اثر بنزین 5000 تومانی بر انتظارات تورمی | ناظمی: دلار و طلا پناهگاه مردم برای مقابله با تورم است | کانال تلگرامی نمیتواند دلار را 120 هزار تومان کند
به گزارش اقتصادنیوز، بازار طلا، سکه و ارز در این هفته نوسانات بیسابقهای را تجربه کرد و تمامی رکوردهای قیمتی در این بازارها شکسته شد. دلار در مقطعی از 121 هزار تومان هم فراتر رفت و سکه هم به قیمت 128 میلیون تومان رسید. پیشبینیها نشان میدهند که نوسانات قیمتها در روزهای آینده همچنان ادامه خواهد داشت و بازار تحت تأثیر مقاومتها و حمایتهای کلیدی در ارز و طلا قرار خواهد گرفت.
اقتصادنیوز: بازار طلا، سکه و ارز در حالی معاملات امروز چهارشنبه را آغاز میکند که روز گذشته شاهد نوسانات قابل توجهی در قیمتها بود. دلار آزاد با نوسان در کانالهای ۱۱۷ تا ۱۱۹ هزار تومان، رکورد قیمتی جدیدی ثبت کرد، و بازار طلا و سکه نیز به تبع این تغییرات در مسیر نزولی و صعودی متوالی قرار گرفت. پیشبینیها نشان میدهند که نوسانات قیمتها در روزهای آینده همچنان ادامه خواهد داشت و بازار تحت تأثیر مقاومتها و حمایتهای کلیدی در ارز و طلا قرار خواهد گرفت.
مبین ناظمی کارشناس بازارهای مالی در گفتگو با اقتصادنیوز میگوید: «بعد از جهش نقدینگی و کسری بودجه ۱۴۰۳، انتظارات تورمی بهشدت بالا رفت. وقتی مردم میبینند قیمتها هر ماه بالا میرود، ارز و طلا تبدیل به پناهگاه میشود. از طرفی سهنرخی شدن بنزین ذهنیت بازار را بدتر کرد، چون خاطره افزایش قیمت حاملهای انرژی، مساوی با موج تورمی در اقتصاد بسته ایران بود».
گفتگوی اقتصادنیوز را با مبین ناظمی میخوانید.
*****
*آقای ناظمی! در چند روز گذشته قیمت دلار، طلا و سکه با افزایش مواجه بود و در این بازارها، رکوردهای جدیدی ثبت شد. به نظر شما مهمترین دلیل این افزایش قیمتها چیست؟
بازگشت بانک مرکزی به انتشار آمار تورم بعد از هفت سال، نشان میدهد سیاستگذار دنبال مدیریت انتظارات است و تورم هنوز در سطح بالا تثبیت شده و فعلاً نشانی از کاهش معنادار در دادهها نیست. تورم ۴۱ درصدی، یعنی طلا همچنان پوششدهنده قدرت خرید است.
انتشار دوباره آمار از سوی بانک مرکزی به این معنی است که سیاستگذار، ریسک تورمی را پذیرفته و این برای طلا سیگنال حمایتی است. برگشت بانک مرکزی به انتشار آمار تورم، شفافیت انتظارات تورمی را بالا میبرد. در کوتاهمدت اثر هیجانی دارد، اما چون عدد تورم اعلامی بانک مرکزی ، نزدیک به مرکز آمار است و احتمالاً انتظارات صعودی ارز را خیلی کم نمیکند.
رمزگشایی از نگرانی سرمایه گذاران بازار طلا
اما نوسانات چند روزه گذشته علاوه بر تحولات داخلی، به دلیل تحولات خارجی و بازارهای جهانی هم بود، به طوری که تغییرات سیاستهای دیپلماتیک و نظامی در آمریکای شمالی، باعث ایجاد ترس و نگرانی در سرمایهگذاران بازار طلا شد و خرید کشورهایی همچون چین و روسیه در بازار طلا تاییدی بر این اتفاق است. باید اعتراف کرد، عادیترین نوع تغییرات در کمتر از یک ماه در بازار طلا و ارز را داشتیم؛ البته حسب نقدینگی و فشار به بازارها، شاید قیمتهای فعلی نسبت به قیمتهای انتهای سال حتی ارزان هم باشند.
*وزن رویدادهای سیاسی و خبرهای اقتصادی مثل اثر تورم، سه نرخی شدن بنزین و ...در این جهش قیمتها از نگاه شما چقدر است؟
در جهشهای اخیر بازار طلا و ارز، هر دو دسته رویدادها نقش داشتهاند، اما کفه ترازو بهوضوح سمت اقتصاد سنگینتر است. اگر بخواهیم بهصورت تقریبی وزن بدهیم، وزن عوامل اقتصادی حدود ۶۵ تا ۷۵ درصد و وزن عوامل سیاسی–ژئوپلیتیک با توجه به انتشار اخبار و مصاحبههای دولت حدود ۲۵ تا ۳۵ درصد است. این اعداد تخمینیاند اما مبتنی بر رفتار تاریخی بازار ارز، سرعت واکنش معاملات خرد و جریان نقدینگی ماههای گذشته هستند.
سهنرخی شدن بنزین ذهنیت بازار را بدتر کرد
بعد از جهش نقدینگی و کسری بودجه ۱۴۰۳، انتظارات تورمی بهشدت بالا رفت. وقتی مردم میبینند قیمتها هر ماه بالا میرود، ارز و طلا تبدیل به پناهگاه میشود، حتی بدون خبر سیاسی و اطلاع از پشتپردههای سیاسی و رفت و آمدهای درونی و خارجی وزرا.
از طرفی سهنرخی شدن بنزین ذهنیت بازار را بدتر کرد، چون خاطره افزایش قیمت حاملهای انرژی، مساوی با موج تورمی در اقتصاد بسته ایران بود. حتی اگر دولت بگوید «اثر ۰.۲ درصدی» دارد، انتظارات تورمی است که بازار را حرکت میدهد، نه اعداد رسمی.
از طرفی، بازارها از هر تلاشی برای تغییر ساختار ارز میترسند. ابهام در کاهش یا حذف ارز ترجیحی، قیمت دلار آزاد را بالاتر میبرد. از طرفی نشانههای کمبود ارز عرضه شده در مرکز مبادله و عدم تخصیص به موقع ارز به واردکنندهها هم معضلی جدی در بازارها به وجود میآورد.
راهحل کاهش التهابات بازار
اقداماتی که میتواند منجر به کاهش التهاب بازارها شوند، عبارتند از: شفافسازی فوری درباره سیاست ارزی، مدیریت انتظارات تورمی (توقف تغییرات خلقالساعه قیمتها مثل بنزین و حاملهای انرژی)، تقویت سمت عرضه ارز (کاهش تأخیر تسویه با پتروشیمی و فولادیها )، فعالسازی بازار حواله با همسایگان، جلوگیری از چند نرخی شدن بیشتر (سهنرخی شدن بنزین یا ارز به بازار پیام «بیثباتی» میدهد.)، تقویت عملیات بازار باز و کنترل پایه پولی (مدیریت نرخ سود؛نه ثابت، نه جهشی) و کنترل رشد ترازنامه بانکها.
*برخی معتقدند افزایش نرخ ارز، دلایل سیاسی دارد و به همین دلیل راهکار اقتصادی برای آن وجود ندارد، نظر شما چیست؟
جهش اخیر ارز و طلا در ایران بیش از آنکه سیاسی باشد، ریشه در اقتصاد داخلی دارد؛ تورم مزمن، کسری بودجه، سهنرخی شدن بنزین و اخبار ضدونقیض درباره سیاست ارزی، وزن اصلی را در انتظارات تورمی مردم و معاملهگران ایجاد کردهاند.
برای کنترل التهاب، دولت چارهای جز شفافسازی ارزی، مدیریت انتظارات تورمی، تقویت عرضه ارز و جلوگیری از چندنرخی شدن بیشتر ندارد.
شرط دگرگونی در تعادل بازار هرات
*آقای ناظمی! افغانستان بهدلیل چالشهای مرزی با پاکستان، مسیر تجاری خود را بهسمت ایران تغییر داده است. بندر چابهار به محور اصلی این انتقال تبدیل شده و ایران با ارائه تخفیفهای لجستیکی گسترده، به جذب بار بیشتر کمک میکند. این تغییر میتواند نقطه تعادل بازار ارز هرات را دگرگون کند و بر دلار تهران که نرخگذاری آن بیشتر براساس نرخ دلار هرات صورت میگیرد، تاثیر بگذارد؟
اگر حجم تجارت از مسیر ایران، پایدار و روبهافزایش بماند، میتواند نقطه تعادل دلار هرات را پایینتر بیاورد و از طریق آن، فشار صعودی دلار تهران را تعدیل کند. اما این اثر غیرخطی، تدریجی و مشروط است.
اختلافات مرزی افغانستان–پاکستان، بسته شدن موقت گذرگاهها، تشدید تنش سیاسی و از طرفی انتقال بخشی از تجارت افغانستان به ایران و انجام تراکنشهای ارزی از طریق ایران، میتواند عاملی برای این اقدام لجستیکی باشد. اگر مسیر ایران به کانال ثابت تجارت افغانستان تبدیل شود، جریان اسکناس ورودی به شبکه صرافی ایران پایدارتر میشود و این یعنی کاهش نوسانات لحظهای و شکنندهتر شدن موجهای سفتهبازانه و افزایش قدرت مداخله بازارساز در لحظات پرتنش. البته اثر این تغییر، بهمراتب بلندمدتتر از هر مداخله کوتاهمدت بانک مرکزی است.
*بانک مرکزی و دولت در چنین مواقعی افزایش قیمت را بیشتر به جو روانی بازار نسبت می دهند. حتی در دورههایی کانال های تلگرامی متهم افزایش قیمت دلار می شدند. چقدر با این تحلیل موافقید؟
اثر جو روانی وجود دارد، اما معمولاً نقش آن «تشدیدکننده» است، نه «ایجادکننده». بنابراین وقتی دولت همه تقصیر را به گردن کانالها میاندازد، این تحلیل یکسویه و تا حدی فرار از مسئولیت است. در واقع خود دولت و بانک مرکزی با ایجاد سیاستهای پولی و مالی مختلف در بازارها دخالت میکنند. دلیل این دخالت، جبران کسری بودجه برای فرار از بدهی بیشتر است.
اگر بازارساز عرضه نکند، این نوسان بهسرعت تبدیل به قیمت جدید میشود.اگر دلار واقعی ۷۰ هزار تومان ارزش داشته باشد، جو روانی توانایی لازم ندارد تا آن را ۱۲۰ هزار تومان برساند.
کسری بودجه و خلق پول، رشد نقدینگی، کاهش عرضه ارز نیمایی (مرکز مبادله)، توقف یا کندی بازگشت ارز صادراتی و چند نرخی بودن این ارز در برگشت، چند نرخی شدن بنزین و افزایش انتظارات تورمی و ابهام درباره سیاست ارزی دولت را باید عامل اصلی قیمت دلار بدانیم.
توصیه مهم به سرمایه گذاران خرد
*در چنین مواقعی مردم چه جایگزینی برای حفظ ارزش پول دارند؟
وقتی دلار نوسانی، سیاستگذاری مبهم، و تورم بالاست، مردم معمولاً به سه دسته دارایی پناه میبرند؛ داراییهای نقدشونده و قابل حمل (دلار و سکه)، داراییهای پوششدهنده تورم داخلی (ملک و بورس) و داراییهای جایگزین نوین (ارز دیجیتال و صندوقهای سرمایه گذاری نظیر صندوق طلا و درآمد ثابت).
اما مهمتر از داراییها، رفتار مردم در دورههای جهش ارزی است. طبق تجربه، مردم سه کار کلیدی انجام میدهند؛ تبدیل سریع دارایی به ارز و طلا، تنوع و پراکندگی در داراییهای قابل حمل و نقل و پرهیز از نگهداری پول نقد ریال. در واقع هر رفتاری که منجر به فرار از ریال در داراییها باشد، جایگزینی امن خواهد بود.
*آیا این موج اخیر افزایش در قیمت ارز به موج تورمی بعدی منجر خواهد شد؟
اگر دلار در سطوح جدید تثبیت شود (نه لزوماً بیشتر رشد کند)، موج تورمی بعدی تقریباً قطعی است، اما شدت و زمان آن به چند متغیر بستگی دارد؛ تورم انتظاری، تورم وارداتی (اثرگذاری با فاصله ۱ تا ۳ ماه)، تورم دستمزدی (فشار معیشت عامل درخواست افزایش حقوق و افزایش حقوق عامل افزایش هزینه تولید است و همین افزایش هزینهها در نهایت موج تورمی دوم را ایجاد می کند).
این موج ابتدا در قیمت خدمات و کالاهای وارداتی ظاهر و سپس به تولید و نهایتاً به دستمزدها منتقل میشود. شدت تورم به میزان جهش دلار، سیاستهای ارزی دولت و کسری بودجه ۱۴۰۵ بستگی دارد، اما در هر صورت مسیر تورمی اقتصاد ایران دوباره تقویت شده است.
ارسال نظر