رمزگشایی از یک سفر پرحاشیه-1

رمزگشایی از تور منطقه‌ای ترامپ؛ بازی قدرت در نظم ژئوپلیتیکی نوین/ نسخه‌ واشنگتن برای شکستن تابویی که بایدن را زمین زد

کدخبر: ۷۱۹۶۷۷
اقتصادنیوز: تور منطقه‌ای ترامپ به خلیج فارس در حالی آغاز شد که گمانه‌زنی‌ها درباره چرایی‌اش افزایش یافته، گروهی با استناد به روحیه معامله‌گرایانه رئیس جمهوری می‌گویند که او به دنبال جذب سرمایه اعراب و در بهترین حالت متقاعد کردنشان برای کاهش بهای نفت و گروهی دیگر با اشاره به رایزنی‌های تهران و واشنگتن درباره برنامه هسته‌ای ایران مدعی‌اند که این سفر می‌تواند سرآغازی باشد برای توافق یا رویارویی ادعایی با تهران.
رمزگشایی از تور منطقه‌ای ترامپ؛ بازی قدرت در نظم ژئوپلیتیکی نوین/ نسخه‌ واشنگتن برای شکستن تابویی که بایدن را زمین زد

به گزارش اقتصادنیوز، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور ایالات متحده، به مقصد سه شریک کلیدی آمریکا در خاورمیانه—قطر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی—سفر کرد. هنوز مشخص نیست که هدف اصلی او از این سفر چیست. شاید به‌دنبال بستن قراردادهای تسلیحاتی و جذب سرمایه‌گذاری در ایالات متحده باشد. شاید هم به‌دنبال منافع شخصی خود از طریق سرمایه‌گذاری‌های در کشورهای خلیج فارس در املاک ترامپ، صندوق‌های سرمایه‌گذاری و رمزارزها.

اما بسیاری امیدوارند—و برخی نگرانند—که او جاه‌طلبی‌های بزرگ‌تری در سر بپروراند. به‌ویژه به‌نظر می‌رسد که این سفر عمدتاً به ایران مربوط شود؛ کشوری که دولت ترامپ مذاکراتی درباره برنامه هسته‌ای‌اش با آن آغاز کرده است. با توجه به ماهیت متغیر دولت ترامپ و اختلافات داخلی میان مشاوران کلیدی‌اش، این سفر به همان اندازه که می‌تواند مقدمه‌ای برای توافق هسته‌ای باشد، ممکن است زمینه‌ساز رویارویی (ادعایی) با تهران تلقی شود.

این عباراتی از یادداشت نشریه فارن افرز است که اقتصادنیوز آن را در دو بخش ترجمه کرده که بخش نخست در ادامه آمده است.

هراس پادشاهی‌ها از پلن‌های پرزیدنت

رهبران کشورهای عربی خلیج فارس امیدوار به پیروزی دوباره ترامپ در انتخابات بودند. آن‌ها در دوره نخست ریاست‌جمهوری ترامپ وضعیت خوبی داشتند و علاقه چندانی به جو بایدن، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، نداشتند. (همین امر در مورد بسیاری از مردم عادی این کشورها هم صادق بود که بایدن را مسئول تسهیل تخریب غزه توسط اسرائیل می‌دانستند.)

محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی که با نام اختصاری «MBS» هم شناخته می‌شود، هرگز بایدن را به‌خاطر «منفور» خواندن عربستان به دلیل ترور روزنامه‌نگار جمال خاشقجی نخواهد بخشید. بن سلمان در دوران بایدن روابط نزدیکی خود را با ترامپ و اطرافیانش حفظ کرده بود و با وعده احتمال عادی‌سازی روابط با اسرائیل، بایدن را امیدوار نگه داشت؛ موضوعی که پیش از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ هدف اصلی دولت بایدن در منطقه بود، در حالی که در سایر حوزه‌ها تقریباً از خاورمیانه کناره‌گیری کرده بود. اما حالا، در صدمین روز از آغاز دولت دوم ترامپ، این رهبران سردرگم و نگران هستند. سیاست‌های ترامپ در خاورمیانه بسیار شبیه به سیاست‌های بایدن به‌نظر می‌رسد و این در حالی است که دولت جدید در سایر حوزه‌ها با سرعتی چشم‌گیر در حال بازسازی دولت فدرال و تغییر در ائتلاف‌های اصلی آمریکاست. سیاست‌های ترامپ در قبال غزه و یمن -دو منطقه درگیر جنگ- در اصل نسخه‌هایی خشن‌تر و بی‌ملاحظه‌تر از سیاست‌های دولت بایدن هستند.

شاید هم این شباهت چندان جای تعجب نداشته باشد. پس از روی کار آمدن بایدن در سال ۲۰۲۱، رئیس جمهوری وقت تقریباً تمام سیاست‌های ترامپ در خاورمیانه را ادامه داد؛ تمرکز بر گسترش توافق‌نامه‌های ابراهیم (فرایند عادی‌سازی روابط بین اسرائیل و برخی کشورهای عربی)، عدم بازگشت به توافق هسته‌ای با ایران، بی‌توجهی به روند صلح اسرائیل-فلسطین و کنار گذاشتن حقوق بشر به‌عنوان اولویت؛ جایی که تفاوت میان این دو رئیس‌جمهور بیشتر مشهود است، در سبک و پیش‌بینی‌پذیری آن‌هاست.

بایدن و تیمش قابل اعتماد و آشنا بودند، در حالی که رهبران منطقه می‌دانند ترامپ می‌تواند ناگهانی نظر خود را تغییر دهد. آن‌ها نگرانند که تعرفه‌های ترامپ رکودی جهانی ایجاد کند که به فروش نفت و کشتیرانی در دریای سرخ و کانال سوئز لطمه بزند. از پایان کمک‌های خارجی توسط ترامپ می‌ترسند، چون این اقدام می‌تواند کشورهایی مانند اردن را بی‌ثبات کند. اظهارات عجیب او درباره غزه پادشاهی ها را نگران کرده است. اما فراتر از همه، آن‌ها نمی‌دانند که آیا ترامپ واقعاً به‌دنبال دیپلماسی با ایران است یا فقط در حال چک‌کردن مراحل منتهی به رویارویی ادعایی با این کشور.

4

دستور کار تاجر کاخ سفید نشین

تصمیم ترامپ برای دیدار از هر سه قدرت اصلی خلیج فارس، نه فقط عربستان، به‌نظر می‌رسد تلاشی برای پیشگیری از ایجاد شکاف میان آن‌ها باشد. در سال ۲۰۱۷، ترامپ به عربستان سعودی سفر کرد و پس از بازگشت، پیامی در توییتر منتشر کرد که به‌طور ضمنی از انزوای قطر حمایت می‌کرد؛ چراغ سبزی برای آغاز محاصره قطر توسط عربستان، بحرین، مصر و امارات به‌دلیل حمایت دوحه از گروه‌های اسلام‌گرا.

این محاصره، شورای همکاری خلیج فارس را دچار اختلافات عمیق کرد، جنگ‌های نیابتی و رقابت‌های سیاسی را در منطقه تشدید و تلاش دولت ترامپ برای فشار حداکثری بر ایران را با مشکل مواجه ساخت؛ چرا که قطر برای تجارت و ارتباط با جهان به ایران وابسته‌تر شد. این محاصره بلافاصله پس از روی کار آمدن بایدن پایان یافت؛ چرا که رهبران منطقه تلاش کردند خود را با اولویت‌های رئیس‌جمهور جدید هماهنگ کنند؛ این بار به سود کل منطقه.

آمادگی برای سفر ترامپ—نخستین سفر خارجی او در دوره دوم ریاست‌جمهوری‌اش—عمدتاً حول مسائل اقتصادی متمرکز بوده است. ترامپ امیدوار است قراردادی تسلیحاتی به ارزش ۱۰۰ میلیارد دلار با عربستان سعودی امضا کند و سرمایه‌گذاری‌های خارجی در اقتصاد آمریکا را تشویق نماید. دست‌کم سعودی‌ها مایل‌اند به‌عنوان شرکای اقتصادی دیده شوند؛ پس از انتخاب ترامپ، بن سلمان وعده سرمایه‌گذاری ۶۰۰ میلیارد دلاری در آمریکا را مطرح کرد. البته این وعده‌ها بیش از آنکه واقعیت داشته باشند، جنبه تبلیغاتی دارند؛ چرا که عربستان با کاهش قیمت نفت و چالش‌های اقتصادی داخلی روبروست و به ندرت چنین وعده‌هایی را عملی می‌کند.

ترامپ شاید در این سفر منافع شخصی خود را هم در نظر داشته باشد. به‌گزارش نیویورک تایمز، شرکت‌های وابسته به خانواده ترامپ میلیون‌ها دلار از معاملات با شرکت‌هایی که به دولت‌های امارات، قطر و عربستان مرتبط بوده‌اند، به دست آورده‌اند.

ترامپ شاید از این سفر برای ترغیب کشورهای خلیج به پایین نگه داشتن قیمت نفت استفاده کند. در دوران بایدن، عربستان تمایلی به استفاده از سیاست نفتی خود برای کمک به آمریکا نشان نداد. در واقع، با کاهش تولید نفت توسط عربستان و سایر اعضای اوپک پلاس، قیمت بنزین بالا ماند و این امر به ضرر سیاسی بایدن تمام شد، در حالی که درآمد نفتی روسیه افزایش یافت؛ هم‌زمان با اعمال تحریم‌های آمریکا علیه مسکو به‌دلیل حمله به اوکراین. اما قیمت پایین نفت برای عربستان نیز خطرناک است، چرا که برای تأمین بودجه و تحقق برنامه‌های توسعه بلندپروازانه‌اش به سطح خاصی از قیمت نیاز دارد

ارسال نظر

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    اخبار بیشتر در سرویس اقتصادی
    کارگزاری مفید