در ذهن دولت بایدن چه می گذرد؟

عدد تحریم های مورد اختلاف ایران و آمریکا

کدخبر: ۴۱۶۲۱۱
ایلان گلدنبرگ و همکاران اش در مرکز امنیت آمریکای نوین در جولای 2020 بر سه متغیر مهم در سیاست خارجی بایدن در قبال تهران دست گذاشتند.
عدد تحریم های مورد اختلاف ایران و آمریکا

رویکرد همزمان اما مرحله ای بندی شده به جای رویکرد ترتیبی دوره اوباما شامل مهار برنامه هسته‌ای ، تاثیر سیاست منطقه‌ای ایران و همچنین تنش‌های منطقه‌ای.

آنها بر این باور بودند که" هر تلاش برای مذاکره با ایران در ماه‌های ابتدایی می‌تواند برای آمریکا بزرگ‌ترین فرصت جهت مهار برنامه‌ی هسته‌ای باشد قبل از اینکه دولت احتمالا متفاوتی از دولت روحانی در تابستان 2021 در ایران روی کار بیاید."

اما چرا گلدنبرگ چنین پیشنهادی را در تابستان سال گذشته به جیک سالیوان و ستاد انتخاباتی بایدن ارائه کره بود؛اول اینکه شروع این استراتژی از برجام سریعترین و آسان ترین راه برای کنترل برنامه هسته ای و کاهش تنش ها با ایران است؛هر توافقی به غیر از برجام نیازمند ماهها و شاید سال ها مذاکره باشد؛ در حالیکه با استقرار یک دولت دیگر در تهران زمان برای پیشبرد استراتژی همزمان نه ترتیبی محدودتر می شود؛پس بهتر است قبل از آغار به کار دولت جدید در تهران ،ایران در درون جعبه قرار گیرد اما چگونه؟آمریکا با بازگشت به برجام به دو ابزار مهم دسترسی بیشتری خواهد داشت ؛اول اسنپ بک و دوم استفاده از اهرم تحریم ها در حوزه هایی که با برجام سازگاری دارد.با چنین چارچوب کاری دولت بایدن ،مذاکرات وین را آغاز کرد و حتی برای رسیدن به این مهم شرط ایران برای مذاکرات غیر مستقیم را نیز پذیرفت و به نظر می رسد در این مرحله از آمادگی لازم برای اعطای امتیازات گسترده به تهران نیز برخوردار است. 

در چنین چارچوبی دولت بایدن تقریبا از همان دور نخست مذاکرات برجام پذیرفته بود که همه تحریم های سبز را بر اساس بندهای 27 تا 29 برجام لغو یا تعلیق کنداین تحریم ها شامل 6بخش(انرژی،پتروشیمی،بانک،خودروسازی،کشتیرانی و بیمه)و در عین حال 748 نام و مقام تصریح شده در برنامه جامع اقدام مشترک می شود.

با این همه دولت بایدن با تاکید بر بند29 برجام بر این باور بود که باید تمامی تحریم هایی که دولت ترامپ تحت عنوان و برچسب های دیگر نیز وضع کرده است،از آن حیث که نافی انتفاع ایران از توافق هسته ای است،برداشته شود،به همین دلیل ایالات متحده ذیل ترمولوژی تحریم های ناسازگار با برجام آمادگی خود را برای برداشتن 3 تحریم دیگر نیز اعلام کرد.(در واقع این نوع تحریم ها نیز ذیل تحریم های سبز تعریف شد) دو تحریم بخشی که دولت ترامپ وضع کرد؛اول قرار دادن نام بانک مرکزی ایران در سپتامبر 2019 ذیل قانون پاتریوت و حمایت از تروریسم،بویژه بدلیل تامین مالی سپاه(نام سپاه در آوریل 2019 در لیست تروریستی وزارت خارجه قرار گرفته بود)و دوم تحریم فلزات گرانبها بر اساس فرمان اجرایی 13871 رییس جمهور در تاریخ 8می 2019.

بنابراین آمریکایی ها برای ترغیب ایران جهت بازگشت به تعهدات هسته ای خود ذیل برجام به تفسیر موسعی از تحریم های سبز رنگ دست زدند.با این همه لغو این تحریم ها با شروط ایران سر سازش نداشت ؛چرا که جمهوری اسلامی خواستار لغو کلیه تحریم ها شده بود و این تحریم ها در عمل با عدد 1538 تحریم ایالات متحده فاصله زیادی داشت؛اگرچه به لحاظ حجم تقریبا 90 درصد تحریم های ایران را پوشش می داد. اما یکی از چالش های عمده مذاکرات که در دوره های بعد خود را نشان داد ؛طبقه بندی تحریم ها زرد و قرمز بود.

واشنگتن بر اساس ترمولوژی تحریم های ناسازگار با برجام بخشی از تحریم ها را در حوزه زرد(قابل مذاکره)قرار داد؛یعنی حوزه خاصی از تحریم ها که دولت ترامپ آنها را وضع کرد تا مانع از بازگشت دولت آینده آمریکا به برنامه جامع اقدام مشترک شود.

در این چارچوب می توان به دو دسته تحریم عمده اشاره کرد؛اول قرار گرفتن نام سپاه در لیست تروریستی وزارت خارجه در آوریل 2019 و دیگری تحریم بیت رهبری و مجموعه های ذیل آن در 24 جون 2019.به نظر می رسد برای اینکه آمریکایی ها ایران را ترغیب به بازگشت به برجام کنند ؛حتی حاضر شده اند در گام اول این دو دسته تحریم را با توجه به اهمیتی که برای ایران دارد،ذیل تحریم های زرد و نه قرمز(غیر قابل رفع)قرار دهند و در گام دوم حتی پذیرفته اند این دو دسته تحریم حیاتی برای دولت ایران را بردارند.

با این اوصاف تنها اختلافات باقی مانده بر سر تحریم ها به حدود 500 تحریم بازمی گردد که آمریکایی ها آن را در حوزه تحریم های قرمز و غیر قابل مذاکره تعریف کرده اند.

اگرچه استراتژی دولت بایدن قرار دادن ایران در باکس تا قبل از استقرار دولت جدید در تهران است؛ولی ایران در این بازی و همینطور بازی های آینده می تواند به یک ابژه تبدیل نشود؛(هیچ ملازمه منطقی میان آنچه طرف مذاکراتی می خواهد و آنچه در عمل بوقوع می پیوندد،وجود ندارد)ایران با کیاست و سیاست می تواند در این میدان همچنان سوژگی کند اما چگونه؟سال 2000 هزار را به یاد بیاورید که چگونه 87سناتور آمریکایی از عادی شدن روابط اقتصادی چین با آمریکا و سپس عضویت این کشور در سازمان تجارت جهانی دفاع می کردند؛یکی از همین سناتورها رییس جمهور کنونی آمریکا بود،او و دیگران با تصور اینکه می توانند چین را در باکس قرار دهند،از قرارداد تجاری با پکن دفاع می کردند ولی چینی ها نشان دادند در استراتژی هایی که غربی ها طراحی می کنند،تضمینی برای برنده بودن آنها وجود ندارد و می توان آنها را پس از مدتی در مقابل عمل انجام شده قرار داد.

 

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید