گزینه‌های پیش‌روی ایران در صورت فعال شدن مکانیسم ماشه چیست؟

سرویس: اخبار سیاسی کدخبر: ۷۳۱۸۲۲
اقتصادنیوز:در تحریم‌های پیش و پس از برجام هرکس که مقصر بوده باشد، راهی جز تدبیر و تأمل برای راه‌حل‌های چندوجهی نداریم. به‌جای سرزنش رقیب و بهره‌برداری از رنج مردم برای بالابردن جناح خود باید اندیشید که چه می‌توان کرد؟
گزینه‌های پیش‌روی ایران در صورت فعال شدن مکانیسم ماشه چیست؟

به گزارش اقتصادنیوز، روزنامه شرق نوشت:

 سازوکار ماشه یا «اسنپ‌بک» تهدیدات گوناگونی برای ایران دارد و بنابراین سیاست‌های متفاوتی برای وضعیت جدید باید در پیش گرفته شود.

در تحریم‌های پیش و پس از برجام هرکس که مقصر بوده باشد، راهی جز تدبیر و تأمل برای راه‌حل‌های چندوجهی نداریم. به‌جای سرزنش رقیب و بهره‌برداری از رنج مردم برای بالابردن جناح خود باید اندیشید که چه می‌توان کرد؟

اول، اقتصاد درون‌زای مقاومتی و ضرورت راهگشایی برای سرمایه‌داری ملی. دوم، بازتعریف و بازآرایی سیاسی که مهم‌ترین آنها توسعه سیاسی از طریق راهگشایی برای پنج حزب بزرگ سیاسی و انتخاب همه ارکان حکومتی و نهادهای سیاسی به صورت مستقیم توسط مردم و بدون محدودیت‌های مرسوم است. سوم، تقویت قدرت نظامی. چهارم، اتخاذ سیاست موازنه مثبت در رویارویی استراتژیک چین و آمریکا. پنجم، اقدامات رسمی و یک‌جانبه حقوقی در اعمال محدودیت‌های غنی‌سازی که در این یادداشت به این آخری می‌پردازم.

تجاوز آمریکا-اسرائیل، حمایت اروپا از آن و سوءاستفاده از سازوکار ماشه (که عملا اروپا را از میانجیگری به گردونه تقابل نظامی می‌کشاند) تهدیدات علیه ما را خطرناک‌تر کرده است. در چنین شرایطی چه می‌توان کرد؟

یک گزینه این است که اگر قرار باشد برای دفع جنگ محدودیت‌های غنی‌سازی اعمال شود، این تصمیم از طریق اعلامیه‌های یک‌جانبه و ثبت در مجامع بین‌المللی صورت گیرد و نه در جریان مذاکره و امتیازدادن به آمریکا و اروپا. یعنی: اعلامیه یک‌جانبه رسمی، اطلاع‌رسانی و ثبت در سازمان‌های بین‌المللی مرتبط، دبیرخانه آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، دبیرخانه سازمان ملل متحد/ شورای امنیت یا ثبت رسمی یک پیشنهاد سیاسی/ نقشه‌ راه. این تصمیم می‌تواند مستظهر به یک قطع‌نامه شورای امنیت هم باشد چراکه ایران نشان داده است که تمایلی به جنگ ندارد و کارکرد نظامی انرژی هسته‌ای نیز از نظر ایران منتفی است. چرا چنین گزینه‌ای موجه است؟

اولا، نشان‌دهنده اراده سیاسی ایران برای اعتمادسازی در کلیت جامعه بین‌المللی است و نه به طرف‌های مناقشه که اعتمادسازی را با تسلیم گره زده‌اند. بدین‌سان ایران حلقه اروپایی-آمریکایی را در این بحران دور می‌زند و اندکی دست آنها را برای اعمال فشارهای ناشی از تعهدات چندجانبه محدود می‌کند. آیا این به معنای اجتناب از مذاکره است؟ ممکن است؛ اما نه ضرورتا. شما گستره وسیع‌تری از مخاطبان پیدا می‌کنید. راه مذاکره مستظهر به قدرت موشکی نباید بسته باشد. در چنین وضعیتی مذاکراه می‌تواند در بستر عمومی‌تری با حمایت دبیرکل سازمان ملل انجام شود.

ثانیا، با توجه به یک‌جانبه‌بودن این تصمیم، ایران می‌تواند هر زمان که بخواهد (بدون درگیرشدن با اروپا و آمریکا) از آن عدول کند. چون سابقه آنها نشان داده که نه‌تنها امکان رفع تحریم‌ها در برابر امتیازدهی ایران منتفی است، بلکه توقعات آنها در سایه سنگین اسرائیل، شامل توان موشکی هم می‌شود که ایران نمی‌تواند آن را بپذیرد. در پیمان چندجانبه، تعهداتی پذیرفته می‌شود که به سوءنیت طرف آمریکایی-اروپایی گره می‌خورد. نکته مثبت تعهدات یک‌جانبه آن است که ایران هر گاه بخواهد می‌تواند حق خود را طبق مقررات بین‌المللی بازپس گیرد.

ثالثا، چنین اقدامی می‌تواند استفاده از سازوکار ماشه را فاقد وجاهت حقوقی و اخلاقی کند و در پیامد آن استفاده از اقدام نظامی را نیز نامشروع کند. اگرچه زورگویی و فقدان حسن نیت رسم مرسوم طرف‌های ایران در برجام است و هیچ تضمینی برای بهره‌نگرفتن آنان از قوه قهریه نیست اما در هر صورت تخلیه عملیاتی دستاویز حقوقی برای اقدام نظامی علیه ایران ضروری است.

رابعا، امکان شکایت به دادگاه بین‌المللی دادگستری برای ایران درخصوص فعال‌سازی به ناحق سازوکار ماشه فراهم است. اگرچه برجام یک معاهده بین‌المللی به معنای سنتی نیست، اما ایران می‌تواند از طریق دیوان بین‌المللی دادگستری یا سایر نهادهای بین‌المللی شکایت کند. در این راستا هرچند چالش‌های عمده‌ای وجود دارد اما امکان شکایت را به‌کلی منتفی نمی‌کند.

 این چالش‌ها از این قرارند: برجام به عنوان معاهده در سازمان ملل ثبت نشده است، بند حل اختلاف حقوقی در دیوان بین‌المللی دادگستری در برجام دیده نشده و بنابراین صلاحیت آن در رسیدگی به اختلاف محل نزاع است و لذا صلاحیت رضایی هم توسط طرف‌های مقابل منتفی می‌شود. بنابراین تنها راهی که باقی می‌ماند، ارجاع از طریق نقض سایر معاهدات است مانند معاهدات دوستی، نقض اصل «حسن نیت»، معاهده عدم اشاعه هسته‌ای، معاهده مودت، روابط اقتصادی و حقوق کنسولی و... که ایران پیش از این در پرونده‌هایی علیه آمریکا (پرونده نقض معاهده مودت) از این روش استفاده کرده است. البته موفقیت این مسیر فرایندهای طولانی و پیچیدگی‌های حقوقی خاص خود را دارد اما به هر حال استفاده حداکثری از این سازوکارها موجه است. می‌دانم که این پیشنهادها کارکردهای محدودی دارند اما به هر حال بایستی از همه این ابزارها استفاده کرد.

 

 

 

 

 

ارسال نظر

پربازدیدترین‌ها
کارگزاری مفید