نجات بورس در شرایط جنگی با کدام نقشه؟

به گزارش اقتصادنیوز، بازار سرمایه ایران پس از موجی از تحولات سیاسی، امنیتی و اقتصادی در هفتههای اخیر، حالا با چالشهای عمیقتری از صرفا افت شاخص یا تشکیل صفهای فروش مواجه است. برخلاف بحرانهای متعارف که از دل عملکرد ضعیف شرکتها یا ناکارآمدی سیاستهای اقتصادی پدید میآیند، اینبار منشأ بحران، ریشه در تنشهای نظامی و فضای پرابهام ژئوپلیتیک دارد.
نیازهای فوری بازار سرمایه زیر ذره بین
آنگونه که "عاطفه چوپان" در روزنامه دنیای اقتصاد گزارش داده، از همین رو، تحلیلگران معتقدند نسخههای معمول برای کنترل بازار، مانند تغییرات در دامنه نوسان یا افزایش حجم مبنا، دیگر پاسخگوی شرایط کنونی نیستند و حتی ممکن است در برخی موارد باعث تشدید سردرگمی و بیاعتمادی سرمایهگذاران شوند.
در این میان، آنچه بیش از همیشه اهمیت دارد، نگاه به بازار سرمایه نه صرفا به عنوان تابلوی معاملات روزانه، بلکه به عنوان بخش مهمی از زیرساختهای اقتصادی کشور است؛ زیرساختی که در روزهای اخیر مانند بسیاری از نقاط استراتژیک، در معرض تلاطمهای غیرمنتظره قرار گرفته و اکنون نیازمند بازسازی اعتماد، تزریق نقدینگی هدفمند و رفع ریشهای ریسکهای سیستماتیک است.
در ادامه گفتوگو با دو تحلیلگر بازار سرمایه، ابعاد این نیاز فوری را واکاوی کردیم.
محمد خبریزاد: بورس جنگزده نیاز به بازسازی دارد
محمد خبریزاد، تحلیلگر بازار سرمایه، با اشاره به باز شدن دامنه نوسان و افزایش حجم مبنا، این سیاستها را در وضعیت فعلی بازار ناکارآمد توصیف کرد و گفت: «وقتی حجم مبنا را بالا میبرند و همزمان دامنه نوسان را باز میکنند، اتفاقی میافتد که به ظاهر همهچیز را خوب نشان میدهد، اما در عمل اثر مثبتی ندارد. یعنی ممکن است یک سرمایهگذار، سهم خود را با قیمتی پایین بفروشد، اما قیمت پایانی سهم تغییر نکند. مثلا فرض کنید سهمی مثل بانک ملت در ۲۲۰ تومان صف فروش باشد، اما در صورت باز بودن دامنه، معاملات روی ۱۸۰ تومان هم انجام شود. در این صورت قیمت واقعی از نگاه بازار همان ۱۸۰ تومان است، نه قیمت پایانی.»
وی افزود: «این سیاست فقط ظاهر شاخص کل را حفظ میکند و نمیگذارد شاخص افت کند، اما در واقعیت، زیان سرمایهگذاران اتفاق افتاده است. اگر دامنه نوسان پس از این افت مجددا محدود شود، همان فشار فروش دوباره خودش را به شکل صف نشان خواهد داد.»
این تحلیلگر بازار سرمایه با اشاره به شرایط اخیر کشور گفت: «در وضعیت فعلی، بازار سرمایه با یک بحران سیستماتیک مواجه شده، نه بحرانی ناشی از عملکرد داخلی شرکتها. اگر مشکل از داخل بنگاهها بود، میشد گفت سهامدار اشتباه کرده و باید ریسک ضرر را بپذیرد. اما اکنون بحران ناشی از حمله نظامی و موشکباران است و ارتباطی با عملکرد شرکتها ندارد. بنابراین حمایت از بازار، مانند حمایت از بازسازی مناطق آسیبدیده جنگی، وظیفه دولت است.»
خبریزاد ادامه داد: «وقتی دولت اعلام میکند که هزینه بازسازی واحدهای مسکونی و تجاری آسیبدیده از جنگ را پرداخت میکند، باید همین رویکرد را درباره بازار سرمایه هم داشته باشد. این بازار هم بهنوعی موشک خورده و اگر کمک نکند، فروپاشی روانی آن به کل اقتصاد آسیب میزند.»
وی با اشاره به راهکارهای پیشنهادی برای حمایت از بازار گفت: «باز کردن نمادها برای تخلیه هیجان در شرایطی که نقدینگی در بازار نیست، بهتنهایی راهحل نیست. در چنین شرایطی باید پول به بازار تزریق شود. تزریق حدود ۳۰ تا ۵۰ هزار میلیارد تومان میتواند این هیجان را کنترل کند. بخش زیادی از این پول – حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد – صرف تصفیه اعتبارات میشود و مابقی هم دوباره به بازارهای مالی بازمیگردد.»
وی خاطرنشان کرد: «برخلاف تصور برخی، این پول از اقتصاد خارج نمیشود. بخش بزرگی از آن وارد صندوقهای درآمد ثابت یا صندوقهای طلا میشود، یعنی به بانکها بازمیگردد و مجددا در چرخه اقتصاد قرار میگیرد. بنابراین، این تزریق نقدینگی بهنوعی سیکل بسته مالی است که بار سنگینی هم بر دوش نظام پولی نمیگذارد.»
خبریزاد درباره رویکرد بانک مرکزی در مواجهه با این بحران گفت: «اگر بانک مرکزی و سیاستگذار مالی این بحران را بهدرستی تشخیص دهند، باید مانند زمان بازسازی شهرهای جنگزده عمل کنند. هرچه زودتر این مداخله انجام شود، هزینه کمتری برای دولت خواهد داشت. اگر تاخیر شود، حتی افرادی که امروز در صف فروش نیستند، ناامید میشوند و به سمت فروش میروند؛ و در آن صورت، هزینه احیای اعتماد بسیار بیشتر خواهد بود.»
در پایان، این تحلیلگر با تاکید بر ماهیت متفاوت بحران اخیر اظهار کرد: «بازار امروز نه بهخاطر سود و زیان شرکتها، بلکه بهواسطه بحران سیاسی دچار ریزش شده است. بنابراین، همانطور که زیرساختهای فیزیکی آسیبدیده باید بازسازی شوند، زیرساخت روانی بازار سرمایه نیز نیاز به بازسازی دارد. بدون تزریق نقدینگی و بازگرداندن اعتماد، نباید انتظار تعادل دوباره بازار را داشت.»
حسن حسین نیا: تعادل پایدار بدون رفع ریسک سیاسی ممکن نیست
حسن حسیننیا، تحلیلگر بازار سرمایه، راهکارهایی از جمله باز شدن دامنه نوسان همزمان با افزایش سنگین حجم مبنا را مورد نقد قرار داد و گفت: «موضوع باز کردن دامنه نوسان برای کشف قیمت تعادلی، در ظاهر میتواند اقدامی مثبت تلقی شود؛ اما وقتی در کنار آن، حجم مبنای سهم بهطور چشمگیری افزایش مییابد، عملا قیمت پایانی دچار تحریف میشود. در چنین شرایطی، قیمت تعادلی ممکن است کشف شود، اما نه بازدهی برای خریدار ایجاد میکند و نه جذابیتی برای ورود نقدینگی دارد.»
وی افزود: «سابقه بازار سرمایه ایران نشان داده که تغییرات در ریزساختارها – مثل همین افزایش حجم مبنا – معمولا به چند هفته زمان نیاز دارد تا آثار خود را در بازار خنثی کند. در این مدت، خریداران تمایلی به ورود به بازار ندارند؛ چون نهتنها سودی به دست نمیآورند، بلکه در فضایی پرریسک سرمایهگذاری کردهاند. در این وضعیت، سرمایهگذاران ترجیح میدهند داراییهای کمریسکتری مانند صندوقهای درآمد ثابت یا سپردههای بانکی را انتخاب کنند.»
حسیننیا با اشاره به شرایط کلی کشور در تیرماه ۱۴۰۴ و تنشهای نظامی اخیر افزود: «بازار سرمایه ایران اکنون در شرایطی قرار دارد که پس از جنگ هشتساله ایران و عراق، تجربه مشابهی نداشته است. برای نخستینبار در دهههای اخیر، کشور بهطور مستقیم درگیر یک منازعه نظامی شده و این تنش، بهطور طبیعی بازار سهام را بهشدت متلاطم کرده است.»
وی با اشاره به تلاشهای دولت برای حمایت از بازار اظهار کرد: «حتی اگر دولت و نهاد ناظر، نقدینگی سنگینی برای حمایت از بازار فراهم کنند، در شرایطی که تنشهای سیاسی و نظامی ادامه دارد، نمیتوان انتظار داشت که بازار به سمت رشد حرکت کند. در بهترین حالت، بازار درجا خواهد زد و به هر خبر منفی واکنش منفی شدید نشان خواهد داد. تنها در صورت کاهش ریسکهای سیاسی است که میتوان انتظار برگشت به مسیر صعودی را داشت.»
این تحلیلگر بازار سرمایه تاکید کرد: «حمایتهای دولت و نهاد ناظر ضروری و قابل دفاع هستند، بهویژه برای جلوگیری از شکلگیری صفهای فروش چندینهزار میلیارد تومانی. اما واقعیت این است که بازار تنها زمانی به تعادل واقعی میرسد که ریشه ریسکها – بهویژه ریسک سیاسی و نظامی – از میان برداشته شود. تنها در آن زمان است که میتوان انتظار پایداری و پویایی بازار را داشت.»
وی ادامه داد: «در غیر این صورت، هرچند حذف دامنه نوسان و اجرای حجم مبنای سنگین ممکن است بهطور موقت نوسانات را کنترل کند، اما بهمحض بروز کوچکترین تنش، بازار دوباره وارد فاز نزولی میشود. بنابراین این اقدامات را نمیتوان راهحل بلندمدت دانست.»
ارسال نظر