فرصت سازی علی‌اف-2

طنین هم صدایی آذربایجان و ترکیه از نخجوان تا قره‌باغ/ آیا روسیه میدان را به رقیب باخت؟

کدخبر: ۷۲۱۹۷۵
اقتصادنیوز: آذربایجان با بهره‌برداری از جنگ اوکراین به‌عنوان تامین‌کننده انرژی جایگزین برای اروپا و محور مسیرهای تجاری جدید، موقعیت ژئوپلیتیکی خود را تقویت کرده است. اما تنش‌های منطقه‌ای با ایران و وابستگی شدید به درآمدهای نفتی و گازی ناپایدار، چالش‌های داخلی و خارجی این کشور را افزایش داده‌اند. همچنین محدودیت‌های سیاسی و اقتصادی داخلی، امیدها به اصلاحات پس از جنگ قره‌باغ را کاهش داده است.
طنین هم صدایی آذربایجان و ترکیه از نخجوان تا قره‌باغ/ آیا روسیه میدان را به رقیب باخت؟

به گزارش اقتصادنیوز، در پنج سال گذشته، کشورهایی کمی به اندازه جمهوری آذربایجان دگرگونی‌ چشم‌گیری در وضعیت خود تجربه کرده‌اند. تا همین سال ۲۰۲۰، این کشور کوچک و ثروتمند از منابع نفت و گاز طبیعی، درگیر نزاعی چند دهه‌ای با همسایه‌اش ارمنستان بود و کنترل کامل بر قلمرو خود نداشت. سال‌ها بود که منطقه جدایی‌طلب قره‌باغ کوهستانی—با جمعیتی عمدتاً ارمنی و در درون مرزهای به‌رسمیت‌شناخته‌شده‌ بین‌المللی آذربایجان—توسط نهادی خودخوانده اداره می‌شد که مورد حمایت ارمنستان بود. این وضعیت حل‌نشده، آذربایجان را از نظر دیپلماتیک محدود کرده و تعامل بین‌المللی با این کشور را کاهش داده بود. همچنین، این بن‌بست موجب وابستگی راهبردی کشور—به‌ویژه به روسیه—شده بود؛ روسیه خود را به‌عنوان میانجی حیاتی منطقه معرفی کرده و از این وضعیت برای حفظ نفوذ بر ارمنستان و اعمال فشار بر آذربایجان بهره می‌برد.امروز اما شرایط کاملاً دگرگون شده است. این عبارات بخشی ا یادداشت فارن افرز است که اقتصادنیوز آن را در سه بخش ترجمه کرده که بخش نخست با عنوان «یکه تازی آذربایجان از قره باغ تا اروپا/ چگونه جنگ در اوکراین برای علی اف فرصت ساز شد؟» ترجمه و بخش دوم در ادامه آمده است.

چرایی اهمیت قفقاز جنوبی

برای جمهوری آذربایجان، اما، صلح با ارمنستان تنها یکی از چند فرصت ناشی از جنگ اوکراین بود. با تلاش اروپا برای کاهش وابستگی به انرژی روسیه، باکو به عنوان جایگزینی نسبی مطرح شد. هرچند صادرات گاز آذربایجان به بزرگی صادرات روسیه نبود، اما به اندازه‌ای کافی بود تا امنیت انرژی اروپا به‌ویژه در کشورهای جنوبی‌تر را تقویت کند. از طریق کریدور گاز جنوبی که گاز آذربایجان را از طریق گرجستان و ترکیه به اروپا می‌رساند، باکو نقش خود را به عنوان شریک کلیدی انرژی تثبیت کرد و بین سال‌های ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۴ بیش از ۴۴ میلیارد متر مکعب گاز به اتحادیه اروپا صادر کرد.با این حال، سودهای اقتصادی کمتر از انتظار برخی در باکو بود. علی‌رغم افزایش قیمت جهانی انرژی، صادرات گاز طی این چهار سال حدود ۱۲ میلیارد دلار درآمد داشت که کمتر از درآمد نفت در یک سال بود. چشم‌انداز همچنین به دلیل تمایل محدود اروپا برای توسعه زیرساخت‌های دریافت گاز آذربایجان مبهم‌تر شده است، زیرا برخی کشورهای عضو این را با اهداف بلندپروازانه اقلیمی اتحادیه اروپا مغایر می‌دانند.همزمان، با فروپاشی مسیرهای سنتی تجارت اروپا-آسیا از طریق روسیه به دلیل تحریم‌ها، آذربایجان فرصت‌های اقتصادی جدیدی یافت. روسیه به منطقه قفقاز جنوبی به عنوان مسیر حیاتی برای مسیرهای جایگزین شمال-جنوب متکی شد و آذربایجان نیز با بهره‌گیری از موقعیت ترانزیتی خود برای مسیرهای شرق-غرب جایگزین، که به واسطه تلاش‌های غربی برای تغییر مسیر تجارت از آسیا به دور از روسیه از طریق دریای خزر شکل گرفته، سود برد. هرچند حجم بار در این مسیر افزایش یافته اما به دلیل محدودیت‌های زیرساختی هنوز تنها ۳ تا ۵ درصد از تجارت اوراسیا را شامل می‌شود. اهمیت روزافزون آسیای مرکزی به عنوان منبع مواد اولیه حیاتی، تنوع انرژی و تعادل استراتژیک در برابر روسیه و چین، توسعه این مسیرها را ارزشمند کرده است. حتی اگر کریدور میانی به اهداف بلندپروازانه خود نرسد، موقعیت استراتژیک آذربایجان جایگاه آن را حفظ خواهد کرد.

111

پیامدهای اختلاف های تهران و باکو

با این حال، این نفوذ ژئوپلیتیکی جدید نتوانسته آذربایجان را از اختلاف های منطقه‌ای، به‌ویژه با ایران، مصون نگه دارد. روابط دو کشور پس از جنگ ۲۰۲۰ که کنترل آذربایجان بر بخش وسیعی از مرز با ایران را بازگرداند و روابط با رقبای تهران یعنی ترکیه و اسرائیل را تقویت کرد، به شدت تیره شد. حمله مسلحانه به سفارت آذربایجان در تهران اوایل ۲۰۲۳، به اختلاف ها دامن زد.اگرچه تنش‌ها پس از آن کاهش یافته، ایران نفوذ خود بر باکو، از جمله رابطه دیرینه با نخجوان، منطقه جداافتاده آذربایجان در مرز ایران، را ممکن است از دست بدهد. در مارس ۲۰۲۵، ترکیه و آذربایجان خط لوله گاز جدیدی را که نخجوان را به شبکه گاز ترکیه متصل می‌کند، افتتاح کردند و وابستگی چندین دهه‌ای نخجوان به انرژی ایران را کاهش دادند. اگر توافق صلح میان آذربایجان و ارمنستان همچنین مسیر زمینی مستقیمی را از آذربایجان به نخجوان از طریق جنوب ارمنستان باز کند، ایران یک نقطه اتکای دیگر خود را از دست خواهد داد. چنین تغییری نقش ایران را نه تنها در انتقال انرژی بلکه در تجارت منطقه‌ای که ایران مدت‌ها به عنوان گذرگاه کالاهای ترکیه به آسیای مرکزی عمل کرده، کاهش می‌دهد و نفوذ ترکیه را در منطقه افزایش خواهد داد.ایران همچنین نگرانی‌های عمیق‌تری نسبت به آذربایجان دارد؛ اینکه در یک درگیری احتمالی آینده درباره برنامه هسته‌ای‌اش، باکو ممکن است به سکوی عملیات ادعایی نظامی اسرائیل تبدیل شود. افزایش جایگاه بین‌المللی آذربایجان نتوانسته این کشور را از ضعف‌های داخلی محافظت کند. پس از پیروزی در قره‌باغ، رئیس‌جمهور علی‌اف محبوبیتی بیشتر از هر زمان دیگری در تاریخ پسا شوروی کشور به دست آورد. این باید فرصت نادری برای یک بازنشانی سیاسی گسترده باشد؛ زیرا سال‌ها فقدان اصلاحات سیاسی و اقتصادی و سرمایه‌گذاری بیش از حد در حوزه نظامی به دلیل حل‌نشدن درگیری توجیه می‌شد و بسیاری از آذربایجانی‌ها امیدوار بودند پیروزی، کشور را باز و هویت ملی «پساقراباغ» جدیدی بسازد.

000

اقتصاد شکننده

اما این امیدها به سرعت رنگ باخته است. از سال ۲۰۲۳ دولت دست خود را بیشتر بسته، روزنامه‌نگاران، فعالان و مخالفان را زندانی کرده، دسترسی رسانه‌های خارجی را محدود و فعالیت چند سازمان ملل و نهادهای بشردوستانه را محدود کرده است. دولت همچنان ارمنستان را تهدید می‌داند و از تجربه مشترک جنگ، از دست دادن سرزمین و جابجایی جمعیت بهره می‌برد، اما با بازگشت مناطق اشغال‌شده و نبود تمایل عمومی به درگیری مجدد، آن تجربیات دیگر به اندازه گذشته تأثیرگذار نیستند. دولت علاقه‌ای به خروج از این روایت ندارد، نه تنها برای مشروعیت داخلی، بلکه به این دلیل که هیچ داستان ملی جایگزین واضحی شکل نگرفته است. و با تضعیف روایت دولت، چالش‌های ساختاری که قبلاً پنهان شده بودند، از جمله ناامیدی عمومی از فرصت‌های اقتصادی محدود و نگرانی از شفافیت حاکمیت بیشتر دیده می‌شوند. زیر سطح، آسیب‌پذیری‌های اقتصادی در حال افزایش است. آذربایجان به شدت به درآمدهای ناپایدار نفت و گاز دریای خزر متکی است. تولید نفت از اوج ۸۲۳ هزار بشکه در روز در سال ۲۰۱۰ به ۵۶۶ هزار بشکه در اوایل ۲۰۲۵ کاهش یافته است، زیرا استخراج دشوارتر شده است. توسعه ذخایر جدید ممکن است سال‌ها طول بکشد و نیازمند سرمایه‌گذاری خارجی قابل توجه باشد که در دنیایی که به سمت انرژی‌های تجدیدپذیر می‌رود، دشوار خواهد بود. حتی کاهش متوسط قیمت نفت در سال جاری—از حدود ۸۰ دلار در اوایل ۲۰۲۵ به ۶۴ دلار در اواخر ماه مه—می‌تواند در صورت تداوم، بیش از ۲۰ درصد درآمد دولت را از بین ببرد.

 

ارسال نظر

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    اخبار بیشتر در سرویس اقتصادی
    کارگزاری مفید