شود که حل کردنش به‌سادگی نیست.

من خیلی امیدوارم که بیان این حرف‌ها در فضای عمومی هم به مردم آمادگی بدهد و هم سیاست‌گذار ما را به‌طور کامل واقف و آگاه کند. سیاست‌گذار با ما مذاکره نمی‌کند و مشورت نمی‌کند، ما باید این واقعیت‌ها را بگوییم تا بداند که نگرانی‌های جدی پیش‌رو است.

 

ارسال نظر

پربازدیدترین‌ها
کارگزاری مفید