عوامل بازدارنده در روابط منطقه ای ایران؛

کلید حل چالش بین ایران و عربستان در دوره رئیسی

کدخبر: ۴۲۴۳۲۴
ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور منتخب ایران، گفته بر روابط منطقه‌ای، به ویژه با همسایگان عرب خلیج فارس، تمرکز خواهد کرد.
کلید حل چالش بین ایران و عربستان در دوره رئیسی

به گزارش اقتصادنیوز، سخنان ابراهیم رئیسی پیرامون تلاش برای بهبود روابط منطقه ای، توجه تحلیل گران مسائل خاورمیانه را برانگیخته است. این در حالی است که انتظار می رود در صورت به نتیجه رسیدن مذاکرات احیای برجام، روند گفتگو میان بازیگران منطقه ای نیز تسریع شود. به همین بهانه سابنا صدیقی تحلیل گر پاکستانی پایگاه المانیتور با انتشار یادداشتی با عنوان «رئیسی به هزارتوی منطقه با دیپلماسی عربستان وارد می‌شود» استدلال کرده کلید آغاز گفتگوهای منطقه ای برای دولت ابراهیم رئیسی در گروی نتایج مذاکرات در حال انجام ایران و عربستان است و در یادداشت خود به بررسی چالش‌های پیش‌ روی آن پرداخته است.

درخواست برای روابط گرم‌ منطقه‌ای

ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور منتخب ایران، در اولین کنفرانس مطبوعاتی خود پس از برگزاری انتخابات 18 ژوئن اعلام کرد که تهران خواستار روابط نزدیک‌تر منطقه‌ای است و بهبود روابط با همسایگان عرب خلیج فارس در اولویت دولت او قرار دارد. این سخنان در شرایطی ایراد شد که پس از تیره شدن روابط ایران و عربستان در سال 2016، دو کشور از ماه آوریل سال جاری میلادی سلسله گفت‌وگوهایی را به میزبانی بغداد کلید زده‌اند.

2

ممکن است در روزهای آتی ایران با چالش‌های جدید بیش‌تری مواجه‌ شود، چرا که مسائل منطقه هم‌چنان در حال پیچیده‌تر شدن است. در بهترین شرایط، ایران و عربستان سعودی موفق خواهند شد تا پیش از بروز مسئله جدیدی مجددا روابط خود را از سر گیرند. و به نظر می‌رسد از آن‌جا که رئیسی بیش از رئیس جمهور قبلی خود، حسن روحانی، بر اعضای شورای عالی امنیت ملی ایران نفوذ دارد، می‌تواند نقش تعیین‌کننده‌ای در این زمینه داشته باشد.

عوامل بازدارنده در روابط

در این‌جا برخی از عواملی وجود دارد که این قابلیت را دارند تا بر روابط ایران در منطقه تأثیر منفی بگذارد:

نخست، برای دولت جدید در ایران، مهم‌ترین موضوع ادامه مذاکرات [غیرمستقیم] با ایالات متحده و از سرگیری برنامه جامع اقدام مشترک است. شش دور از مذاکرات کمیسیون برجام در وین از آوریل برگزار شده و هر روزی ممکن است که توافق به سرانجام برسد.

3

این در حالی است که عربستان سعودی به طور مداوم مخالفت خود را با احیای برجام و برنامه هسته‌ای ایران ابراز کرده، هرچند از زمان روی کار آمدن دولت جو بایدن در واشنگتن، اثرگذاری‌اش کم‌رنگ‌تر شده است.

دوم، ریاض حتی زمانی که در تلاش برای بهبود روابطش با تهران است، اخیرا یک توافق‌نامه نفتی را با اسلام‌آباد را منعقد کرده که احتمالا در جهت کاهش نفوذ تهران در آن کشور است –و بر اساس آن پاکستان سالانه از کمک‌های نفتی سعودی به ارزش 1.5 میلیارد دلار بهره خواهد برد.

1

ریاض و اسلام آباد با حرکت به سوی ترمیم دیپلماسی فی‌مابین، از ماه‌ها پیش روابطشان را به حالت عادی بازگردانده‌اند و سرمایه‌گذاری‌های بیش‌تری از سوی عربستان‌سعودی در این کشور در جریان است. اکنون کار ساخت پالایشگاهی در بندر گوادر، که به دلیل مشکلات لجستیکی متوقف مانده بود، به همراه تاسیس یک مجتمع پتروشیمی در نزدیکی کراچی را عربستان سعودی به عهده گرفته است.

حتی با این‌که ایران از زمان روی کار آمدن عمران خان، سیاست « اول همسایگان» را در پیش گرفته و روابطش با پاکستان را ارتقا بخشیده، اما حضور روزافزون سعودی در کشورهای همسایه ممکن است باعث تحریک این کشور در آینده شود.

سوم ، با ترک خاک افغانستان توسط نیروهای آمریکایی، اوضاع سیال و شکننده‌ای در این کشور حاکم است. درست از زمانی که خروج نیروهای آمریکایی آغاز شد، طالبان اقدام به اشغال سرزمین‌های بیش‌تری کرد و کابل در روزهای آتی  با وضعیت غیرقابل پیش‌بینی روبرو است. هرگونه کشمکش بین طالبان و دولت افغانستان می‌تواند کشور را به دامن جنگ داخلی بکشاند.

4

در این میانه، هر کشور منطقه بخشی از یک رقابت به شمار می‌روند که به دنبال اطمینان از تامین منافع و حفظ نفوذشان در آرایش آینده سیاسی این کشور هستند. بدین ترتیب در مسئله افغانستان و تجدید ساختار سیاسی در این کشور، احتمالا اسلام‌آباد، ریاض و تهران اهداف یکسانی نداشته باشند.

اگر چه ایران اخیرا ارتباطاتی با طالبان برقرار کرده، اما تمایل دارد که این گروه نقش کم‌تری در توزیع قدرت در آینده داشته باشد و آشکارا از دولت مستقر در کابل حمایت می‌کند. همان‌طور که محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، طی مصاحبه‌ای در سال 2019 اظهار کرد: «تصور من بر این است که آینده افغانستان بدون در نظر داشتن هیچ نقشی برای طالبان غیرممکن است. اما ما همچنین معتقدیم که طالبان نقش غالب را ندارد و نباید داشته باشد».

در اکوایران ببینید:رهبر تیم اقتصادی رئیسی

اسلام‌آباد در مقام میانجی، روند صلح در افغانستان را تسهیل می‌کند ، اما هر از گاهی روابطش با دولت اشرف غنی شکرآب شده است. هرگونه هرج و مرج در آینده در افغانستان، می‌تواند سیل پناهجویان را راهی پاکستان کند و حتی ممکن است در صورت بی‌ثبات شدن کابل خطرات جنگ نیابتی بین تهران و ریاض هم شکل بگیرد. هرگونه تنش بین این دو رقیب می‌تواند اسلام‌آباد را در موقعیت بسیار خطیری قرار دهد، چرا که سیاست خارجی این کشور بر اساس ایجاد نوعی توازن میان ایران و عربستان سعودی تنظیم شده است.

تفاوت در مواضع

اما موضع ایران و عربستان درمورد افغانستان چه تفاوتی با هم دارد؟

لوکاز پرزیبیزفسکی، کارشناس مسائل خاورمیانه، رویکرد تهران در مسئله افغانستان به دو عامل اساسا متفاوت از عربستان است. اول این‌که، هر دو کشور همسایه مستقیم هستند، بنابراین تلاش‌های ایران متمرکز بر ثبات بلند‌مدت در افغانستان است. در مقابل عربستان سعودی، در مقایسه با ایران، کمتر از خطرهای ناشی از بی‌ثباتی و کاهش امنیت در افغانستان متاثر می‌شود، مقامات ریاض می‌توانند تصمیمات جسورانه‌تری بگیرند.

پرزیبیزفسکی حدس می‌زند روابط ایران و افغانستان نه تنها به دلیل پیشروی نظامی طالبان، بلکه هم‌چنین به دلیل تلاش‌های ابراهیم رئیسی تغییر خواهد کرد، چرا که احتمالا او روابط بسیار بهتری با اهل سنت ساکن در مناطق شرقی ایران داشته و روابط بهتری با جامعه افغانستان در ایران برقرار کند.

5

هم‌چنین پرزیبیزفسکی معتقدست ایران بازیگر بهتری در بازی شطرنج است و از جمله این‌که ایران در جبهه غربی خود -یعنی عراق و سوریه- سنگر مستحکمی ساخته است. اما هنوز مشخص نیست تهران قادر به برقراری رابطه متعادلی با طالبان خواهد بود یا نه، هر چند احتمال زیادی برای آن وجود ندارد. 

ممکن است هم برای ایالات متحده و هم برای عربستان سعودی این چنین  به نظر برسد  که بازیابی همراه با تغییراتی در روابط با ایران هم چون دهه 1990 -زمانی که جنگ نیابتی بین دو همسایه خلیج فارس در افغانستان و پاکستان متمرکز بود- می تواند توجه تهران را از تشدید تحرکات مستقیم تری منحرف کند که ریاض ترجیح نمی دهد به طور متقارن به آن ها پاسخ دهد. 

ترمیم روابط هنوز دور از دسترس

با این وجود، اگر ایران  برای نفوذ در افغانستان شانس بیشتری نسبت به عربستان داشته باشد، باز مشکلات جدیدی می تواند سر برآورد. اگر دو کشور می توانستند از قبل روابط خود را ترمیم کنند، حل اختلافات قابل چاره جویی بود. اما تهران و ریاض هنوز با چنین چیزی فاصله دارند.

یک دیپلمات اروپایی در اسلام آباد در مورد ترمیم مجدد روابط عربستان و ایران معتقدست «از زمان قطع روابط دیپلماتیک میان ایران و عربستان سعودی، گاهی شایعاتی در مورد مذاکرات در سطوح پایین، عمدتا در سطح فنی، بین نمایندگان دو کشور وجود دارد. درز اطلاعات در مورد دیدار در ماه آوریل با بغداد با حضور نخست وزیر عراق نیز صورت گرفته است. تماسهای غیرمستقیم بیشتر  دیگری هم، عمدتا مربوط به جنگ یمن، اغلب در مسقط جریان داشته است. حال، با انتخاب رئیسی در ایران و احتمال احیای نهایی برجام، دشوار است که بگوییم آیا دستیابی به موفقیت در این زمینه وجود دارد یا نه». 

ضمن این که، «گفتگوی احتمالی میان ریاض و تهران تحت تأثیر مرگ سلطان قابوس عمان قرار گرفته که تنها رهبری در خلیج فارس بود که از مدت ها قبل ارتباط مستقیم با تهران داشت و در گذشته در مورد میانجیگری میان ریاض و تهران بسیار مفید واقع می شد. حال باید دید آیا سلطان جدید هیثم [بن طارق آل سعید] دسترسی یکسانی به بالاترین سطوح مقامات در تهران خواهد داشت یا نه.

با این حال، نتایج مذاکرات برجام هم می تواند تغییراتی در ابن زمینه ایجاد کند. به گفته این دیپلمات: «به اعتقاد من احیای احتمالی برجام، علی رغم حضور رئیس جمهوری محافظه کار در ایران، می تواند این روند را تسهیل کند، چرا که ریاض برای خارج شدن از باتلاق یمن نیاز به تهران دارد و دولت ایالات متحده هم اهرم فشار کمتری برای تهران خواهد داشت. اما در صورتی که مذاکرات احیای برجام موفقیت آمیز نباشد، شرایط پیچیده تر خواهد شد و دستیابی به دستاوردی در این زمینه در میان مدت، تقریبا ممتنع خواهد شد».

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید