صادق زیباکلام در گفت وگو با اقتصادنیوز پاسخ می دهد:

لمپن ها کیستند؟/نقش لمپن ها در بازی های سیاسی

کدخبر: ۱۰۴۳۶۸
صادق زیباکلام، استاد دانشگاه با تعریف لمپن ها و اشاره به ویژگی های آنها از نقش آنها در مسائل سیاسی ایران سخن می گوید.
لمپن ها کیستند؟/نقش لمپن ها در بازی های سیاسی
امیر کلهر: در تاریخ معاصر ایران، آشکار‌ترین نقش‌آفرینی لمپن‌ها در جریان کودتای ۲۸ مرداد ماه سال ۱۳۳۲ در سقوط دکتر محمد مصدق و سرکوب نهضت ملی ایران است. طیب حاج رضائی و شعبان جعـفـری معروف به «شعبون بی‌مخ» از شناخته شده‌ترین سر دسته‌های گروه‌های لمپن در آن زمان بوده‌اند. همچنین می‌توان از احمد عشقی، رمضون یخی، بچه‌های سنگلج و گلوبندک به عنوان دیگر گروه‌های لمپن اسم برد.

با صادق زیبا کلام در همین زمینه به گفت‌و‌گویی کوتاه نشستیم. این استاد دانشگاه معتقد است که لمپن‌ها با گروه‌های فشاری که بعد از انقلاب اسلامی سال ۵۷ به وجود آمدند تفاوت دارند و نباید این دو گروه را با هم یکی بدانیم، چرا که یکی به دنبال پول و منافع مادی است و دیگری به دنبال اعتقادات سیاسی خود.

*اصطلاح لمپن به چه معنا است و ویژگی‌های افراد لمپن چیست؟
در لغت نامه دهخدا از لمپن به معنای فرد بیکاره و ژنده‌پوش نام برده شده و در همین تعریف اضافه کرده است که این افراد برای به دست آوردن پول به هر کار ناپسندی تن می‌دهند. دزدان، چاقوکشان، اراذل و اوباش و ولگردان جزو لمپن‌ها‌ هستند.
همچنین اصطلاح لمپن را برای نخستین بار مارکس به صورت جدی به کار برد. مارکس لومپن ‌پرولتاریا را «خرده‌ طبقه‌‌ای» می‌دانست که برخلاف بورژوازی و پرولتاریا، در کار و فعالیت تولیدی هیچ نقشی ندارد و از طریق گدایی، واسطه‌گری و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند. مارکس معتقد بود جامعه از لایه‌ها و طبقات مختلف تشکیل می‌شود، اما در اینجا اصلیترین ویژگی لمپن‌ها این است که در حقیقت هیچ طبقه‌ای ندارند. لمپن‌ها فاقد ریشه طبقاتی مشخصی هستند و در حقیقت بی‌ریشه هستند. این جزو اولین ویژگی‌هایی است که مارکس به این افراد اطلاق می‌کند. حال به دلیل اینکه بی‌ریشه هستند بنابراین به صورت سیال عمل می‌کنند و به دنبال جریان‌های سیاسی مختلف و رهبران سیاسی از هر جناحی که باشند حرکت می‌کنند، چرا که مهم برای آنها منافع مادی است، پس به همین علت رهبران و جریان‌های سیاسی می‌توانند به راحتی آنها را به دنبال خودشان بکشند.
لمپن‌ها در اکثر مواقع از سوی جریانات راست مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرند. مارکس اصطلاح پرولتاریا لمپن را برای این دسته از افراد به کار می‌برد، چون معتقد است از نظر اقتصادی این افراد با زحمت کشان تفاوت زیادی ندارند و فقط پرولتاریا را از لمپن‌ها متشخص‌تر می‌داند.
این اقشار و لایه‌ها که مهارت و تخصصی هم نداشته و ندارند، پیاده نظامی بودند که در اروپا در نیمه دوم قرن ۱۸ تا نیمه دوم قرن ۱۹ حضور فعالی داشتند که اوج حضور آنها در اوایل قرن ۱۹ که عصر انقلاب‌ها و شورش‌ها شناخته می‌شد بودند.
لمپن‌ها هنر و دانش چندانی ندارند و به همین دلیل در اختیار جریانات پوپولیستی که در طیف راست هستند قرار می‌گیرند. این افراد به شدت مورد توجه احزاب هستند تا از آنها برای مقاصد سیاسی خود سو استفاده کنند. این جامعه‌شناسی فشرده‌ای از این افراد بود.

*لمپن‌ها در تحولات سیاسی ایران چه نقشی داشته‌اند؟
به طور کلی لمپن‌ها عملکرد مثبتی در ایران نداشته‌اند. به نظر می‌رسد برداشت مارکس در مورد لمپن‌ها در مورد جامعه ایران هم مصداق پیدا می‌کند. لمپن‌ها گروه‌هایی بودند که نفع و سودشان به گروه‌های راست رسیده است. چون در ایران فضای سیاسی بازی وجود نداشته است، بیشتر این افراد نقش‌های اجتماعی داشته‌اند، چون زورگیر‌ها، چاقوکش‌ها و دزد‌ها و غیره. البته لازم به ذکر است که این افراد در جریان کودتای ۲۸ مرداد تاثیر گذار بودند و از لمپن‌ها به شدت استفاده زیادی شد. حتی نطفه‌های اولیه کودتا ۲۸ مرداد را لمپن‌ها سازماندهی کردند.
البته در دوران مشروطه هم محمد علی شاه سعی کرد از این جریانات به نفع خود استفاده کند اما چندان موفق نبود. ماجرا از این قرار بود که وقتی طرفداران شیخ فضل الله نوری، در میدان توپخانه تجمع می‌کنند و به عنوان اعتراض در این میدان چادر می‌زنند، محمد علی شاه برای مقابله با این افراد سعی می‌کند با توسل به افراد زورگیر، قمه‌کش و چاقوکش افراد معترض را از آنجا خارج کند، اما موفق نمی‌شود چون مشروطه محبوب مردم بود و در آخر هم برای خارج کردن مردم از میدان توپخانه متوسل به ارتش می‌شود. در بعد از انقلاب اسلامی هم لمپن‌ها نقش بسیار کمی داشته‌اند.

*آیا درست است که لمپن‌ها را با گروه‌های فشار یکی بدانیم؟
خیر. لمپن‌ها را با گروه فشار نمی‌توانیم یکسان بدانیم. گروه‌های فشار انگیزه و مقاصد سیاسی دارند. درست است که گروه‌های فشار کارهای خلاف قانون انجام می‌دهند و با ایجاد رعب و وحشت برای دیگر افراد و گروه‌های سیاسی عمل می‌کنند اما ایجاد این رعب و وحشت انگیزه مادی ندارد و تنها به واسطه اعتقاداتشان است که دست به این اقدامات می‌زنند. افرادی که در گروه‌های فشار هستند برای اعتقادی که دارند و فکر می‌کنند درست است، اقدام به آتش زدن کتاب فروش می‌کنند یا زمانی که فکر می‌کنند فیلمی به عقایدشان توهین کرده یا برای جامعه خطرناک است، دست به برگزاری تجمع می‌زنند و خواستار پایین آوردن آن فیلم می‌شوند.
لازم است بگویم که، درست که نتیجه کار گروه‌های فشار با لمپن‌ها تفاوتی ندارد اما انگیزه‌هایشان با یکدیگر تفاوت دارد. لمپن‌ها به دنبال پول و منافع مادی هستند، در صورتی که گروه‌های فشار به دنبال اعتقادات خود هستند.
گروه‌های فشار از خودشان عقیده و نظر دارند، در صورتی که لمپن‌ها از خودشان عقیده و نظر چندانی نداشته‌اند. حال ممکن است بخش‌هایی از حاکمیت از گروه‌های فشار برای رسیدن به مقاصد خود بهره‌برداری کنند، مانند تجمعی که در مقابل سفارت انگلیس برگزار شد و بعد هم به داخل سفارت حمله شد اما افرادی که به سفارت انگلیس حمله کردند را بنده لمپن نمی‌دانم، دلیلش هم این است که این افراد دنبال اهداف، انگیزه‌ها و مقاصد سیاسی‌ای بودند که به آن اعتقاد داشتند اما لمپن‌ها اعتقادات سیاسی و اجتماعی چندانی ندارند.
اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید