آقای قالیباف! اگر همه مردم صاحب کشور هستند چرا بخش مهمی از دادهها را پشت صحنه قانونگذاری کردید؟/ بازسازی اعتماد از نان شب حکومتکنندگان واجبتر است

به گزارش اقتصادنیوز، روزنامه هم میهن نوشت: در میان سخنانی که در روزهای اخیر زده شده است بیتردید این جمله آقای قالیباف که در آخرین گفتوگوی تلویزیونی خود گفت را باید با طلا نوشت و بالای سر هم مدیری و مسئولی نصب کرد. این گزاره که؛ «هسته سخت نظام ۹۰ میلیون نفر مردم ایران هستند.» البته تقریباً اغلب گفتههای آقای قالیباف در این گفتوگو دقیق و حسابشده بود و باید تشکر کرد ولی جمله طلایی گفتوگوی وی، همین گزاره بود.
همه میدانند که سالهاست عدهای بسیار اندک و با رای ۳ درصدی خود مدعی شدهاند که آنان هسته سخت نظام هستند و بقای نظام را این جماعت اندک ضمانت میکنند.
دلیل اول؛ این هسته به اصطلاح سخت قدرت در انتخابات ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳ کیسه سختی را به آقای قالیباف کشیدند و ایشان تجربه عینی و ملموسی از آنان دارد. دلیل دوم نیز به وضعیت جنگ کنونی بر میگردد و برای همه روشن شد که آن هسته سخت جعلی و کوچک، اصلاً آنچه که مدعی است نیست، و باید در برابرش تمامقد ایستاد.
این اقدام و گفتار ایشان گرچه پسندیده است ولی باید به الزامات آن نیز متعهد بود. اول از همه جلب اعتماد مردم و جامعه است. خیلی روشن باید گفت، در میانه اغلب بحرانها مسئولین تحت فشار وضعیت بحرانی، نکات خوب و در خور تاملی را میگویند و وعدههای قابل قبولی هم میدهند.
هنگامی که به هر دلیلی بحران فروکش میکند آن وعدهها را فراموش کرده و مطلقاً پیگیری نمیکنند. گویی از ابتدا وعدهای در میان نبوده است و مردم را بهکلی بیاعتماد به خود میکنند.
بنابراین بازسازی اعتماد با این ۹۰ میلیون از نان شب حکومتکنندگان واجبتر است. تقریباً با قریب به اتفاق افرادی که گفتوگو میشود به علت همین بیاعتمادی، از انجام اصلاحات و عمل به وعدهها ناامیدند.
راه عملی برای این کار آغاز اجرای وعدهها است. از همان رسانهای که گفتوگو کردید آغاز کنید. به نظر آقای قالیباف سهم همه این ۹۰ میلیون نفر یا هسته سخت نظام در آن رسانه یکسان است؟ به نظر ایشان نمایندگان ۳ درصدی همان اندازه در رسانه حضور دارند که نمایندگان ۹۷ درصدی هستند؟ آیا رویکردها و مطالبات ۹۷ درصدیها هم بیان میشود؟ آیا میدانید که مخاطبان این رسانه ملی نسبت به گذشته چقدر افت کرده و چقدر اثرگذاری آن کمتر شده است؟ آیا میدانید که این عملکرد موجب شده که مرجعیت رسانهای دودستی تقدیم بیگانگان و امنیت ملی مخدوش شود؟
گام دوم را از همان مجلس تحت امر خود باید برداشت. چه سازوکاری در انتخابات هست که نمایندگان تهران با حدود ۳ درصد واجدین حق رأی وارد مجلس میشوند؟ فکر نمیکنید که این وضعیت در تعارض آشکار با گزاره طلای شما قرار دارد؟
گام سوم شفافیت است. اگر همه مردم صاحب کشور هستند پس چرا بخش مهمی از دادهها و امور عادی مربوط به مردم را در پشت صحنه تصمیم و قانونگذاری کردید؟ قانون فرزندآوری، صیانت، حجاب و... چرا باید به دور از چشم این هسته سخت نظام گفتوگو و مصوب شود؟
از این گامها باز هم میتوان برشمرد. امیدواریم این گامها زودتر برداشته شود تا گزاره شما به معنای واقعی بهسوی تحقق حرکت کند.
ارسال نظر