عبور از برنامه‌ریزی سیاستگذاری

سرویس: اخبار اقتصادی کدخبر: ۴۶۸۶۸۶
برنامه‌نویسان اقتصادی و اجتماعی گمان می‌کنند همه چیز می‌دانند و بر همه متغیرها اشراف دارند و می‌توانند محیط پیرامون خود را برنامه‌ریزی کنند.

جماعت‌های انسانی و حتی اشیا و درختان و رودخانه‌ها، قابل برنامه‌ریزی نیستند. هرگونه کل‌گرایی و تبدیل کردن موجودات هستی به اشیای قابل برنامه‌ریزی جز نابودی محیط و بر هم زدن نظم خودجوش نتیجه‌ای نخواهد داشت. وقتی جملاتی زیاد تکرار و تبدیل به کلیشه می‌شوند و کلیشه‌ها شکل برنامه به خود می‌گیرند و در قالب قانون‌ها و آیین‌نامه‌ها اجرا می‌شوند، نظم جامعه را به‌هم می‌زنند و می‌توانند مخاطرات امنیتی در بعد ملی خلق کنند. هر گاه برنامه جای سیاست را گرفت، از منطق دید بلندمدت و متغیرهای پیچیده دور می‌شود.

در بسیاری از برنامه‌ریزی‌ها یک ذهنیت ساده و ابتدایی همه متغیرها را منکر می‌شود و با برنامه‌ای فنی و چند نرم‌افزار ابتدایی قصد می‌کند مشکلات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشور را حل و فصل کند. در برنامه‌ریزی‌های عقل کل‌گرا و افلاطونی، نظم خودجوش و تعادل بازار به هم می‌ریزد و اغلب هم به ضد خود بدل می‌شوند. مثلا قصد بر این است که از تولید و محصولات کشاورزی و روستاییان دفاع شود؛ اما سیاست‌ها به سمت رانت‌گرایی و کاهش کیفیت محصولات و از بین رفتن خاک و آب کشور حرکت می‌کند و درنهایت نیز جمعیت روستایی مهاجرت می‌کند و همه امکانات مدرسه، خانه بهداشت و سازمان‌های شکل‌گرفته خالی و بی‌کاربرد می‌مانند. قرار است محصولات اساسی ارزان به‌دست مردم برسد؛ اما تکرار برنامه‌های مداخله‌گرایانه و مدل‌های عجیب رانتی، روستاییان را به فکر مهاجرت می‌اندازد، کشاورزان و دامداران را ورشکسته می‌کند و آب و خاک کشور را از بین می‌برد. تکنولوژی به‌علت تکرار سیاست‌ها در غیبت به‌سر می‌برد و خلاقیت بخش خصوصی در برابر نهادهای مداخله‌گر سرکوب می‌شود. تکنولوژی که محو شود، تنها هدررفت ثروت ملی و نابودی منابع ملی رقم خواهد خورد.

سیاستگذاری و تنظیم‌گری دولت جای خود را به مداخله آشکار در بازار داده است؛ مداخله‌ای که نهادها و کارگروه‌های موازی با تعارض منافع شدید در بخش‌های عمومی خلق کرده است. به جای آنکه تفکیک قوا، نهادهای متخصص پاسخگو و حکومت الکترونیک بر اساس تجربه جهانی حاکم باشد، سازمان‌های مداخله‌گری شکل گرفته‌اند که امور حاکمیتی را تبدیل به امور تصدی‌گری کرده‌اند. خانواده‌ها، بخش خصوصی و شهروندان خود می‌دانند چگونه زندگی کنند و سود آنها در چیست. نهادهای دولتی با برنامه‌ریزی‌های متعدد در بخش خصوصی تنها خرابکاری می‌کند. کار حکومت امور امنیتی، قضایی، قانون‌گذاری، سیاست خارجی و اقدامات حاکمیتی به‌صورت به‌روز، کارآمد و تخصصی است. مداخله در خوراک، پوشاک، زندگی شخصی و بر هم زدن بازارهای مسکن، خانه، بهداشت و آموزش، جامعه را در طفولیت خود باقی می‌گذارد. متغیرهای اجتماعی و اقتصادی بی‌شمار هستند و جامعه خود فناوری‌های لازم را در راستای تامین نیازها برآورده می‌کند و دخالت دولت تنها رانتی شکل می‌دهد که تولیدکننده و مصرف‌کننده را ناراضی و حاشیه امنی برای مدیران ناکارآمد در راستای منت گذاشتن بر سر مردم ایجاد می‌کند. مسکن، بهداشت، آموزش، انرژی و هر کالای عمومی رایگان جز نابودی ثروت ملی نتیجه‌ای نخواهد داشت؛ آزمونی که تاکنون بارها به شیوه‌های مختلف پیاده شده و لازم است برای ارزیابی و طراحی مجدد از کارشناسان متخصص کمک گرفت که چگونه از برنامه‌ریزی به سیاستگذاری گام برداریم.

*مدیر گروه حکمرانی و سیاستگذاری اندیشکده دانشگاه فردوسی مشهد

منبع: دنیای اقتصاد

ارسال نظر

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    پیشنهاد اقتصادنیوز
    اقتصادنیوز امروز به شما پیشنهاد ویژه ای درباره حوزه های مهم خبری می دهد
    از دست ندهید
    کارگزاری مفید