تهدیدی دوگانه برای اقتصاد ایران | کم‌آبی و مهاجرت + فیلم

سرویس: اخبار اقتصادی کدخبر: ۷۵۳۸۱۸
اقتصادنیوز: اقتصاد ایران با تهدیدی دوگانه مواجه است: از یک سو، کمبود آب تولید محصولات کشاورزی را کاهش می‌دهد و می‌تواند وابستگی به واردات مواد غذایی را افزایش دهد و از سوی دیگر، فشار بر منابع آبی صنایع بزرگ، هزینه تولید را بالا برده و رشد اقتصادی را کند می‌کند.
تهدیدی دوگانه برای اقتصاد ایران | کم‌آبی و مهاجرت + فیلم

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از اکوایران، بیش از پنجاه روز از آغاز سال آبی جدید گذشته، اما هنوز در تهران حتی یک روز باران نباریده. این تصویر کوچک از واقعیتی بزرگ‌تر است: ایران در میانه خشک‌ترین سال در نیم‌قرن اخیر قرار دارد. طبق گزارش مرکز اقلیم و مدیریت، حدود ۹۷ درصد از مساحت کشور و بیش از ۹۰ درصد جمعیت، با درجات مختلفی از خشکسالی روبه‌رو هستند. آنچه زمانی تنها یک بحران زیست‌محیطی تلقی می‌شد، حالا به یک بحران اقتصادی تمام‌عیار هم بدل شده است.

آب نه‌تنها منبع حیاتی برای انسان، بلکه یکی از اصلی‌ترین نهاده‌های تولید در کشاورزی و صنعت است. وقتی بارش‌ها ۴۰ درصد نسبت به سال قبل و ۳۹ درصد نسبت به میانگین بلندمدت کاهش پیدا می‌کنند، معنایش این است که هزینه تولید در بخش‌های مختلف بالا می‌رود و اثر آن، مستقیم در قیمت مواد غذایی، انرژی و حتی کالاهای صنعتی منعکس می‌شود. در واقع، خشکسالی ردپای خود را هم در سمت عرضه اقتصاد، یعنی کاهش تولید و بهره‌وری، و هم در سمت تقاضا، از طریق تورم و کاهش قدرت خرید، به جا می‌گذارد.

 

در پایان سال آبی گذشته، حجم آب ذخیره‌شده در سدهای کشور نسبت به سال قبل حدود ۲۴ درصد کاهش یافته و از ۲۴.۵ میلیارد مترمکعب به ۱۸.۷ میلیارد مترمکعب رسیده است. در بسیاری از حوضه‌های آبریز، از جمله حوضه‌های مرکزی، جنوبی و شرقی، میزان پرشدگی سدها به زیر ۲۰ درصد سقوط کرده است. تنها در استان‌های تهران و البرز، سدهای امیرکبیر، لار و لتیان که آب بیش از ۱۲ میلیون نفر را تأمین می‌کنند، کمتر از یک‌پنجم ظرفیت خود آب دارند. در جنوب و جنوب‌شرق کشور، وضعیت بحرانی‌تر است: سد شمیل و نیان هرمزگان عملاً خشک شده و سدهای سیستان و بلوچستان نیز بین ۱۲ تا ۳۲ درصد پرشدگی دارند.

در چنین شرایطی، اقتصاد ایران با تهدیدی دوگانه مواجه است: از یک سو، کمبود آب تولید محصولات کشاورزی را کاهش می‌دهد و می‌تواند وابستگی به واردات مواد غذایی را افزایش دهد و از سوی دیگر، فشار بر منابع آبی صنایع بزرگ، هزینه تولید را بالا برده و رشد اقتصادی را کند می‌کند. تداوم این روند به‌معنای بروز تورم ساختاری در کالاهای اساسی و افزایش نااطمینانی در فضای تولید خواهد بود.

تجربه استان‌های خشک‌تر مانند سیستان و بلوچستان و هرمزگان نشان می‌دهد که بحران آب نه‌فقط مسئله منابع طبیعی، بلکه مسئله عدالت اجتماعی و توسعه اقتصادی است. مناطق کم‌آب، معمولاً با نرخ بالاتر بیکاری، مهاجرت و کاهش بهره‌وری روبه‌رو می‌شوند. در سطح ملی، کاهش منابع آبی، توان صادرات محصولات کشاورزی و صنعتی را محدود و تراز تجاری کشور را تحت فشار قرار می‌دهد.

در چنین شرایطی، سیاست‌گذاری در حوزه آب باید از نگاه مقطعی فراتر برود. اصلاح الگوی کشت، توسعه فناوری‌های آبیاری نوین، بازچرخانی آب در صنعت و بازتعریف قیمت‌گذاری منابع آبی می‌تواند مسیر پایدارتری را پیش پای اقتصاد بگذارد. هرچند ایران ذاتاً در اقلیم خشک قرار دارد، اما تجربه کشورهای مشابه نشان داده که مدیریت علمی منابع آب، می‌تواند از بروز بحران‌های اقتصادی و اجتماعی گسترده جلوگیری کند.

اکنون که خشکسالی نه در افق که در واقعیت زندگی روزمره ما حضور دارد، وقت آن رسیده که آب، نه به‌عنوان یک منبع طبیعی بلکه به‌عنوان ستون فقرات اقتصاد ملی، در اولویت تصمیم‌های سیاست‌گذار قرار گیرد.

 

ارسال نظر

پربازدیدترین‌ها
کارگزاری مفید