درباره انقلاب تکنولوژیک قرن بیست و یکم

کدخبر: ۳۳۶۹۴۹
امروزه و در آغاز شروع دهه سوم قرن بیست­ و یک با توجه و دقت به چند نشانه برجسته و پررنگ، به آسانی متوجه می‌شویم که ساختار نظام بین‌الملل در حال پوست‌اندازی و نظم نوین جهانی در حال شکل‌گیری است. تحولات گسترده حوزه فناوری و صنعت و دگرگونی­های پیش آمده در زمینه­ خدمات به ما نشان می­دهد که دیجیتالیسم تا چه اندازه بر هر چیزی سیطره پیدا کرده است.

جهان از سال‌های پایانی دهه اول قرن بیست و یکم شاهد سرعت گرفتن تغییر و تحولاتی بوده که تأثیرات عمیق و شگرفی بر رابطه­ تولید و توزیع کالا و سرمایه برجای گذاشته است و اکنون نیز سرعت و گستره­ تحولات، آنچنان سرشار و بسیط شده است که انسان­ها بدون آنکه اختیار کنند و یا حتی متوجه باشند، تحت تأثیر نیروی آن قرار می­گیرند.

تکنولوژی و هوش مصنوعی را می­توان به‌مثابه چاقویی دانست که در عین کاربردش برای پوست کندن میوه، می‌شود از آن در جهت تهدید و آسیب رساندن به سایر افراد استفاده کرد. تغییر و تحولاتی که می­تواند به انسان در تولید و مدیریت امور، کمک­های ارزشمندی کند، در عین حال، تهدیدی مهم برای او به حساب می‌آید. انقلابی که در عصر ما در حال شکل‌گیری است، توانایی تأثیر عمیق بر نحوه­ زیست بشر و شیوه­ مواجه شدن او با مسائل روزمره و تغییر بی‎حد آن را دارد.

توسعه و گسترش هوش مصنوعی و تکنولوژی در قرن حاضر، فرصت جدیدی را برای دولت‌ها و شرکت­های عظیم بین‌المللی فراهم می­سازد تا با تحولات جدید همراه شده و نسبت به گذشته قدرتمندتر شوند. دسترسی به حریم خصوصی، شناخت دقیق روحیات شخصی و ویژگی­های اخلاقی و رفتاری‌تان و سرقت توجه شما نسبت به موضوعات و رخدادهای اطرافتان، تنها چند نمونه­ کوچک از ورود انسان به عصر فرمانروایی­ دیجیتال و هوش مصنوعی است.

همه نشانه‌ها خبر از در راه بودن یک انقلاب جهانی دارند؛ انقلابی که انسان قرن بیست و یک، بی­آنکه بداند همراه موج آن در حرکت است و آنچه در مقصد انتظارش را می‌کشد، چشم‌اندازی متفاوت برای آینده است. به گواه بسیاری از دانشمندان، صاحب‌نظران و متخصصان حوزه­ هوش مصنوعی، در آینده‌ای نه چندان دور، سلاح انسان چیزی جز تکنولوژی و فناوری نخواهد بود. سلاحی که می­تواند چالش­های خطیر و صعبی را برای بشر فراهم ساخته و تبدیل به رویایی برای قدرتمندان و کابوسی برای ضعیف­ترها شود.

چند سالی است که تکنولوژی به دنبال پاسخ یک معما است؛ این معما اینگونه مطرح می­‌شود که چگونه می­توان نظم سابق را درهم ریخته و نظم نوین جهانی را مبتنی بر هوش مصنوعی و ربات­ها پایه­گذاری کرد؟

آنچه که در عصر جدید قطعی به نظر می­رسد، این حقیقت است که قدرت پردازش ابررایانه­ها و هوش مصنوعی به طور پیاپی و سازمان‌مند در حال افزایش بوده و هر روز، خبر از اختراعات جدید در حوزه­ تکنولوژی به گوش می­رسد. استفاده­ بیش از سه و نیم میلیارد نفر از گوشی­های هوشمند از مهم­ترین آثار این انقلاب در تمام سطوح زندگی انسان است. این تحولات طی پنج سال اخیر با چنان سرعت گسترده­ای صورت گرفته که کمتر کسی توانسته است جریان نیرومند آن را متوقف سازد.

اکنون بشر در جایی ایستاده­ است که می­توان به صراحت اعلام کرد تکنولوژی، تبدیل به مفهوم حاکم بر عصر ما شده است و حتی واپس‌گرایانه‌ترین رژیم­های این عصر نتوانسته‌اند اثرات این انقلاب اطلاعاتی را کم کنند. تکنولوژی­ می­تواند کاتالیزور انقلاب­ها و شورش­های عظیم اجتماعی در کشورهای عقب­‌مانده و در حال توسعه باشد؛ زیرا قدرت ایفای نقش سیاسی­ آن، چنان گسترشی یافته است که لرزه بر اندام نظام­های توتالیتر و واپس­گرا انداخته و آنها را مجبور به رعایت برخی موازین اخلاقی­ و حقوقی ساخته است.

تکنولوژی، همان دانشی است که می­تواند برای همیشه نظم جهانی را آن‌چنان تغییر دهد که از طرفی نیروی جایگزینی برای مقابله با آن وجود نداشته باشد و از طرف دیگر، انسان نیز با رشد تکنولوژی و هوش مصنوعی، جایگاه و ارزش نیروی کار خود را از دست بدهد. اگر روند تولید ابزارهای تکنولوژیک به همین شکل ادامه یابد به زودی شاهد شکل‌گیری دولت‌های توتالتیر به مراتب بدتر از دولت­ فاشیستی بنیتو موسولینی یا هیتلر در قرن بیستم خواهیم بود.

آنچه در حال حاضر متفاوت­تر از قرن بیستم به نظر می­رسد، هوشمندتر و قدرتمندتر شدن دولت­ها است. دولت‌هایی که اگرکمی به توتالیتاریسم گرایش پیدا کنند، می­توانند بسیار خطرناک­تر، زیرکانه‌تر و هوشمندانه­تر نسبت به دولت­های توتالیتر قرن بیستم عمل کنند؛ چراکه آن­ها می­توانند با حذف گروه­های اجتماعی مختلف و تغییر شیوه­ زیست آن‌ها، کنترل جوامع را در اختیار بگیرند. شاید آنچه که در فیلم­های هالیوودی، تخیّل و رویا به نظر می­آید، اکنون در حال تبدیل شدن به واقعیت است.

قرون گذشته، شاهد دگرش حوادث و وقایع و حتی تغییر مسیر تاریخ با اختراعات و اکتشافات بشری بودند؛ اما در حال حاضر، شرایط به سمتی می­رود که انسان به چنان قدرتی رسیده است که نه تنها توانایی بسط اراده خود در مسیر تاریخ و تغییر آن را دارد، بلکه می‌تواند به آن پایان نیز ببخشد.

در سال‌های اخیر، رشد شگفت‌انگیز و بی­سابقه­ علم و دانش، انسان را به مهندسی امور آینده و کنترل آن سوق داده است. آنچه که امروز از جنبه­ تکنولوژیک در آن به­ سر می­بریم، ما را به سمت یک جامعه­ الکترونیک و فراصنعتی می­برد که بر خلاف انقلاب­های سابق( کشاورزی، فئودالی و صنعتی)، دگرگونی­هایی در حوزه ماهیت فردی و اجتماعی به وجود می­آورد.

نکته حائز اهمیت این است که جامعه فراصنعتی مورد بحث، مدینه­ فاضله­ای برای سرمایه‌داران بزرگ جهانی خواهد بود که آرزو دارند آینده را به دست آورند و در مقابل آن‌ها، مردم را در برابر این هوش و قدرت مصنوعی، سرگردان‌تر از پیش خواهیم یافت. صاحبان آینده می­توانند بدون استفاده از نیروی کار انسان‌های غیرمتخصص و با استفاده از ربات­ها و هوش مصنوعی و بدون پرداخت هیچ دستمزدی، سرمایه­ به وجود آمده از کالاهای تولید شده را صرف جنگ و دیگر سیاست­های غیرانسانی کنند. روندی که در صورت ادامه‌دار بودن آن، نمی­توان امید چندانی به بقای بشر داشت و به سمت مرز فاجعه­ای کشیده خواهیم شد که یقیناً بسیار وخیم­تر از هر آنچه تاریخ بشر تاکنون به خود دیده است، خواهد بود.

 

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید