ساختار صلب یا فاقد ساختار؟

کدخبر: ۴۶۴۶۶۲
هنگامی که یک نمایندۀ مجلس، یا یک امام‌جمعه، یا یک روحانی بلندپایه، یا یک فرمانده نظامی، یا یک عضو بلندپایۀ بسیج، یا یک روزنامه نگارِ یا چهرۀ متنفذ در بین اصولگرایان، یا یک سایت یا رسانۀ متعلق به آنان، در بارۀ یکی از موضوعات مبتلابه جامعه در زمینه‌های سیاست داخلی، سیاست خارجی، سیاست اقتصادی، سیاست امنیتی، سیاست فرهنگی و غیره اظهارنظر می‌کند، اظهار نظر او را تا چه اندازه باید موضع رسمی نظام جمهوری اسلامی تلقی کرد؟

به عبارت دیگر، این اظهارنظرهای روزانه که در بسیاری مواقع نیز با یکدیگر همخوانی ندارند، چه نسبتی با سیاستِ رسمی و عملی حکومت دارند و چه اهمیتی به آنها باید داد؟

در کشوری مثل آمریکا، هر یک از اعضای کنگره در بارۀ هر موضوعی به دلخواه خود موضع می‌گیرند و اظهارنظر می‌کنند، اما همۀ ناظران می‌دانند که نظر آنها تا چه اندازه با دیدگاه رسمی دولت آمریکا فاصله دارد و بر همین اساس، نسبت به میزان اهمیت آن واکنش نشان می‌دهند.

در جمهوری اسلامی اما گویی مرزی بین نظر شخصی افراد با دیدگاه‌های رسمی وجود ندارد و معمولاً به همین دلیل، علاوه بر رسانه‌ها، افکار عمومی و محافل بین‌المللی نیز در بسیاری مواقع، نظر یک فرد در اردوگاه اصولگرایان را به عنوان نظر رسمی جمهوری اسلامی تلقی می‌کنند و آن را جدی می‌گیرند.

در واقع این ویژگی، نوعی بلبشو و بی‌نظمی سیاسی در ایران پدید آورده است. این بلبشو اگر تاکنون در فضای دوگانگی قدرت سیاسی، نوعی کارکرد جناحی به منظور ابهام‌آفرینی تعمدی داشته است، اینک در شرایط یکدستی قدرت، عوارض زیانبارش روز به روز عیان‌تر می‌شود.

این وضعیت در واقع بیشتر نوعی بی‌ساختاری سیاسی را به نمایش می‌گذارد. به خلاف بسیاری از منتقدان و مخالفان که بزرگترین ضعف نظام جمهوری اسلامی را ساختارهای متصلب و غیرمنعطف آن می‌دانند، به نظر من اما بزرگترین ضعف آن، فقدان وجود ساختارهای روشن در روند تصمیم‌گیری و اجرای آنهاست.

همین فقدان ساختار روشن به افراد جنجالی و ماجراجو کمک می‌کند تا خود را نماینده و سخنگوی نظام و از تصمیم‌گیران اصلی و پشت‌پردۀ آن معرفی کنند حال آنکه چه بسا اصولاً هیچ نقش و نفوذی در اتخاذ تصمیم‌ها نداشته باشند.

یکی از دلایلی که تلاش در جهت اصلاح و تحول برخی نهادها ثمری نمی‌بخشد، همین فقدان ساختار مشخص است که می‌توان از آن به چند ساختاری ابهام‌آمیز و بی‌نظم و نامتعین هم تعبیر کرد.

بنابراین، اگر قرار به ایجاد تحولی مثبت در وضعیت جاری از سوی برخی از مسئولان است، داستان را باید از این زوایه نیز آسیب‌شناسی کنند.

گام ابتدایی در این جهت این است که سخنگویان و نمایندگان رسمی حکومت مشخص و نطرات سایرین به عنوان نظر شخصی آنها شناخته شود.

اگر مخاطب بداند که مثلاً نظرات افرادی نظیر شیخ کاظم صدیقی یا سید احمد خاتمی یا سید احمد علم‌الهدی یا سردار نقدی یا حسین شریعتمداری نظر رسمی نظام نیست، طبعاً در برابر نظرات آنها چندان برانگیخته نمی‌شود و از کنار آنها به آرامی عبور می‌کند.

در مقابل، تصور اینکه آنها هر کدام از جانب نظام سیاسی و به نمایندگی از آن سخن می‌گویند، علاوه بر ایجاد اغتشاش و هرج و مرج ذهنی برای مردم، شکل‌گیری هر گونه تفاهمی بین جامعه و حکومت در بارۀ هر موضوعی به امری غیرممکن تبدیل می‌شود.

منبع: کانال تلگرامی نویسنده

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید