چگونه اعتراضات نسل Z سال 2025 را متحول کرد؟ | کوچ سیاست از پارلمان به شبکههای اجتماعی و خیابان | نسلی که تاریخ را تغییر خواهد داد
به گزارش اقتصادنیوز، سال ۲۰۲۵ را میتوان به عنوان نقطه عطفی در تاریخ کنشگری سیاسی نسل جوان درنظر گرفت؛ سالی که تصویر غالب از نسل Z را در میان افکار عمومی جهانیان، بهکلی تغییر داد.
تا پیش از این، روایت مسلط در بسیاری از رسانهها و محافل دانشگاهی این بود که جوانان این نسل، نسبت به مسائل سیاسی بی تفاوتند، به نهادهای رسمی اعتماد ندارند و مشارکت سیاسی را بیفایده میدانند. اما تحولات سال جاری نشان داد که این بدبینی بیش از آنکه یک واقعیت باشد، ناشی از ناتوانی در فهم شیوههای جدید کنش گری سیاسی است.
جنبش های موفق در سراسر جهان
کلوئی هادواس در گزارشی تفصیلی در فارن پالیسی نوشت: پس از جنبش بنگلادش در سال ۲۰۲۴ که بسیاری آن را نخستین انقلاب موفق نسل Z میدانند، موجی از اعتراضها با محوریت جوانان در نقاط مختلف جهان شکل گرفت. از آفریقا و آمریکای لاتین گرفته تا جنوب آسیا، نسل زد به خیابانها آمد، شبکه ارتباطی ساخت، اعتراضات را سازماندهی کرد و در مواردی، دولتها را نیز سرنگون ساخت. اگرچه هر یک از این جنبشها از قبل زمینههای داخلی خاص خود را داشت، اما همگی از ترکیب عواملی چون فساد ساختاری، بحران هزینههای زندگی و ناامیدی اقتصادی تغذیه میکردند؛ ترکیبی که دیگر قابل تحمل نبود.
اقتصادنیوز: برخی ممکن است این موج جدید از کنشگریهای اجتماعی و سیاسی را برای آینده دموکراسیهای تثبیتشده، بیاهمیت بدانند؛ اما این میتواند اشتباهی بزرگ باشد، چرا که این جنبش به خوبی مسری بودن خود را نشان داده است و نباید آن را دستکم گرفت.
در نپال، اعتراض به محدودیتهای فضای مجازی ظرف چند روز به خیزشی فراگیر بدل شد و نخستوزیر این کشور را وادار به کنارهگیری کرد. در پرو، ناآرامیهای مداوم خیابانی به استیضاح رئیسجمهور منجر شد. در ماداگاسکار، همراهی بخشی از ارتش با معترضان جوان، سقوط دولت را رقم زد. حتی در کشورهایی که اعتراضها به تغییر فوری قدرت منجر نشد، مانند کنیا، اندونزی، فیلیپین یا مراکش، دولتها با فشار اجتماعی بیسابقهای روبهرو شدند که معادلات سیاسی داخلی را تغییر داد.
این رخدادها پرسش مهمی را پیش روی ناظران جهانی گذاشته است؛ چه چیزی باعث موفقیت این جنبشها شد و چه موانعی در انتظار آنها پس از پیروزی است؟
شور خیابانی بهتنهایی تضمینکننده تغییرات پایدار نیست
یان-ورنر مولر، نظریهپرداز برجسته علوم سیاسی در مقاله آیا اعتراض مرده است؟ با نگاهی انتقادی به تاریخ جنبشهای اعتراضی، چارچوبی مهم را برای تحلیل وقایع ۲۰۲۵ ارائه میدهد. او با بررسی دو کتاب کلیدی درباره یک دهه اعتراضهای تودهای، یادآوری میکند که شور خیابانی بهتنهایی تضمینکننده تغییرات پایدار نیست.
به باور او بسیاری از جنبشهای بزرگ گذشته، از بهار عربی گرفته تا اعتراضهای ضدسرمایهداری در غرب، به دلیل نبود سازماندهی منسجم و استراتژی بلندمدت، نتوانستند دستاوردهای خود را حفظ کنند. از نظر او، تفاوت اصلی جنبشهای موفق با جنبشهای ناکام در کارکرد سیاسی پس از حضور در خیابان، نهفته است.
تحولات ۲۰۲۵ نشان داد که نسل زد، دستکم در برخی کشورها، این درس تاریخی را جدی گرفته است. استفاده همزمان از کنشگری خیابانی، شبکهسازی دیجیتال و فشار مستمر اجتماعی باعث شد که اعتراضها نهتنها دیده شوند، بلکه به نتایج ملموس برسند. با این حال، مولر هشدار میدهد که زمان اثربخشی در حوزه سیاست همیشه کوتاه است و اگر این جنبشها نتوانند نتایج خود را نهادینه کنند، خطر بازگشت رویه های قدیمی همواره وجود دارد.
ابزارهایی که به لطف تکنولوژی به وجود آمد
وجه مشترک اعتراضهایی که در ظاهر از نظر جغرافیایی و فرهنگی کاملا متفاوتاند، یک نسل جهانیشده است که با وعدههای محققنشده بزرگ شده است.
نسل زد در بسیاری از کشورهای جنوب جهانی با ترکیبی از بیکاری، تورم، فساد و شکاف طبقاتی روبهروست؛ اما در عین حال به ابزارهایی دسترسی دارد که نسلهای پیشین نداشتند. شبکههای اجتماعی، پیامرسانها و امکان سازماندهی سریع بدون ساختارهای سلسلهمراتبی همگی از ابزارهای نوینی است که در اختیار این نسل قرار دارد. چنین ترکیبی، شکلی تازه از کنشگری را به وجود آورده که هم انعطافپذیر است و هم مقاوم.
نکته دیگری که باید به آن توجه کرد این است که تعمیم دادن این موج تنها به کشورهای در حال توسعه اشتباه بزرگی است؛ چرا که تجربه نشان داده است که الگوهای اعتراض بهسرعت مرزها را پشت سر میگذارند. بیاعتمادی جوانان غربی به نخبگان سیاسی، بحران مسکن و هزینههای زندگی، میتواند زمینهساز تکرار چنین الگوهایی در دموکراسیهای تثبیتشده نیز باشد.
وقتی سیاست به پلتفرم ها مهاجرت میکند
یکی از نمادینترین لحظات سال ۲۰۲۵ در نپال رخ داد؛ جایی که نخستوزیر موقت کشور نه در پارلمان، بلکه در بستر فضای آنلاین انتخاب شد. تحلیلگران این رویداد را نه یک اتفاق عجیب، بلکه نشانهای از تغییر عمیق در شیوههای مشارکت سیاسی میدانند.
دیسکورد، پلتفرمی که اساسا برای گیمرها طراحی شده بود، به فضایی برای گفتوگوی سیاسی، چانهزنی و در نهایت تصمیمگیری ملی در نپال تبدیل شد. این تجربه نشان داد که نسل زد نهتنها به ابزارهای دیجیتال عادت دارد، بلکه آنها را بهعنوان فضاهای مشروع سیاسی بازتعریف میکند.
این تحول پرسشهای مهمی را نیز مطرح میکند: آیا چنین مدلهایی میتوانند شفاف، فراگیر و پاسخگو باشند؟ یا خطر حذف گروههایی که به این فناوریها دسترسی ندارند وجود دارد؟ با این حال، تجربه نپال نشان داد که شبکههای اجتماعی، برخلاف تصور رایج، هنوز میتوانند نقشی مثبت در احیای دموکراسی ایفا کنند.
کاهش نفوذ جهانی هند با گسترش ناآرامی ها
پیامدهای منطقهای این اعتراضها گسترده است. نویسنده در ادامه توضیح می دهد که که چرا هند نمیتواند نسبت به تحولات همسایگان خود بیتفاوت بماند. با بیثباتی سیاسی در نپال، بنگلادش و سایر کشورهای اطراف، نقش سنتی هند بهعنوان عامل ثبات جنوب آسیا، زیر سؤال رفته است.
قدرت منطقهای هند همواره بر این فرض استوار بوده که محیط پیرامونی آرام باقی بماند. اما خیزشهای نسل Z این فرض را متزلزل کردهاند. درواقع این امکان وجود دارد که اگر دهلی نو خود را با این موج جدید سیاست مردمی تطبیق ندهد، نفوذ منطقهای و حتی جهانیاش با چالش جدی روبهرو خواهد شد.
آزمون واقعی پس از پیروزی آغاز میشود
جنبش ماداگاسکار نمونهای پیچیده و هشداردهنده از تعامل اعتراض مردمی و قدرت نظامی است. همراهی ارتش با معترضان، اگرچه در کوتاهمدت به سقوط دولت انجامید، اما در بلندمدت میتواند تهدیدی برای اهداف جنبش باشد.
تجربههای تاریخی، از مصر گرفته تا سایر کشورها، نشان میدهند که ارتشها پس از مداخله در اعتراضات، بهندرت قدرت را به دیگر گروه ها واگذار میکنند. نویسندگان تأکید میکنند که آزمون واقعی معترضان پس از پیروزی آغاز میشود؛ یعنی حفظ نفوذ سیاسی، جلوگیری از تمرکز قدرت و تبدیل انرژی خیابانی به نهادهای پایدار.
آینده این جنبش ها چه خواهد بود؟
سال ۲۰۲۵ نشان داد که نسل Z نه یک نیروی حاشیهای، بلکه بازیگری تعیینکننده در سیاست جهانی است. این نسل در حال بازتعریف مفاهیمی چون رهبری، مشارکت و مشروعیت است. سیاست برای آنها نهفقط در پارلمان، بلکه در خیابان، شبکههای اجتماعی و فضاهای دیجیتال شکل میگیرد.
آینده این جنبشها هنوز نامعلوم است. برخی ممکن است ناامید و خسته شوند و برخی دیگر ممکن است که به ساختارهای جدید قدرت تبدیل شوند. اما یک چیز قطعی است؛ اینکه جهان پس از ۲۰۲۵ تغییر کرده و دیگر همان جهان قبل نیست. نسلی که زمانی متهم به بیتفاوتی می شد، نشان داد که اکنون میتواند تاریخ را تغییر دهد.
ارسال نظر