پربازدیدترینها
دردهای من گرچه مثل دردهای مردم زمانه نیست درد مردم زمانه است قیصر امینپور
این روزها که میگذرد، شادم که میگذرد این روزها -شادم که میگذرد-قیصر امینپور
من در زمینههای مختلف با شریعتی زندگی کردم، اما باید از منظر ارتباطی به شریعتی بپردازم. امروز از شریعتی حرف زدن خیلی دشوارتر از گذشته است چراکه ناکامیها، دشواریها و تبعیضها و هرچه بهعنوان احساس یا واقعیت وجود دارد، یکی از متهمان آن، شریعتی است.
وجوه حس همدردی و فهم همدلانه در برابر رنج مردم لازمه درمانگری اجتماعی و سیاسی و نوزایی است
تشکر میکنم از این برنامه اما خودم را شایستهی این تقدیرها نمیدانم. آقای میدری به خاطر دغدغهای که برای عدالت و توسعه ایران دارند، بهدنبال این هستند که رویکردهایی را جستوجو کنند تا ایران را از پرتگاههایی که ریشهاش ناگفتوگویی است، نجات دهند.
یکی درد و یکی درمان پسندد / یکی وصل و یکی هجران پسندد/ من از درمان و درد و وصل و هجران/ پسندم آنچه را جانان پسندد باباطاهر
هنوز با همه دردم امید درمان است/ که آخری بود آخر شبان یلدا راسعدی
در شهر یکی کسی را هشیار نمیبینم/ هر یک بتر از دیگر شوریده و دیوانه/من بیدل و دستارم در خانه خمارم/یک سینه سخن دارم هین شرح دهم یا نه (مولانا)
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق/ تا بگویم شرح درد اشتیاق/ سر من از ناله من دور نیست/ لیک چشم و گوش را آن نور نیست (مولانا)
نیازمند بلا گو رخ از غبار مشوی/که کیمیای مراد است خاک کوی نیاز/ز مشکلات طریقت عنان متاب ای دل/که مرد راه نیندیشد از نشیب و فراز حافظ
به صدف مانم خندم چو مرا درشکنند کار خامان بود از فتح و ظفر خندیدن همچو غنچه تو نهان خند و مکن همچو نبات وقت اشکوفه به بالای شجر خندیدن مولانا
خواهی که سخت و سست جهان بر تو بگذرد/ بگذر ز عهد سست و سخنهای سخت خویش
«اگر دردم یکی بودی چه بودی/ وگر غم اندکی بودی چه بودی/ به بالینم طبیبی یا حبیبی/ ازین هر دو یکی بودی چه بودی» بابا طاهر
«پس بدان این اصل را ای اصل جو / هر که را درد است او بردهست بو/ هر که او بیدارتر پردردتر / هر که او آگاهتر رخ زردتر»
«یک دم نگاه کن که چه بر باد میدهی /چندین هزار امید بنیآدم است، این» (سایه)
«چو غنچه گرچه فروبستگی است کار جهان/ تو همچو باد بهاری، گره گشا میباش...حافظ»
«ایرانیام و با خوف و رجا درگیر، اما باز/ در این خوف و رجا من دل به جای دگری دارم.»
1) یکشنبه 11 اردیبهشت، روز معلم و آغاز دومین دوره شیمی درمانیام برای گذر از معبر پر نشیب و فراز درمان سرطان است.
وقتی یکشنبه ۲۸ فروردینماه از زیرزمین بخش شیمیدرمانی بیمارستان پارس، روایت ابتلا به سرطان پانکراس و آغاز نخستین دوره شیمیدرمانیام را نوشتم، پنجرههای ارتباطی جدیدی به روی گفتوگو باز شد.
نقش اصلی ارتباطات بالا بردن توان شنیدن، دیدن و گفتن معانی نهفته در پیامها است؛ رسانهها هم در هر صورتی که باشند، شنیداری، دیداری، نوشتاری یا تلفیقی و ترکیبی و شبکهای در بهترین وجه باید بتوانند جهانها و عرصههای بسته را در مقیاسهای فردی و جمعی به روی هم بگشایند.
لنگر از قافله ریگ روان میجویی/ ای که از زندگی امید ثبات است ترا... (صایب تبریزی) خواندن کتاب پرنکته «امید بدون خوشبینی» تری ایگلتون Terry Eagleton، متفکر و منتقد صاحبنام انگلیسی، در روزهای آغاز سال، معناهای فراوان دارد.
هفتهنامه «ترقی» از نشریات دهه20خورشیدی در صفحه نخست، شماره 202 خود به تاریخ 4آذرماه 1325، سرمقاله و خبری دارد که در شمار گزارشها و خبرهای بیزمان تاریخ اجتماعی و سیاسی ماست.
1) هنوز در ایامی هستیم که بازخوانی رخدادهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی سال 57 و روایتهای تاریخی آنها موضوعیت دارد. فهم ساحت و نقش رسانههای آن دوران هم از این موضوع بیرون نیست، هرچند تفاوت زمینههای اجتماعی و سیاسی و متون ارتباطی آن روزها و این روزها، فراوان است.
یلدا شب آیینى ایرانیان، ریشه در عواطف، احساسات و مناسبات نشاط انگیز و جانبخش فرهنگی و اجتماعی ما دارد.
ســــرانجام دغــدغه «جان» در تند شدن خیز سوم کرونا در ایران بر نگرانی از «نان» پیشی گرفت و«طــــــرح جامـــــــع مدیریت هوشمند محـــــدودیـــتها» از اول آذرماه اجرایی شد.
تجربههای جوامع کنونی بهطور عام و جامعه ایرانی بهطور خاص، آموخته است که باید با زیستن در «جامعه خطر» - به تعبیر اولریش بک، جامعهشناس آلمانی- آشنا بود، در آن توانا شد و از «طبیعت بحرانی» و «جامعه در معرض تهدید» سبکهای جدید به زیستن را در همه وجوه انسانی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی آموخت. ضرورتهای «حکمرانی خوب»، «توانمندی جامعه مدنی» و «مسئولیت اجتماعی شهروندان» برآمده از همین واقعیت گریزناپذیر است. افقهای ناشناخته و ناگشوده مدام در حال پیدایش و گسترش است.