مَردنگی مِسی!

کدخبر: ۴۷۰۰۴۰
​چه چیزی مرا بیاد این مطلب انداخت؟ برخی پیشنهاد های سیاست های اقتصادی اجتماعی که این روز ها از متفکرین رسمی ساطع می گردد.
مَردنگی مِسی!

اما ابتدا توضیح در مورد مردنگی. بسیاری از نسل جدید نمی دانند مردنگی چیست. آن ها هم که می دانند در قفسه های دکور و عتیقه مسن‌تر های فامیل دیده اند. تصور کنید یک لوله شیشه ای به طول مثلاً چهل سانتیمتر و قطر بیست سانتیمتر و با بر آمدگی وقطر بیشتر در میان قد.  قبل از ظهور چراغ نفتی مردم متمول از شمع های موسوم به کافوری بلند قد، معمولاً وارداتی از روسیه یا اروپا، برای روشنایی در شب استفاده می کردند.  برای جلو گیری از خاموش شدن شمع به دلیل باد و جریان هوا یک مردنگی شیشه ای روی آن قرار می دادند و شمعدان در وسط مردنگی ایمن از جریان باد بود. 

مرحوم سلطان مغفور ناصرالدین شاه پیوسته برای تفرج به ییلاق های مختلف سفر می کرد و مطبخ و خوابگاه و خیمه و خرگاه و سایر اسباب با استر و شتر حمل می شد. در این سفر ها به ناچار تعدادی از مردنگی های شیشه ای گرانقیمت می شکست. یک دانشمند مقرب الدربار به فکر چاره افتاد که فن آوری ابتکاری و بومی به کار برد و مردنگی نشکن بسازد. تعدادی مردنگی مسی سفارش داد ساخته شدند. اما وقتی در حضور سلطان مرحله امتحان فرا رسید و مردنگی مسی را روی شمعدان قرار دادند، تازه معلوم شد که نور از مس عبور نمی کند و اطاق کماکان تاریک می ماند.

تصور نکنید که روزگار تغییر چندانی کرده از ابتکارات  نبوغ آمیزی که کار نمی کند اینجانب به اقتصادی ها اکتفا می کنم. نمونه زیاد است و خودتان در نشریات می بینید مثل ایجاد شغل یک میلیون تومانی، ایجاد عدالت بانکی، تقویت اقتصاد با تحریم، رسیدن به سومین قدرت جهان با بچه دار شدن و چیز مبهمی به اسم فرهنگ سازی، تولید اتومبیل که بخش های حیاتی آن کار نمی کند، نگاه به شرق برای مقابله با غرب، افزایش زاد ولد با سهمیه اتومبیل و وام بانکی، ایجاد فراوانی از طریق قیمت گذاری… و برای یافتن موارد متعدد مردنگی مسی بعضاً اخبار را با کمی دقت پیگیری کنید. اما نکته جالب این است که نه سازنده آن مردنگی مسی و نه این ها از شکست و ضایعه سازی هیچ ابراز شرم و پشیمانی و تاسفی هم ندارند و موضوع هم به سادگی فراموش می شود تا اقدام بعدی.

منبع: کانال تلگرامی نویسنده

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید