دلار در 18 روز چقدر رشد کرد؟ | تنشها در میدان پاستور و بهارستان
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از اکوایران، در برنامه تیتر یک امروز سهشنبه 18 آذر مروری کردیم به مهمترین شوکهای ارزی یک دهه اخیر.
دلار با جهشی تندروانه در ۱۸ روز گذشته بیش از ۱۳ درصد رشد کرده و نگرانیها از تشدید فشار تورمی و هزینههای تولید را دامن زده است. در همین حال، شاخصهای صنعتی آبان ماه تصویری هشداردهنده از تداوم رکودی عمیق و گسترده ارائه میدهند؛ رکودی که همزمان هم عرضه و هم تقاضا را تحت تأثیر قرار داده و نشانه محکمی از بهبود در کوتاهمدت نیست. در عرصه جهانی، موتور رشد چین با خطر «تله بدهی» ناشی از سالها سیاستهای محرک کوتاهمدت مواجه است، در حالی که مازاد تجاری بیسابقه یک تریلیون دلاری این کشور فصل جدیدی در مناسبات تجاری جهان گشوده است. در میدان سیاست داخلی، تنشهای فزاینده بین پاستور و بهارستان با انتقاد صریح قالیباف از عملکرد وزارت جهاد کشاورزی و ادامه فشار بر برخی وزرا، فضای مدیریت کلان کشور را ملتهب نگه داشته است. برنامه امروز «تیتر یک» مروری تحلیلی بر این محورهای کلیدی خواهد داشت.
مروری بر بزرگترین نوسانات ارزی
در اقتصاد ایران، برخلاف کشورهای توسعهیافته، نرخ ارز به عنوان شاخص کلیدی و متاثر از ساختارهای پیچیده سیاسی-اقتصادی عمل میکند. روند نوسانات دلار نشان میدهد که اگرچه افزایشهای اخیر (مانند رشد ۱۳ درصدی در ۱۸ روز آذرماه) چشمگیر است، اما در دهه گذشته بیسابقه نبوده است. دوره نسبتاً باثبات سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶، که رشد ماهانه هیچگاه از ۱۰ درصد فراتر نرفت، با خروج آمریکا از برجام در ۱۳۹۷ پایان یافت. از آن پس، شوکهای خارجی و تحریمها محرک اصلی جهشهای متوالی بودهاند.
در ماههای اخیر، افزایش تقاضای پایان سال میلادی برای تسویهحسابهای خارجی، انتظارات تورمی فزاینده و انتشار مصوبه جدید دولت برای واردات مرزی بدون انتقال رسمی ارز، از عوامل فشار بر قیمت دلار ذکر شدهاند. این نوسانات نشان میدهد نظام عرضه ارز، تحت تاثیر محدودیتهای تجاری و تحریمها، به تدریج مستهلک شده و توانایی پاسخگویی به تقاضا را از دست داده است. ادامه این روند نه تنها بیثباتی بازار را دامن میزند، بلکه با تقویت انتظارات تورمی، چالشهای اقتصاد ایران را در بلندمدت عمیقتر خواهد کرد.
صنعت در آبان؛ تصویری روشن از رکودی عمیق و گسترده
شاخصهای صنعتی آبان ماه تصویری شفاف از تداوم رکود گسترده در اقتصاد ایران ارائه میکنند؛ جایی که اغلب صنایع در محدوده انقباضی قرار گرفتهاند و تنها چند گروه محدود مانند شیمیایی، خودرویی و دارویی توانستهاند رشد مثبت ثبت کنند. همزمان افت موجودی مواد اولیه، کاهش تولید و افزایش هزینهها نشان میدهد فشار اصلی از سوی عرضه وارد شده و شکاف میان هزینه و تولید برای بنگاهها عمیقتر شده است. بررسی همزمان شامخ و دادههای رشد صنعتی حکایت از صنعتی دارد که نهتنها از ناحیه تقاضا، بلکه از مسیر سرمایهگذاری نیز تضعیف شده و نشانهای از بازگشت پایدار به مسیر رشد در کوتاهمدت دیده نمیشود.
اثر بدهی چین بر اقتصاد جهان
چین، این موتور قدرتمند رشد جهانی، با چالشی عمیق روبروست: «تله بدهی». سالها اتکا به سیاستهای محرک کوتاهمدت—مانند تزریق اعتبار و افزایش مخارج دولت—اگرچه رشد را حفظ کرده، اما بهای سنگینی داشته است. این رویکرد دو خطر اصلی ایجاد کرده: نخست، مختل شدن مکانیسمهای بازار. با دخالت مکرر دولت، قیمتها و ارزش داراییها دیگر سیگنال واقعی عرضه و تقاضا را منعکس نمیکنند. نتیجه، ظهور «شرکتهای زامبی» است: بنگاههای ناکارآمدی که با وام و یارانه مصنوعاً زنده نگه داشته میشوند و منابع را از شرکتهای نوآور میدزدند.
دوم انباشت بدهی. وقتی محرکهای مالی به استراتژی همیشگی تبدیل شود، کسری بودجه و بدهی دولتی به سطح ناپایداری میرسد. این امر فضای مالی را تحت فشار قرار میدهد و توانایی دولت برای سرمایهگذاری در زیرساخت، سلامت و آموزش—موتورهای رشد بلندمدت—را تضعیف میکند. در صورت تداوم، ممکن است اعتماد سرمایهگذاران کاهش یابد و چرخه معیوبی مشابه بحران بدهی اروپا شکل گیرد.
راه نجات، گذار از محرکهای کوتاهمدت به اصلاحات ساختاریاست: حذف شرکتهای زامبی، کاهش مالیاتها، و سرمایهگذاری در فناوری و بهرهوری. این مسیر سختتر است، اما تنها راه تضمین رشد پایدار و جلوگیری از بحران مالی آینده است. انتخاب چین، نه فقط آینده خودش، بلکه ثبات اقتصاد جهانی را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
مازاد تجاری چین هزار میلیارد دلاری شد
مازاد تجاری چین یعنی اختلاف صادرات با وارداتش برای نخستین بار در تاریخ از مرز یک تریلیون دلار عبور کرده است.
دادههای جدید اداره گمرک چین نشان میدهد که مازاد تجاری این کشور طی 11 ماه نخست سال 2025 به رقم بیسابقه 1 تریلیون و 80 میلیارد دلار رسیده، رقمی که هرگز در تاریخ تجارت خارجی چین مشاهده نشده بود.
این رکورد در حالی ثبت شده که صادرات چین به آمریکا به دلیل جنگ تعرفهای دولت ترامپ، روندی نزولی دارد. ظاهرا چین توانسته صادراتش را به سایر بازارها تسری دهد و به این ترتیب تراز تجاریاش رشد چشمگیری را تجربه کرده است.
اثر افزایش نرخ ارز بر صنایع
افزایش نرخ ارز در ماههای اخیر تأثیرات گستردهای بر فضای کسبوکارها گذاشته و بخشهای مختلف اقتصادی را با چالشهای جدی مواجه کرده است. یکی از مهمترین پیامدهای این روند، افزایش قیمت مواد اولیه است که هزینه تولید را به شکل قابلتوجهی بالا برده و بسیاری از کسبوکارها را مجبور به بازنگری در مدلهای تولید و تأمین خود کرده است. افزایش هزینه تولید، در کنار نوسانات نرخ ارز، باعث کاهش حاشیه سود شرکتها و واحدهای اقتصادی شده و توانایی آنها در سرمایهگذاری و توسعه فعالیتهای خود را محدود کرده است.
از سوی دیگر، کاهش قدرت خرید مصرفکنندگان به دلیل تورم ناشی از نوسانات ارزی، تقاضا برای کالاها و خدمات را کاهش داده و فشار مضاعفی بر کسبوکارها وارد میکند. این وضعیت به ویژه برای کسبوکارهای کوچک و متوسط که انعطاف کمتری در مدیریت هزینهها دارند، چالشهای بیشتری ایجاد کرده است. در نهایت، ترکیب افزایش هزینهها و کاهش تقاضا، فضای اقتصادی را برای بسیاری از فعالان بازار پرابهام و پرریسک کرده و آنها را در مسیر تصمیمگیری با سردرگمی مواجه میسازد.
در چنین شرایطی، ضرورت توجه به برنامهریزی دقیق، مدیریت مالی هوشمند و بهرهگیری از راهکارهای نوآورانه برای کاهش هزینهها و حفظ توان رقابتی کسبوکارها بیش از پیش احساس میشود.
تنشها در میدان پاستور و بهارستان
این روزها رابطه پاستور و بهارستان پرتنشتر از همیشه شده است.
شایعه خروج وزیر راه از کابینه در فضای رسانهای داغ شد، هرچند یوسف پزشکیان آن را سریع تکذیب کرد. با این حال فشارها بر فرزانه صادق ادامهدار است.
از طرف دیگر، قالیباف در انتقادی صریح گفت: وزارت جهاد کشاورزی به «وزارتخانهای تجاری با ارز رانتی» تبدیل شده.
وزیر کار نیز که نخستین کارت زرد دولت را گرفته با اختلافهای اخیر بر سر اجرای کالابرگ بار دیگر او را در مرکز مناقشه بهارستان قرار داد.
این حجم از برخوردها، پرسش اصلی را دوباره مطرح میکند:
آیا اینها یک بازی سیاسی است یا واقعاً ضعف مدیریتی دولت نمایندگان را به صحن کشانده؟
ارسال نظر