ماجرای خالکوبی ضحاک بر بدن پورشیرازی در فیلم پیرپسر/ ادعای اقتباس پیر پسر از شاهنامه نوعی جفا به اثر فردوسی است

سرویس: اخبار سایر رسانه‌ها کدخبر: ۷۳۳۴۲۱
اقتصادنیوز: یک استاد زبان و ادبیات فارسی اقتباس فیلم پیر پسر از شاهنامه را جفا به شاهنامه خواند.
ماجرای خالکوبی ضحاک بر بدن پورشیرازی در فیلم پیرپسر/ ادعای اقتباس پیر پسر از شاهنامه نوعی جفا به اثر فردوسی است

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از روزنامه خراسان، این روزها صحبت‌های زیادی درباره فیلم «پیر پسر» ساخته اکتای براهنی مطرح می‌شود. یکی از این بحث و نظرها به اقتباس این فیلم از شاهنامه فردوسی، رمان «برادران کارامازوف» اثر فئودور داستایوفسکی و به طور کلی ادبیات روسیه و اسطوره‌های ایرانی اشاره دارد. ادعایی که اثبات یا رد آن نیاز به بحث و بررسی دقیق‌تری توسط کارشناسان دارد.

علیرضا قیامتی، استاد زبان و ادبیات فارسی و شاهنامه پژوه خراسانی روز گذشته در صفحه شخصی‌اش در این باره اظهارنظر و این ادعا را رد کرده و بلکه اقتباس فیلم پیر پسر از شاهنامه را جفا به شاهنامه خوانده است.

ما نوشته قیامتی را با هم مرور می کنیم:«به نظر من استفاده از نام شاهنامه در فیلم «پیر پسر» صرفاً جنبه تبلیغاتی داشته و تلاشی بوده برای بهره‌برداری از فضای ملی‌گرایانه و هویت‌محور حاکم بر بخشی از جامعه که هدف افزایش فروش در گیشه را داشته است.

در ارتباط با این فیلم و ادعای اقتباس آن از شاهنامه، باید گفت که با نگاهی دقیق‌تر چنین اقتباسی به درستی قابل تشخیص نیست. در این فیلم تنها اشاره‌ای نمادین به شخصیت ضحاک در قالب خالکوبی روی بدن نقش اصلی فیلم با بازی حسن پورشیرازی شده، یک تابلوی نقاشی از داستان رستم و سهراب نیز به تصویر کشیده شده است و می‌توان گفت که نشانه‌ای روشن و ساختاری از اقتباس وجود ندارد. به همین دلیل به کار بردن نام شاهنامه برای چنین اثری را نه تنها نادرست، بلکه نوعی جفا در حق این اثر سترگ حماسی می‌دانم.

​​​​​​​در مقابل شباهت‌های این فیلم به نمایش نامه «برادران کارامازوف» اثر «داستایوفسکی» و تا حدودی به نمایش نامه «ابله» بسیار پررنگ‌تر است. با وجود تفاوت‌های بنیادین، می‌توان گفت فیلم در بُن‌مایه و ساختار به مراتب به برادران کارامازوف نزدیک‌تر است و می‌توان آن را اقتباسی آزاد از آن اثر دانست.خالکوبی نمادین و نمای تابلو صرفاً قرینه‌هایی سطحی هستند که نمی‌توان آن‌ها را به معنای اقتباس دانست. همان‌گونه که می‌دانیم در شاهنامه، موضوع پسرکشی به شکل روایت‌شده در فیلم مطرح نیست. در داستان رستم و سهراب، برخلاف برخی برداشت‌های اشتباه، رستم از هویت واقعی سهراب آگاه نبوده و هنگامی که به حقیقت پی می‌برد، دچار اندوه و پشیمانی عمیق می‌شود. چنان‌چه اگر از ابتدا می‌دانست، نه چنین مبارزه‌ای رخ می‌داد و نه آن واکنش عاطفی شدید در پایان دیده می‌شد.

در روایت ضحاک نیز مسئله پدرکشی کاملاً متفاوت است. پدر ضحاک «مرداس» نماد نیکی، اخلاق‌گرایی و آزادگی است و فردوسی شدیدترین نکوهش‌های خود را متوجه ضحاک می‌کند که برخلاف فطرت انسانی، پدر خود را می‌کشد. این در حالی است که در فیلم مورد بحث پدر قربانی هیچ شباهتی به مرداس ندارد.

ارسال نظر

پربازدیدترین‌ها
کارگزاری مفید