تجربه تحریمهای دهه 90 و خطر تکرار بابک زنجانیها | داوود سوری: نیازمند تغییرات ساختاری هستیم | اقتصاد ایران ضعیفتر شده است

به گزارش اقتصادنیوز، با فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمهای سازمان ملل، ایران وارد دوره چالشی جدید از نظر سیاسی و اقتصادی شده است. در چنین شرایطی، دولت نیازمند اتخاذ تدابیری است که هم توان داخلی را تقویت کند و هم از ظرفیت دیپلماسی برای کاهش فشارهای خارجی بهره بگیرد. از نظر برخی فعالان سیاسی و اقتصادی، اصلاح و ترمیم کابینه و مدیران دولت در سطوح مدیریتی مختلف شاید بتواند کارگشا باشد.
از سوی دیگر، ایران پیش از این هم تحریمهای سازمان ملل را در دهه 90 تجربه کرده بود، اما آیا ایران 1404 که تابآوری اقتصادی پایینتری دارد و درآمدهای نفتیاش هم کاهش پیدا کرده، میتواند از تجربه آن دوره برای عبور از مکانیسم ماشه، الگو بگیرد؟
اقتصادنیوز: در حال حاضر مجموعا ۳۱کشور تحت تحریمهای ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل قرار دارند که این تحریمها میتوانند شامل محدودیتهای اقتصادی، نظامی، سیاسی و تحریمهای فردی باشند.
داوود سوری اقتصاددان در گفتگو با اقتصادنیوز به بررسی ابعاد این موضوع پرداخته و میگوید: «من فکر نمیکنم تغییر افراد در دولت بتواند تغییر اساسی ایجاد کند. مشکل ما افراد نیستند، بلکه مشکل فراتر از توانایی افراد است. اینکه یک یا دو وزیر یا معاون عوض شوند، مشکلات فعلی را حل نمیکند و اهمیتی هم ندارد و اصلا نوعی گمراهی است. حتی اگر دولت هم تغییر کند، فایدهای ندارد چون مشکلات ما خارج از دولت است.»
گفتگوی اقتصادنیوز را با داوود سوری در ادامه میخوانید.
*****
*آقای سوری! با فعال شدن مکانیسم ماشه و بازگشت تحریم های شورای امنیت، ایران وارد دوره چالشی جدید از تحریم ها شده است، متناسب با شرایط سیاسی و اقتصادی که پیشروی ایران است، فکر میکنید دولت چه مسیری را باید دنبال کند؟
باید ببینیم چه مسیری مقابل دولت قرار دارد و چه کاری میتواند انجام دهد. اگر همین رویهای را که در پیش دارد و با همان سبک و سیاق ادامه دهد، مشکلات زیادی را در فروش نفت، تامین مالی و واردات خواهیم داشت. پس چارهای ندارد، جز اینکه منابع محدود را به کالاهای اساسی و ملزومات اولیه زندگی مردم اختصاص دهد. مشکلات مربوط به واردات کالا بسیار زیاد است و دولت باید بتواند این کالاها را تامین کند.
تغییر افراد در دوره مکانیسم ماشه اثری نخواهد داشت زیرا...
*برای مثال ترمیم و اصلاح کابینه و تغییر در برخی رده های مدیریتی ضرورت دارد یا ...؟
من فکر نمیکنم تغییر افراد بتواند تغییر اساسی ایجاد کند. مشکل ما افراد نیستند بلکه فراتر از توانایی افراد است. اینکه یک یا دو وزیر یا معاون عوض شوند مشکلات فعلی را حل نمی کند، اهمیتی ندارد و اصلا نوعی گمراهی است. حتی دولت هم تغییر کند، فایده ای ندارد چون مشکلات ما خارج از دولت است.
مردم فعلی، مردم دهه 90 نیستند
*از نگاه شما، آیا تجربه دهه 80 و 90 که تحریمهای سازمان ملل علیه ایران فعال شده بود، در شرایط فعلی میتواند به کمک ایران بیاید یا فضای 1404 متفاوت از آن سالهاست؟
هم فضای فعلی متفاوت از آن سالهاست، هم فضای بینالمللی. مقایسه این 2 دوره قیاس معالفارق است، چرا که هم طرف مقابل تجربه بیشتری دارد و میداند چهطور با ایران مقابله کند، هم ما در این سمت بعد از 15 سال ضعیفتر شدیم. اینکه فکر کنیم در دهه 90 باقی بمانیم و با همان رویه پیش برویم، من فکر نمیکنم چنین امکانی وجود داشته باشد.
از سوی دیگر، مردم هم مردم آن دوره نیستند. یک نسل عوض شده و آدمهای آن دوره الان قصد دارند وارد دانشگاه یا بازار کار شوند. بنابراین خواستههای شان متفاوت است.
نقش دولت در اقتصاد باید بازنگری شود
*در این شرایط، اصلاح ساختارهای حاکمیتی در حوزههای مختلف چقدر ضرورت دارد؟
اگر بخواهیم به حالت عادی برگردیم و اقتصاد رو به رشدی داشته باشیم، باید خیلی چیزها تغییر کند. هر زمانی تغییرات را شروع کنیم فارغ از اینکه تحریمها با مکانیسم ماشه تشدید شده است، یک قدم از قبل جلوتر هستیم، یعنی تغییرات ساختاری باید در همه حوزهها اتفاق بیفتد.
یک سری از باورها هست که مشکلزاست و به کشور آسیبزده است و شاید در این سالها پاسخ مناسبی هم از این باورها دریافت نکردیم. شرایطی که به آن دچار شدیم ناشی از آن باورها و عملکردهاست. اقتصاد دستوری، تعریفی که از بازارهای مختلف در اقتصاد ما است، چگونگی نقش دولت در اقتصاد، چگونگی تأمین مخارج دولت، چگونگی پاسخ به مردم، همه اینها مسائلی است که باید بازنگری شود.
دامنه فعالیت مدیران بسیار محدود است
*کارآمدی مدیران دولتی در دوران بازگشت تحریمها چقدر میتواند در مدیریت فضا اثرگذار باشد و فقدان کارآیی چه آسیبهایی میتواند متوجه کشور کند؟
تفاوت مدیران کارا یا غیرکارا بسیار جزیی است. در سیستم اداری و نظام ما انتخاب مدیران از دامنه بسیار محدودی برخوردار است و مجموعه محدودی است که از بین آنها میتوانند مدیر انتخاب کنند. جدا از خود افراد، دامنه فعالیت مدیران است که دوباره به دلیل وجود باورهایی که گفتم بسیار محدود است.
از انتخاب یا تغییر افراد نباید انتظار داشته باشیم، تغییر خاصی در کشور ایجاد کند. اینها فقط وقتکشی و هزینهزا است. وقتی نمیتوانند نفت بفروشند و پولش را از راه درست و قانونی وارد کشور کنند، دیگر توفیری ندارد. حالا مثلا یک نفر میگوید من بابک زنجانی را میشناسم که میتواند تحریم را دور بزند و فرد کارآیی است. اتفاقا آدم کارایی نیست و آخر سر میبینیم هزار و یک مشکل مثل بابک زنجانی پیش میآید. دو روز هم میآید و چهار بشکه نفت میفروشد، اما بعدش هزار و یک ماجرا در می آید.
ارسال نظر