موسویان: تصمیم اشتباه ترامپ باعث چرخش هستهای بزرگ ایران میشود

به گزارش اقتصادنیوز به نقل از اکوایران، در پی حملات ایالات متحده به تاسیسات هسته ای ایران کریستین امانپور، خبرنگار سیانان، گفتوگویی با سید حسین موسویان، دیپلمات و مذاکرهکننده هستهای سابق ایرانی داشته است. در ادامه متن این گفت وگو ارائه میشود:
امانپور: اجازه بدهید از شما بپرسم، چون ایران مجبور بود تصمیمگیری کند. ما پیشتر بهتفصیل صحبت کردیم که توان نظامیاش و متحدان منطقهایش آسیب دیده بودند. ایران در این زمینه واقعاً در وضعیت دشواری قرار دارد. اما تهران باید تصمیم میگرفت، درست است؟ که دقیقاً چه کاری انجام دهد تا بهزعم خود، از واکنش شدیدتر آمریکا جلوگیری کند. به نظر شما، آیا این محاسبه در درون حاکمیت در زمان تصمیمگیری درباره واکنش انجام شده بود؟
موسویان: به نظرم همیشه هم از طرف ایران و هم از سوی طرفهای مقابل، از جمله کشورهای غربی، «اشتباه محاسباتی» صورت گرفته است. ما جنگ هشتساله را به یاد داریم، زمانی که ایالات متحده، اروپا، اتحاد جماهیر شوروی و همه کشورهای عربی متحد شدند تا از تجاوز صدام حمایت کنند. آنها پول، سلاح و پیشرفتهترین تجهیزات را در اختیار متجاوز قرار دادند. حتی در آن زمان، ایران موشک هم نداشت. روایت این بود که شاه رفته و ارتش ایران در هرجومرج است، پس این بهترین زمان برای حمله و تجزیه ایران است. اما با وجود اجماع جهانی از بلوک شرق تا غرب و کشورهای عربی در حمایت از متجاوز، و با وجود صدها میلیون دلار کمک و سلاح پیشرفته به متجاوز، ایران مقاومت کرد و حتی یک میلیمتر از خاک کشور را از دست نداد. صدام رفت و جمهوری اسلامی باقی ماند. یعنی همیشه این روایتها اشتباه بودهاند...
امانپور: بسیار خوب. پس اجازه دهید ادامه دهم. درباره دهه ۱۹۸۰ صحبت میکنیم. آن زمان رهبر وقت، آیتالله خمینی گفت: «جام زهر را مینوشم» تا جنگ پایان یابد. اکنون چگونه خواهد بود؟ چون ترامپ گفته یا تسلیم شوید یا با پیامدهای آن مواجه شوید.
موسویان: وقتی در سال ۱۹۸۸ آیتالله خمینی گفت جام زهر را مینوشد، به این دلیل بود که پیش از آن گفته بود تا زمانی که صدام سرنگون نشده، جنگ را ادامه خواهد داد. تنها تصمیمی که گرفت این بود که جنگ را بدون برکناری صدام پایان دهد. وگرنه او تحت رهبری خود، توانست تمامیت ارضی کشور را حفظ کند.
اما درباره بحران فعلی، مهمترین مسئلهای که روی میز است، چیست؟ آیا فقط مسئله هستهای است یا فراتر از آن؟ من شخصاً معتقدم که هدف اصلی نتانیاهو، موضوع هستهای نیست، بلکه تغییر رژیم و حتی تجزیه ایران است.
اینکه آیا این هدف، هدف آمریکاست یا نه، پرسش بزرگی است. آیا ترامپ واقعاً فقط درباره بمب هستهای نگران است؟ یا او هم به دنبال تغییر رژیم است؟ اگر هدف او تغییر رژیم باشد، آنگاه میتوان انتظار تشدید بحران، جنگ منطقهای یا حتی فرامنطقهای، و فاجعهای کامل را داشت.
اما اگر موضوع فقط برنامه هستهای ایران باشد، سه مسئله اصلی وجود دارد:
اول، همکاری ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای حل سؤالات فنی و ابعاد احتمالی نظامی است. جان کری گفته بود که توافق هستهای سال ۲۰۱۵ بالاترین سطح شفافیت، راستیآزمایی و بازرسی را در خود داشت. بنابراین در این زمینه میتوان همان پارامترهای شفافیت توافق قبلی را مجدداً اجرا کرد، چون آن توافق قبلاً بهطور کامل اجرا شده و تمامی ابهامات فنی آژانس برطرف شده بود.
مسئله دوم، ذخایر اورانیوم ایران است. جان کری گفت ایران قرار نداشت چنین ذخیره بزرگی داشته باشد. ترامپ از توافق خارج شد در حالیکه ایران هنوز بهطور کامل به آن پایبند بود. اما در پاسخ به خروج ترامپ و اعمال مجدد تحریمها، ایران نیز تعهداتش در چارچوب برجام را کاهش داد و سطح و ظرفیت برنامه هستهای خود را بهعنوان اهرم چانهزنی افزایش داد.
امانپور: متوجه هستم. اما روشن است که این اهرم فشار به ضررشان تمام شد. آنها فضا را اشتباه خواندند، اسرائیل را بعد از ۷ اکتبر اشتباه ارزیابی کردند، ترامپ را هم همینطور. بنابراین پرسش واقعی این است که آیا برای بازگشت به میز مذاکره، حاضرند—همانطور که کری اشاره کرده—دست از تعهد به نابودی اسرائیل بردارند و وارد کنسرسیومی شوند که شما هم در گذشته از آن صحبت کردهاید؟ کنسرسیومی که غنیسازی برای برنامه صلحآمیز در قلمرو رسمی ایران را ممکن میسازد. آیا چنین گزینهای را در نظر خواهند گرفت؟
موسویان: من واقعاً نمیدانم موضع نهایی دولت ایران چه خواهد بود، چون در دولت نیستم. اما دو سه سال است که مرتب گفته و نوشتهام و معتقدم باید به تقابلات اسرائیل و ایران پایان داد و دو طرف باید آتشبس کنند. آنها باید به منشور سازمان ملل بازگردند و از تهدید دست بردارند.
دوم، درباره توافق هستهای و مسئله ذخایر اورانیوم است. من شنیدم که آقای عراقچی در اولین دور مذاکرات به آقای ویتکاف گفته بود که اگر توافقی حاصل شود، ایران آماده است ۴۰۰ کیلوگرم ذخایر خود را صادر یا رقیق کند. بنابراین دیگر نگرانیای درباره ساخت ۱۰ بمب هستهای باقی نمیماند.
و نهایتاً، نگرانی درباره این است که غنیسازی ایران نظامی است یا غیرنظامی. اگر ایران زیر ۵ درصد غنیسازی کند، قطعاً غنیسازی صلحآمیز است.
در میانمدت و بلندمدت، همانطور که نوشتهام، میتوان یک کنسرسیوم منطقهای میان ایران، عربستان، امارات، قطر و دیگر کشورها تشکیل داد که تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی باشد، مشابه کنسرسیوم اروپایی "یورنکو". این طرح میتواند چندجانبه و تحت نظارت جامعه جهانی باشد.
امانپور: و نهایتاً، چون شما مذاکرهکننده هستهای سابق بودهاید، از معاون وزیر خارجه، آقای روانچی، پیش از ورود آمریکا به این جنگ پرسیدم که آیا ایران ممکن است در خفا تصمیم بگیرد بمب بسازد؟ او گفت: نه، هرگز. ما هرگز نخواستیم و نخواهیم. اما شما فکر میکنید اگر مذاکرهای شکل نگیرد، ممکن است چنین گزینهای مثل کره شمالی روی میز قرار بگیرد؟
موسویان: بستگی دارد به نحوه پایان وضعیت بحران فعلی. اگر آمریکا و اسرائیل حملات را متوقف کنند، ایران هم متوقف خواهد شد. اگر آمریکا به میز مذاکره بازگردد، ایران هم بازخواهد گشت. اگر آمریکا به قوانین بینالمللی، از جمله معاهده NPT، احترام بگذارد، ایران آماده است توافقی با بالاترین سطح شفافیت، برنامه هستهای باز داشته و نهایتا هم مشارکت در کنسرسیوم داشته باشد. اما اگر هدف، تغییر رژیم باشد و برنامه هستهای فقط بهانهای برای نابودی کامل کشور باشد، فکر میکنم در نهایت ایران به سمت ساخت بمب هستهای خواهد رفت.
آمانپور: خُب، خدای من! این یک هشدار بود. آقای سید حسین موسویان، بسیار سپاسگزارم.
ارسال نظر