نقش عامل انسانی در بحران آب پررنگ‌تر از تغییرات اقلیمی

تهران چقدر تا روز صفر آبی فاصله دارد؟ | میرچی: ۳۰ تا ۴۰ درصد آب پایتخت به خاطر نشتی هدر می‌ رود | امنیت غذایی جایگزین خودکفایی غذایی شود

سرویس: اخبار سایر رسانه‌ها کدخبر: ۷۵۵۲۳۰
اقتصادنیوز: ایران در آستانه ورشکستگی آبی قرار دارد؛ بحرانی که در صورت تداوم مدیریت نادرست منابع می‌تواند در شهری مانند تهران به «روز صفر آبی» ختم شود.
تهران چقدر تا روز صفر آبی فاصله دارد؟ | میرچی: ۳۰ تا ۴۰ درصد آب پایتخت به خاطر نشتی هدر می‌ رود | امنیت غذایی جایگزین خودکفایی غذایی شود

به گزارش اقتصادنیوز به نقل خبرآنلاین، بحران آب در ایران به مرحله‌ای رسیده که کارشناسان آن را «ورشکستگی آبی» می‌نامند. علی میرچی، استاد منابع آب در دانشگاه ایالتی اوکلاهاما معتقد است ریشه این وضعیت بیش از آنکه در تغییرات اقلیمی باشد در «حکمرانی نادرست و تصمیم‌گیری‌های از بالا به پایین» است. او در گفت‌وگو با خبرآنلاین می‌گوید که: «ایران دخل‌وخرج آبی خود را نشناخته و توسعه‌اش طوری پیش رفته که گویی محدودیت منابع وجود ندارد.»

به‌گفته میرچی اصرار بر خودکفایی غذایی و تمرکز در تصمیم‌گیری در نهادهای مرکزی وضعیت آبی ایران را به مرز نابودی کشانده است، او هشدار می‌دهد: «اگر بارندگی کافی نباشد و روند فعلی ادامه پیدا کند، خطر روز صفر آبی برای تهران کاملاً جدی است.»

همچنین در این گفت‌وگو به راهکارهای برون رفت از بحران آب پرداخته شده است. 

متن کامل گفت‌وگو در ادامه آمده است. 

****

* زمانی‌که مدرسه می‌رفتیم در کتاب جغرافیا نقشه‌های ایران وجود داشت که پر بود از لکه‌های آبی، یکی دریاچه ارومیه بود و دیگری هامون، اما امروز در تصاویر ماهواره‌ای از بسیاری از این پیکره‌های آبی خبری نیست. چه اتفاقی افتاده است؟

همان‌طور که می‌دانیم کشور ما با مسئله از بین رفتن پیکره‌های آبی روبه‌روست. دریاچه ارومیه، گاوخونی، بختگان، هامون و دیگر دریاچه‌ها تحت تأثیر دو عامل مهم قرار گرفته‌اند، نخست تغییرات اقلیمی، زمانی‌که گرما و تبخیر زیاد و بارنگی کم شود آب برخی دریاچه‌ها از دست می‌رود؛ اما مهم‌تر از آن، حکمرانی و مدیریت نادرست آب است. حقابه محیط زیست رعایت نشده و این باعث شده دریاچه‌ها دچار خفگی شوند و توازن آبی‌شان از بین برود. بنابراین عامل انسانی و سوء‌مدیریت بیش از تغییرات اقلیمی در این بحران نقش داشته است.

فراموش کردن محدودیت آب در مسیر توسعه

*به اشتباه در حکمرانی آب اشاره کردید. اگر بخواهید بزرگ‌ترین خطا را در مدیریت آب ایران نام ببرید، چیست؟

خطای اصلی این بوده که در مسیر توسعه محدودیت آب نه در منابع سطحی و نه زیرزمینی در نظر گرفته نشد؛ توسعه کشاورزی یا مسائل استراتژیک مانند رویکرد ما دنیا طوری اتفاق افتاد که انگار ما محدودیت آب نداریم. مثل خانواده‌ای که ماهی ده میلیون درآمد دارد اما ماهی سی میلیون خرج می‌کند و برای جبران دارایی‌هایش را می‌فروشد تا سرانجام ورشکست شود. ایران نیز دچار ورشکستگی آبی شده است چون دخل‌وخرج آبی خود را نشناخته و حسابداری آبی اشتباه بوده است.

 امنیت غذایی به‌جای خودکفایی غذایی 

*کشورهای همسایه ما، مانند ترکیه، عراق یا کشورهای خلیج فارس، در چه وضعیتی هستند؟ آیا آن‌ها هم با چنین بحرانی روبه‌رو هستند؟

همه کشورها تا حدی از نوسانات اقلیمی آسیب می‌بینند، اما نحوه مدیریت تعیین می‌کند فشارها چقدر تحمل‌پذیر باشد. ترکیه و کشورهای حاشیه خلیج فارس هم مشکلاتی دارند اما نحوه مدیریت هست که فشار را برای شهروندان تحمل پذیر می‌کند. کشور عربستان با میزان آب تجدیدپذیر بسیار کمتر وضعیت پایدارتری دارند و ما نمی‌شنویم که کلانشهرهایی مانند تهران در این کشورها با هشدار تخلیه روبه‌رو شوند که البته چنین حرف‌هایی هم دردناک هستند و هم این‌که مسئولانه نیستند.

بنابراین با استفاده از تکنولوژی، درک محدودیت آب، استفاده از سیاستگذاری‌های کلان مانند امنیت غذایی به‌جای خودکفایی غذایی می‌شد کارهای بهتری کرد. کشورهای دنیا از این روش‌ها استفاده می‌کنند، مثلاً کشورها به امنیت غذایی نیاز دارند و لازم نیست که همه صیفی‌جات را خودشان تولید کنند، اما این‌که ما اصرار داشته باشیم در برخی محصولات خودکفا باشیم نشان داده شده که در دراز مدت می‌تواند با امنیت غذایی منافات داشته باشد، چراکه روی امنیت خاک و آب اثر منفی دارد. بنابراین کشورهایی که این ملاحظات را درنظر می‌گیرند و از برخی تکنولوژی‌ها به موقع استفاده می‌کنند و سعی می‌کنند روابط‌شان را با سایر کشورها متناسب با ظرفیت آبی کشور تعیین کنند وضعیت بهتری دارند.

اگر منزوی نبودیم نیازی به تولید تمام مواد غذایی در کشور نبود

*منظورتان از روابط، همان دیپلماسی آب است؟

بله دیپلماسی آب و سایر انواع دیپلماسی. اگر روابط ما با جهان طوری بود که به‌جای انزوا تعامل طبیعی با جهان داشتیم مجبور نبودیم تمام نیاز غذایی را در داخل تولید کنیم. برای کشوری با جمعیت ایران خودکفایی کامل ممکن نیست. ما باید در برخی محصولات آب‌بر تعامل وارداتی داشته باشیم تا به ورشکستگی آبی نرسیم، رویکرد ما باید مبتنی بر رفاه و امنیت شهروندان باشد، نه خودکفایی به‌شرط تخلیه آب‌های زیرزمینی و از بین رفتن آب‌های سطحی. تفکری که می‌گوید خودمان باید همه کارها را انجام دهیم ما را به سمتی می‌برد که متوجه نیستیم دخل و خرج آبی کشور کجاست و ما را به ورشکستگی می‌رساند.

انتقال آب، آب جدید تولید نمی‌کند

*در ایران هرگاه از بحران آب صحبت می‌شود، ایده «انتقال آب» دوباره مطرح می‌شود. آیا این راه‌حل می‌تواند بحران را برطرف کند؟

پاسخ کوتاه نه است. انتقال آب مشکل را حل نمی‌کند. در ایران سابقه آن به دهه ۱۹۵۰ برمی‌گردد؛ زمانی که آب کارون به زاینده‌رود منتقل شد. اما این انتقال باعث شد جمعیت و کشاورزی در اصفهان گسترش یابد و مصارف جدیدی شکل بگیرد. نتیجه این شد که آب اضافه نیز کم آمد و در نهایت آبخوان‌های زاینده‌رود هم تخلیه شدند. انتقال آب، آب جدید تولید نمی‌کند، فقط آب را از یک منطقه به منطقه دیگر انتقال می‌دهد و مصارف جدید ایجاد می‌کند. تا زمانی که مصرف را با موجودیت آب هماهنگ نکنیم این راه حل‌ها نمی‌تواند در دراز مدت و به‌صورت پایدار ادامه داشته باشد.

حکمرانی دستوری آب در ایران؛ جای خالی جامعه مدنی

*الگوی حکمرانی آب در کشورهای دیگر چگونه است و چه تفاوتی با ایران دارد؟

در ایران حکمرانی آب از بالا به پایین یعنی دستوری است؛ تصمیم‌ها توسط وزارت نیرو و نهادهای مرکزی گرفته می‌شود. اما در کشوری مانند آمریکا چیزی با عنوان وزارت آب وجود ندارد. مدیریت آب بین سازمان‌ها و ذی‌نفعان محلی تقسیم شده و امور با تعامل مدنی انجام می‌شود بنابراین کشاورزان، گروه‌های مدنی و محیط‌زیستی، همگی در تصمیم‌گیری‌ها نقش دارند. اگر اختلافی پیش بیاید، از طریق گفت‌وگو، رسانه یا حتی مسیرهای حقوقی حل می‌شود. در آمریکا تصمیم‌ها از پایین به بالا و در فرآیندی دموکراتیک گرفته می‌شود، با توجه به مسائل اقتصادی و محیط زیستی مردم در مدیریت منابع مشارکت دارند نه اینکه از بالا برایشان تصمیم گرفته شود، البته گفتن این موارد راحت است اما قطعا انرژی زیادی می‌برد و دعواهای حقوقی زیادی مطرح می‌شود.

*آیا نمونه‌هایی از کشورهایی داریم که با شرایط مشابه ایران روبه‌رو بوده و توانسته باشند از بحران خارج شوند؟

بله، در برخی مناطق دنیا تجربه‌های موفقی وجود دارد. یکی از نمونه‌ها آبخوان «ادواردز» در تگزاس در ایالات متحده است؛. آنجا گونه‌های جانوری خاصی وجود دارند که زندگی‌شان به چشمه‌ها وابسته است، اگر سطح آب زیرزمینی افت کند چشمه‌ها خشک می‌شوند، برای حفظ این توازن چاه‌ها دائماً پایش می‌شوند و در دوره‌های خشکسالی مصرف به‌صورت مرحله‌ای کاهش می‌یابد. این نمونه‌ای از مدیریت مصرف آب زیرزمینی است.

بحران آب در شهر نشانه مردود شدن حکمرانی آب است

*اخیراً رئیس‌جمهور از طرح انتقال جمعیت تهران سخن گفت، آیا چنین طرحی عملی است؟

نه، این ایده نه مسئولانه است و نه عملی. اگر کمبود آب شهری به جایی برسد که شهر با بحران روبه‌رو شود نشان‌دهنده مردود شدن حکمرانی آب است. البته شاید آقای رئیس‌جمهور با بیان چنین حرفی قصد داشته حساسیت آدم‌ها درخصوص بحران آب را بالا ببرد چراکه نمونه‌ای مانند کیپ‌تاون در آفریقای جنوبی وجود دارد که تا چند روز با «روز صفر آبی» فاصله داشت، اما با بارش نجات یافت. در آنجا مردم با آگاهی عمومی مصرف را شدیداً کاهش دادند. اما چنین همکاری‌ای نیازمند اعتماد عمومی و همراهی شهروندان است.

روز صفر آبی در کمین تهرانی‌ها

*با این توضیحات، آیا خطر «روز صفر آبی» برای تهران وجود دارد؟

بله، روز صفر آبی برای تهران محتمل است. اگر بارندگی کافی نباشد و روند فعلی ادامه پیدا کند، ممکن است با روز صفر آبی روبه‌رو شویم و ناچار به کاهش شدید مصرف شویم چراکه در کوتاه‌مدت صرفه جویی و کاهش مصرف آب تنها راه‌حل هستند.

 

ارسال نظر

پربازدیدترین‌ها
کارگزاری مفید