برگ برنده ترامپ در مقابل پوتین | راهبرد خطرناک زلنسکی مقابل روسیه چیست؟ | پیشنهادات تا ابد روی میز نمیمانند
به گزارش اقتصادنیوز، درحالی که تمامی تهدیدهای واشنگتن علیه مسکو به شکست منجر شد، برای آمریکا کنار کشیدن از جنگ اوکراین دیگر ممکن نیست. در این میان، ممکن است ترامپ پیشنهادهایی رد نشدنی برای پوتین داشته باشد؛ امتیازاتی که روسیه مدتهاست به دنبال آنها است.
بازیگران آماده ترک میدان نبرد نیستند
جنیفر کاوانا در ریسپانسیبلاستیتکرفت نوشت: در امتداد خط مقدم شرق اوکراین، دیگر کسی به دنبال پاسخ برای این پرسش که آیا روسیه کنترل کامل شهر پاکروفسک را به دست خواهد آورد نیست؛ بلکه همه منتظر آگاهی یافتن از زمان این اتفاق هستند. اگر پاکروفسک که یکی از نقاط حیاتی کمربند دفاعی اوکراین محسوب میشد سقوط کند، یک شکست راهبردی برای کییف و موفقیتی تاکتیکی برای مسکو به بار خواهد آورد؛ با اینوجود، حتی این تحول هم هیچ نشانهای از پایان قریبالوقوع جنگ نخواهد داشت.
هنوز هیچیک از بازیگران اصلی آماده توقف نبرد نیستند. به عقیده برخی تحلیلگران حتی احتمال دارد که ماههای پیش رو خطرناکترین مقطع جنگ باشد؛ دورهای که همراه با ناامیدی در سطوح بالای حکومت اوکراین است و از سوی دیگر، تهدیدات هستهای مستقیم یا غیر مستقیم از جانب آمریکا و روسیه رو به افزایش است.
اقتصادنیوز: اروپای بدهکار و متزلزل برای نگه داشتن اوکراین در میدان جنگ، به پول نیاز دارد. اگر کشورهای اروپایی به این درخواست مالی به چشم یک تمرین دردناک در بودجهبندی سالانه خود نگاه کنند، اشتباه بسیار بزرگی را مرتکب شدهاند؛ چرا که این یک فرصت تاریخی برای تغییر موازنه قدرت بین اروپا و روسیه خواهد بود.
پنجره فرصت آمریکا بسته شده است
برای دولت ترامپ، ادامه یافتن این روند خبر ناخوشایندی است. شاید در یک دوره کوتاه، این امکان برای واشنگتن وجود داشت که بدون هزینه سنگین و بدون درگیری بیشتر، از پرونده اوکراین کنار بکشد، اما اکنون چنین چیزی ممکن نیست. از طرفی، دیپلماسی دوجانبه با روسیه نیز متوقف شده است.
اگرچه ترامپ همچنان اصرار دارد که این جنگ، جنگ بایدن است، اما با گذشت نزدیک به یک سال از حضور او در جایگاه رئیسجمهوری، درنهایت مجبور به پذیرش مسئولیت نتیجه نهایی جنگ، چه خوب چه بد، خواهد شد.
برای رسیدن به توافق صلح میان روسیه و اوکراین، آمریکا نیازمند یک استراتژی جدید است؛ راهبردی که در گام نخست بپذیرد که هیچ میزان از فشار نمیتواند پوتین را وادار به توقف جنگ کند، مگر آنکه حداقل اهدافش را به دست آورده باشد.
آخرین سنگر اوکراین در برابر روسیه
نبرد در پاکروفسک، به نمادی از کل جنگ تبدیل شده است؛ جنگی که چهار سال از آغاز آن میگذرد و هیچیک از طرفین تمایلی به کنار گذاشتن سلاحهای خود ندارند، هرچند هرکدام دلایلی کاملاً متفاوت دارند.
به گزارش اقتصادنیوز، پاکروفسک شهری در شرق اوکراین است که اهمیت راهبردی برای امنیت اوکراین دارد. این شهر در حدود 60 کیلومتری غرب دونتسک واقع شده و روی یکی از خطوط اصلی دفاعی اوکراین قرار دارد که به آن کمربند قلعهای میگویند، و یکی از آخرین شهرهای مهم تحت کنترل اوکراین در بخش غربی دونتسک محسوب میشود.
به دلیل موقعیت جغرافیایی پاکروفسک، اگر روسیه موفق به تصرف آن بشود، مسیری سادهتر برای پیشروی به مناطق مهمتر غربی اوکراین خواهد داشت.
هزینه بالا اما قابل تحمل
عدم عقبنشینی مسکو نشانهای از عزم و اعتماد به نفس کرملین است. روسیه طی سالها نشان داده است که در برابر هزینههای جنگ، چه تحریمها و چه تلفات، مقاوم است.
پوتین به برتری نظامی کشور خود باور دارد و به همین دلیل با وجود درخواستهای ترامپ برای صلح، راه را برای افزایش حملات باز گذاشته است؛ بهخصوص در نقاطی که خطوط دفاعی اوکراین در حال فروپاشی است.
هزینه ادامه چنین رویکردی برای روسیه بالا، اما قابلتحمل است؛ زیرا پوتین نتیجه جنگ را موضوعی حیاتی برای بقای خود میداند.
اوکراین بر لبه تیغ
به باور نویسنده، لجاجت متقابل اوکراین نشانه ضعف این کشور است، نه قدرت آن. در حقیقت، رهبران کییف میدانند که کشور به یک آتشبس نیاز دارد؛ اما از پیامدهای احتمالی آن میترسند.
بسیاری از اوکراینیها باور دارند که هرگونه توافق با روسیه موقتی خواهد بود و پوتین درنهایت به دنبال کنترل کل اوکراین است. در نتیجه، انتخاب واقعی برای کییف، تصمیمگیری میان صلح و جنگ نیست؛ بلکه انتخاب میان امروز جنگیدن، با مبارزه در جنگی بزرگتر در آینده است.
به همین دلیل، اوکراین عقبنشینی آهسته و تدریجی در میدان را به تسلیم فوری ترجیح میدهد؛ راهبردی خطرناک که بقای کشور را در لبه تیغ قرار میدهد.
اروپا خواهان پایان سریع جنگ نیست
کشورهای اروپایی در ظاهر خواهان آتشبسی فوری هستند، اما در عمل تمایلی به پایان سریع جنگ ندارند. علت چنین نگرشی ترکیبی از مصلحتگرایی و رسیدن به منفعت در بلندمدت است. اولین نفع اروپا از ادامه جنگ، زمان خریدن برای بازسازی نظامی اروپا است؛ چرا که تا زمانی که روسیه در باتلاق اوکراین درگیر است، تهدید آن علیه ناتو بسیار محدودتر خواهد بود. اما پس از پایان جنگ این نگرانی توسط اروپا وجود دارد که روسیه ارتش خود را بازسازی، و به سمت غرب پیشروی کند.بنابراین طولانی شدن جنگ، یک حاشیه امن موقت را برای اروپا فراهم میکند.
دومین منفعت، فرار اروپا از زیر بار مسئولیت مالی در قبال اوکراین است. وقتی جنگ تمام شود، اروپا باید هزینه بازسازی اوکراین را بپردازد و روابط نهادی این کشور با اروپا را عمیقتر کند. بنابراین، تا زمانی که جنگ ادامه داشته باشد، این هزینهها معلق میماند.
سیاست صبر و تماشاگری منفعل
از طرفی در واشنگتن، ترامپ واقعا به دنبال متوقف کردن کشتار و پایان جنگ است، اما چندان عجلهای برای رسیدن به این هدف ندارد.
ترامپ تاکنون بار عمده تأمین تسلیحات اوکراین را بر دوش اروپا گذاشته است و از این طریق، هزینههای سیاسی و مالی جنگ را برای آمریکا پایین آورده است. به همین دلیل دولت ترامپ همچنان ترجیح میدهد که نظارهگر این جنگ باشد. چنانکه دولت او اذعان کرده است که گاهی فقط باید بگذاری تا با یکدیگر بجنگند.
سناریو کابوسوار برای اوکراین
با اینحال، سیاست صبر و نظاره دو خطر بزرگ دارد. ادامه روند جنگ ممکن است به فروپاشی کامل نظامی اوکراین منجر شود. هیچکس واقعا نمیداند که اوکراین تا چند هفته یا چند روز دیگر قادر به مقاومت است، و اگر اوکراین سقوط کند آمریکا با سه انتخاب بدشوار روبهرو خواهد شد؛ پذیرش افزایش گسترده حمایت ها و هزینهةای جنگ، رها کردن اوکراین و سقوط کییف و آخرین گزینه، فشار آوردن به اوکراین برای پذیرش یک توافق نامطلوب.
ازسوی دیگر، رهبران کییف نیز میدانند که تنها راه پیروزی، گسترش جنگ و کشاندن پای ناتو و اروپا به میدان نبرد است؛ امری که برای آمریکا اصلا خوشایند نیست.
با افزایش ناامیدی اوکراین و جسارت بیشتر مسکو، خطر درگیری ناخواسته یا محاسبات غلط، بیشتر میشود.
برگ برنده در دستان ترامپ
ترامپ دلایل زیادی برای کنار کشیدن از بنبست اوکراین دارد؛ اما اکنون بدترین لحظه برای رها کردن این پرونده است.
با این حال، برای پیشبرد دیپلماسی به یک رویکرد جدید و خلاقانه نیاز است، رویکردی که بر مشوقها تکیه کند، نه ایجاد فشار بر طرفین.
قویترین اهرم فشار ترامپ این واقعیت است که برای او جزئیات توافق اهمیت چندانی ندارد؛ چرا که او تنها به دنبال خاتمه دادن به جنگ است.
در مقابل، پوتین به شدت به جزئیات یک توافق صلح اهمیت میدهد و برای رسیدن به اهداف سیاسی و اقتصادی خود، به دخالت آمریکا نیاز دارد. بدون حضور آمریکا، شاید روسیه موفق به تصرف بخش های بیشتری از دونباس بشود، اما نمیتواند تضمین عدم گسترش ناتو در مرزهای خود را داشته باشد. همچنین لغو تحریمها و انعقاد قراردادهای اقتصادی بلند مدت با دیگر کشورها، تنها به دست آمریکا ممکن است.
پیشنهادات تا ابد روی میز نمیمانند
دولت ترامپ باید از شکاف موجود در اولویتهای دو طرف استفاده کند و به مسکو نشان دهد که آماده است تا درباره مسائل بزرگ و اساسی، از معماری امنیتی اروپا گرفته تا تحریمهای اقتصادی، وارد مذاکره شود، اما این آمادگی همیشگی نیست و تا ابد روی میز نمیماند.
به بیان دیگر، واشنگتن باید بهطور شفاف اعلام کند که این دوره، یک پنجره زمانی کوتاه مدت است و اگر روسیه از آن استفاده نکند، آمریکا در آینده تنها به میانجیگری محدود برای توافقی ناچیز میان اوکراین و روسیه تمایل خواهد داشت. در چنین شرایطی، خبری از هیچ توافق بزرگ سیاسی یا اقتصادی با واشنگتن نخواهد بود و فرصت شکلدهی دوباره ساختار امنیتی اروپا نیز از بین میرود.
چنین پیام روشنی، پوتین را ناچار به انتخاب میان دو هدف مسکو میکند؛ ادامه جنگ و بهدست آوردن دستاوردهای بیشتر سرزمینی، یا توافقی جامع با آمریکا و بهرهبرداری از امتیازهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی که تنها از طریق یک معامله با واشنگتن قابل تحقق است.
ارسال نظر