گزینه نظامی علیه ایران، دستاورد بسیار کمتری از دیپلماسی برای غرب داشت

علی واعظ: جنگ میان ایران و اسرائیل فعلا بعید است | از زمانبندی حملات به ایران شگفت زده شدم | در بلند مدت خوش بینم اما...

سرویس: اخبار سیاسی کدخبر: ۷۳۷۴۱۱
اقتصادنیوز: علی واعظ می گوید: همیشه گزینه‌ای برای دیپلماسی وجود دارد. اما فکر می‌کنم اکنون بسیار دشوارتر شده، زیرا خواسته شماره یک ایرانی‌ها در مذاکره با رئیس‌جمهوری آمریکایی که یک بار در سال ۲۰۱۸ با خروج از توافق مذاکره‌شده بین ایران و قدرت‌های جهانی به آنها ظلم کرد و در سال ۲۰۲۵ در میانه مذاکرات دیگری آنها را بمباران کرد، تضمین‌های امنیتی است که این اتفاق دیگر تکرار نشود.
علی واعظ: جنگ میان ایران و اسرائیل فعلا بعید است | از زمانبندی حملات به ایران شگفت زده شدم | در بلند مدت خوش بینم اما...

به گزارش اقتصادنیوز، علی واعظ مدیر پروژه ایران در گروه بین‌المللی بحران و مشاور ارشد رئیس این گروه در گفتگویی با یک فصلنامه شناخته شده در مورد جنگ تحمیلی 12 روزه با ایران می‌گوید.

او تاکید کرده است که اسرائیل در حال حاضر بعید است دوباره وارد درگیری نظامی با ایران شود.

آنا بروگر، هنینگ هاف، و تیم هافمن با علی واعظ مدیر پروژه ایران در گروه بین‌المللی بحران و مشاور ارشد رئیس این گروه در فصلنامه سیاست بین‌الملل به گفتگو نشسته‌اند. بخش‌هایی از این گفتگو را اینجا بخوانید:

سابقه طولانی از جنگ در سایه بین ایران و اسرائیل وجود داشته که به زمان انقلاب در ایران باز می‌گردد، زمانی که حکومت جدید در تهران، اسرائیل را دشمن اصلی خود اعلام کرد. این جنگ در ژوئن گذشته در به‌اصطلاح جنگ ۱۲ روزه کاملا علنی شد. آیا از این تحول شگفت‌زده شدید؟

من از زمان‌بندی حملات شگفت‌زده شدم، اما این حملات مدت‌ها بود که در حال شکل‌گیری بودند. پس از آنکه در سال ۲۰۲۴ خط قرمز رویارویی مستقیم بین ایران و اسرائیل دو بار نقض شد، به نظر می‌رسید که اسرائیل مشتاق دنبال کردن راه‌حل نظامی برای بن‌بست هسته‌ای با ایران است. با این حال، اکثر ناظران، از جمله مقامات ایرانی، معتقد بودند که این اقدام تنها پس از آن رخ خواهد داد که رئیس‌جمهور دونالد ترامپ به این نتیجه برسد که مسیر دیپلماتیک به بن‌بست رسیده است.

حملات دو روز پیش از دور ششم مذاکرات بین ایران و ایالات متحده، که قرار بود در مسقط عمان برگزار شود، رخ داد و این شگفت‌آور بود؛ به‌ویژه از آنجایی که به نظر می‌رسید رئیس‌جمهور ترامپ تمایلی به تأیید حمله اسرائیل که ممکن بود ایالات متحده را درگیر یک درگیری دیگر در خاورمیانه کند، نداشت.

آیا دولت اسرائیل به‌تنهایی عمل کرد؟

از اکتبر ۲۰۲۴، اسرائیل تلاش داشت تا کاری را انجام دهد که همیشه به دلیل ترس از واکنش احتمالی از آن خودداری کرده بود.از دیدگاه اسرائیل، این لحظه‌ای برای جنگ فرصت‌طلبانه بود که نباید از دست می‌رفت. در فوریه، بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر اسرائیل اولین مقامی بود که بادونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا دیدار کرد. گزارش شده که توافق آنها این بود که رئیس‌جمهور آمریکا ابتدا دیپلماسی را امتحان کند، اما اگر دیپلماسی نتیجه نداد، او مانع از پیگیری راه‌حل نظامی توسط اسرائیل نخواهد شد.

نتانیاهو

با این حال، اگر مجموع زمانی که مذاکره‌کنندگان ایرانی و آمریکایی با هم گذراندند را محاسبه کنیم، کمتر از ۲۴ ساعت در پنج دور مذاکره بود. بنابراین، این که فکر کنیم موضوعی که نزدیک به ۲۲ سال موضوع مذاکره بوده، در مذاکراتی که در مجموع کمتر از یک روز طول کشیده حل می‌شود، واقعاً گیج‌کننده است. اما به نظرم این چیزی بود که نتانیاهو به طور مؤثری از آن استفاده کرد تا ترامپ را متقاعد کند که گزینه نظامی باید دنبال شود. او این باور را به وجود آورد که پس از حمله، ایران تمایل بیشتری به پذیرش توافقی بر اساس شرایط ایالات متحده، یعنی برچیدن کامل برنامه هسته‌ای خود، خواهد داشت.

پس ایالات متحده چراغ سبز نشان داد؟

تصور اینکه چنین حمله‌ای در این مقیاس، با انتظار تلافی ایران که می‌توانست جان آمریکایی‌ها در منطقه را به خطر بیندازد، بدون اطلاع ایالات متحده انجام شده باشد، دشوار است. می‌توان گفت که ایالات متحده به طور فعال در تسهیل آن دخیل نبود، اما شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد ایالات متحده در رفع تعارض بر فراز حریم هوایی عراق نقش داشت؛ اکثر جنگنده‌های اسرائیلی از فراز سوریه و عراق پرواز کردند و ایالات متحده کنترل حریم هوایی عراق را در دست دارد.

ترامپ

همچنین به احتمال زیاد نوعی همکاری اطلاعاتی وجود داشته است. و باز هم، ایالات متحده در دفاع از اسرائیل مشارکت داشت. بنابراین، توصیف این حمله به عنوان یک حمله کاملا یک‌جانبه اسرائیلی دشوار است. فکر می‌کنم درجه‌ای از دخالت ایالات متحده وجود داشت. فکر می‌کنم او در نهایت وارد درگیری شد، زیرا می‌خواست نشان دهد که تنها ایالات متحده قادر به پایان دادن به برنامه هسته‌ای ایران است.

جنگ ۱۲ روزه چه تغییراتی در منطقه ایجاد کرده است؟

بدون شک، تعادل قدرت در منطقه تغییر کرده است اما ایران نابود نشده است. ایران همچنان قابلیت‌های تهاجمی قابل‌توجهی در قالب صدها موشک بالستیک دارد. می‌دانیم که ایران می‌تواند با ذخایر باقی‌مانده موشک‌های خود، درگیری با اسرائیل را برای چند هفته دیگر به یک جنگ فرسایشی تبدیل کند.

همسایگان ایران چه واکنشی نشان داده‌اند؟

کشورهای خلیج فارس اکنون حتی بیشتر از قبل نگران این هستند که ایران زخمی و در تنگنا، که قبلاً در پاسخ به حملات ایالات متحده به خاک کشورهای خلیج حمله کرده بود، اگر درگیری از سر گرفته شود یا اگر ایران از نظر اقتصادی توسط اسرائیل و ایالات متحده بیشتر تحت فشار قرار گیرد، ممکن است علیه آنها اقدام کند. در نتیجه، کشورهای خلیج فارس اکنون بیش از پیش مشتاق حفظ فاصله برابر از ایران و اسرائیل هستند، به این معنا که عادی‌سازی بیشتر روابط اسرائیل با کشورهای منطقه اکنون حتی کمتر از قبل محتمل است.

اردوغان

اثر دیگر این است که رقابت استراتژیک بین اسرائیل و ترکیه اکنون بازی جدید منطقه است. اما نمی‌توانم تصور کنم که این رقابت استراتژیک شبیه به آنچه در چهار دهه گذشته بین ایران و اسرائیل دیده‌ایم باشد، زیرا در نهایت، ترکیه با اسرائیل روابط دیپلماتیک دارد، عضو ناتو و گروه ۲۰ بوده و اقتصادش در سطح جهانی یکپارچه است. بنابراین، متفاوت خواهد بود، اما فکر می‌کنم در این دینامیک جدید منطقه‌ای، بسیار برجسته‌تر خواهد شد.

برنامه هسته‌ای ایران تا چه حد آسیب دیده است؟ آیا به قول دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا "نابود" شده یا در بهترین حالت فقط کند شده است؟

ما نمی‌دانیم. ارزیابی‌های خسارت جنگی که توسط ایالات متحده و اسرائیل انجام شده، بر اساس تصاویر ماهواره‌ای و اطلاعات سیگنالی است. و این تنها اطلاعات محدودی درباره آنچه واقعا در زمین رخ داده ارائه می‌دهد. تنها راه برای به دست آوردن تصویر دقیق، حضور نیروها یا بازرسان در محل است. و هیچ‌کدام در حال حاضر در دسترس نیست.

یکی از سؤالات کلیدی این است که چه بر سر بیش از ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده ۶۰ درصدی ذخیره‌شده در ایران آمده است.

می‌دانیم که از سال ۲۰۲۱، ایران صدها سانتریفیوژ پیشرفته تولید کرده است، اما مطمئن نیستیم که کجا ذخیره شده‌اند. زیرا آژانس بین‌المللی انرژی اتمی پس از خرابکاری اسرائیل در تاسیسات تولید سانتریفیوژ در آوریل ۲۰۲۱، دسترسی به نظارت بر تجهیزات در ایران را از دست داد. نظارت بر مواد همچنان کامل بود، اما نظارت بر تجهیزات از دست رفت. بنابراین، کاملا ممکن است که ایران تأسیسات مخفی داشته باشد.

پس "گزینه نظامی" کارساز نبوده است؟

خب، اگر این نتیجه را با دستاورد گزینه دیپلماتیک مقایسه کنید، توافقی که دقیقاً ۱۰ سال پیش مذاکره شد، تفاوت را می‌بینید که گزینه نظامی با استاندارد بسیار پایین‌تری سنجیده می‌شود. چون در توافق هسته‌ای سال ۲۰۱۵، ، ایران تاسیسات فردو را تعطیل کرده بود. این تأسیسات که در عمق زمین قرار دارد و ایالات متحده با بمب‌های سنگرشکن بمباران کرد، تهدیدی ایجاد نمی‌کرد. فردو تا سال ۲۰۳۱ اجازه نداشت هیچ ماده شکافت‌پذیری داشته باشد.

اکنون برآورد ایالات متحده این است که حملات برنامه هسته‌ای ایران را یک تا دو سال به عقب انداخته است. بنابراین، ۱۵ سال بدون شلیک یک گلوله در مقابل دو سال با بمباران گسترده و تخریب اعتماد و جان غیرنظامیان قرار گرفته است.

همچنین در سال ۲۰۱۵، امکان حضور بازرسان در این تاسیسات وجود داشت تا تعهد ایران را تایید کنند و ایران ۹۷ درصد از ذخیره اورانیوم غنی‌شده خود را خارج کرد. هیچ‌کدام از این گزینه‌ها اکنون برای جامعه بین‌المللی در دسترس نیست. بنابراین، گزینه نظامی به وضوح نتایج بسیار کمتری نسبت به دیپلماتیک تولید کرده است، اگر این دو را یک‌به‌یک مقایسه کنیم.

وضعیت کلی در ایران اکنون چیست؟

مهم‌ترین مشاهده این است که موجی از ملی‌گرایی به دلیل حملات اسرائیل به ایران ایجاد شده است.

در سال ۲۰۱۵، شما و سازمانتان، گروه بین‌المللی بحران، به راه‌اندازی توافق هسته‌ای کمک کردید. با توجه به آن تجربه، آیا امروز مسیری برای توافق جدید می‌بینید؟ و اگر چنین است، چه مفادی را انتظار دارید در مرکز چنین توافقی باشند؟

همیشه گزینه‌ای برای دیپلماسی وجود دارد. اما فکر می‌کنم اکنون بسیار دشوارتر شده، زیرا خواسته شماره یک ایرانی‌ها در مذاکره با رئیس‌جمهوری آمریکایی که یک بار در سال ۲۰۱۸ با خروج از توافق مذاکره‌شده بین ایران و قدرت‌های جهانی به آنها ظلم کرد و در سال ۲۰۲۵ در میانه مذاکرات دیگری آنها را بمباران کرد، تضمین‌های امنیتی است که این اتفاق دیگر تکرار نشود. حالا، ایالات متحده تا زمانی که ایران تهدیدی برای اسرائیل باشد، تضمین‌های امنیتی به ایران نخواهد داد.

این مفهوم که ایران به جای بازسازی برنامه هسته‌ای خود در تأسیسات زیرزمینی که ممکن است در برابر حملات بیشتر ایالات متحده یا اسرائیل آسیب‌پذیر باشد، کنسرسیومی در جزیره‌ای در خلیج فارس بسازد و ایالات متحده، کشورهای اروپایی و کشورهای خلیج فارس را به عنوان یک پروژه مشترک دعوت کند، فکر می‌کنم بهترین مسیر پیش رو است.

به این ترتیب، ایران می‌تواند حق غنی‌سازی اورانیوم را حفظ کند، اما برنامه غنی‌سازی مستقل نخواهد داشت. این برنامه چندملیتی خواهد بود، همان‌طور که در اروپا وجود دارد. ناظران و بازرسان بیشتری علاوه بر بازرسان آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در محل حضور خواهند داشت تا اطمینان حاصل کنند که این برنامه ماهیت غیرنظامی خود را حفظ می‌کند.

سایر بازیگران، مانند اتحادیه اروپا یا چین، چه نقشی می‌توانند ایفا کنند؟

این عمدتا یک مذاکره بین ایالات متحده و ایران خواهد بود. سایر بازیگران و ذی‌نفعان می‌توانند آن را تسهیل کنند یا دشوارتر سازند. در حال حاضر، چینی‌ها نمی‌توانند نقش سازنده‌ای ایفا کنند، زیرا ایالات متحده با چین تنش‌های خاص خود را دارد. و چین، حتی زمانی که در مذاکراتی که به توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ منجر شد فعال بود، بیشتر یک بازیگر منفعل بود تا فعال.

در مورد اروپایی‌ها، فکر نمی‌کنم ایران یا ایالات متحده خیلی مشتاق به دخالت آنها باشند. اما آنها هنوز کارت قدرتمندی در دست دارند، یعنی توانایی "بازگرداندن" تحریم‌های سازمان ملل که به عنوان بخشی از توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ تعلیق شده بود در دست آنهاست. این توانایی برای در اکتبر امسال منقضی می‌شود. اما اگر اروپایی‌ها تحریم‌های سازمان ملل را بازگردانند، خطر این وجود دارد که ایران، که بازرسان آژانس را اخراج کرده، تصمیم به خروج کامل از معاهده منع گسترش تسلیحات هسته‌ای بگیرد، همان کاری که کره شمالی در سال ۲۰۰۳ قبل از تبدیل شدن به یک کشور دارای سلاح هسته‌ای انجام داد. بنابراین، من فکر می‌کنم که اروپایی‌ها می‌توانند مسائل و مسیر دیپلماتیک را پیچیده کنند تا اینکه به طور سازنده به آن کمک کنند.

کشورهای منطقه‌ای دیگر می‌توانند نقش مثبتی در تسهیل مذاکرات بین ایران و ایالات متحده ایفا کنند، مانند رهبرانی که روابط شخصی خوبی با رئیس‌جمهور ترامپ دارند و از ادامه یا تشدید این درگیری سودی نمی‌برند، مانند رجب طیب اردوغان رئیس‌جمهور ترکیه، محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی، یا امیر قطر. این افراد در گذشته نقش میانجی ایفا کرده‌اند و اکنون هم می‌توانند به طور بالقوه به راه‌حل کمک کنند، به‌ویژه اگر در این مفهوم کنسرسیوم منطقه‌ای برای غنی‌سازی باقی بمانند.

اروپایی‌ها به حملات اسرائیل و ایالات متحده به ایران واکنش‌های متفاوتی نشان داده‌اند. صدراعظم آلمان، فریدریش مرتس، ابتدا از این حملات ستایش کرد، دیگران نگران فرسایش حقوق بین‌الملل هستند. نظر شما چیست؟

ناامیدی و خشم و به طور کلی احساسات نباید سیاست‌هایی را دیکته کنند که ارزش‌هایی را که اروپایی‌ها بیش از ۷۰ سال حفظ کرده‌اند، تضعیف می‌کنند. فکر می‌کنم به طور کلی، استانداردهای دوگانه و ریاکاری اثراتی در تضعیف هنجارهای بین‌المللی مبتنی بر قانون دارند که در کوتاه‌مدت قابل‌جبران نیستند.

اگر صدراعظم آلمان می‌تواند علنا از حمله اسرائیل به تاسیسات هسته‌ای ایران، که به بیش از یک دلیل بر خلاف قوانین بین‌المللی بود، ستایش کند، پس پیامی که رهبران اروپایی ارسال می‌کنند این است که زور، حق را تعیین می‌کند و این محکوم کردن آنچه روسیه در اوکراین انجام می‌دهد یا آنچه یک زورگو می‌تواند در حیاط خلوت اروپا یا در خاک اروپا در سال‌ها و ماه‌های آینده انجام دهد را بسیار دشوارتر می‌کند. صحبت کردن درباره حقوق بشر برای اروپا پس از جنایاتی که در یک سال و نیم گذشته در منطقه رخ داده، بسیار دشوارتر شده است. اما وقتی به مسائل جنگ و صلح می‌رسد، فکر می‌کنم رفتار با ایران در طول این بحران سابقه بسیار مشکل‌سازی ایجاد کرده و اساسا نشان داده که اروپا معتقد است تنها برخی حق دفاع از خود را دارند. تنها برخی کشورها باید به قوانین بین‌المللی پایبند باشند، اما نه دیگران. برخی کشورها باید استانداردهای حقوق بشر را رعایت کنند، اما نه همه آنها.

تروییکا اروپا

این در جهانی که روز به روز آشوبناک‌تر و قطبی‌تر می‌شود بسیار مشکل‌ساز است. و اروپا بدون چندجانبه‌گرایی، بدون حفظ قوانین بشردوستانه بین‌المللی و به طور کلی قوانین بین‌المللی فکر می‌کنم بازیگری بسیار ضعیف‌تر در صحنه بین‌المللی خواهد شد.

چشم‌انداز شما برای منطقه چیست؟

به طور کلی، من در کوتاه‌مدت بدبین و در بلندمدت خوش‌بین هستم. اما در این مورد، فکر می‌کنم به احتمال زیاد در کوتاه‌مدت، اسرائیل تقریباً فهرست اهداف خود در ایران را به اتمام رسانده است. هیچ ضرورت سیاسی برای بنیامین نتانیاهو برای ازسرگیری درگیری وجود ندارد. با تعطیلی کنست، موقعیت او حداقل تا اکتبر امن است. بنابراین، نیازی به اقدام نظامی فوری نیست. فکر می‌کنم بازگشت به جنگ در هفته‌های آینده بعید است.

یکی از چیزهایی که دیدیم حمله ایران به پایگاه ایالات متحده در قطر بود. برای اولین بار، ایران مستقیما به یک کشور خلیج‌فارس حمله کرد. و این یعنی اگر این درگیری از سر گرفته شود، خطر گسترش آن بسیار واقعی است. 

ارسال نظر

پربازدیدترین‌ها
کارگزاری مفید