اقتصاددان جوان برتر سال ۹۷ تشریح کرد

نسخه‌ای برای درمان یاس

کدخبر: ۲۳۷۱۰۴
اقتصادنیوز:علی مدنی‌زاده، اقتصاددان جوان برتر سال ۹۷، در گفت‌وگویی به راهکارهای احیای امید اقتصادی در کشور پرداخت.
نسخه‌ای برای درمان یاس

به گزارش اقتصادنیوز اهم این گفت‌وگو به این شرح است:

*از ابتدا با این نیت به خارج رفته بودم که وقتی تحصیلاتم به پایان رسید، بازگردم تا کار مفیدی در حوزه اقتصاد برای مردم کشورم انجام دهم. اتفاقا در دوره‌ای که مشغول دفاع از مدرک دکترا بودم، در ابتدای دهه جاری شرایط اقتصادی کشور مشابه شرایط کنونی بود و بسیاری از دوستان از تصمیمم تعجب می‌کردند، اما واقعیت این است که برگشتنم به کشور از ابتدا پارامتر تصمیم‌گیری بود نه متغیر تصمیم‌گیری، در نتیجه از همان ابتدای دوران تحصیل نیز تلاش کردم با این هدف برنامه‌های خود را پیش ببرم. اما سالی که برگشتم تحولات اقتصادی جهت‌گیری مثبت داشت و فضا متفاوت شد، سرعت اتفاقات مثبت به‌صورتی بود که انتظارش را نداشتم.

*من برای فضای کاملا متفاوتی آماده شده بودم و اصلا فکر نمی‌کردم تا این حد بتوان کارهای مثبت انجام داد. از زمانی که فعالیت خود را در کشور شروع کردم از یک سو فضای دانشکده و دانشگاه بالاتر از سطح انتظاراتم بود که در آن فضا می‌شد کارهای خوب و مثبتی را انجام داد و از سوی دیگر به لحاظ فرصتی که در پژوهشکده پولی و بانکی پیش آمد، ارتباط نزدیکی با حوزه سیاست‌گذاری به واسطه پروژه‌های سیاستی ایجاد شد. در کل فضای بهتری نسبت به سطح انتظاراتم وجود داشت.

*تمام تلاشم در مدت ۵سال این بوده که تعادلی بین کارهای دانشگاهی و کارهای نزدیک به حوزه سیاست‌گذاری ایجاد کنم و در کنار این دو، با رسانه‌ها نیز تعامل مثبتی به وجود آورم. همچنین زمانی که به ایران برگشته بودم برخلاف انتظارم موقعیت‌های اجرایی جذابی پیشنهاد شد که به دلیل نبود تجربه، قبول نکردم، زیرا نمی‌خواستم تعادلی که در ذهنم ایجاد شده بود، از بین برود. در این مدت فضای مناسبی هم برای کارهای پژوهشی آکادمیک که از مرز علوم و علم دنیا عقب نیفتم وجود داشته و هم برای کارهای پژوهشی که در حوزه سیاست‌گذاری انجام شد، فرصت‌هایی ایجاد شد.

*اتفاقی که فکر می‌کنم برای افراد دانشگاهی و برای افراد حوزه سیاست‌گذاری بسیار ضروری است این است که ارتباطی بین سوالات حوزه سیاست‌گذاری و پژوهش‌هایی که در دانشگاه‌ها انجام می‌شود وجود ندارد. برای افراد دانشگاهی در کشور ما حضور هرچند کمرنگ در حوزه سیاست‌گذاری و نزدیک بودن به این حوزه به پژوهش‌های دانشگاهی معنا می‌دهد و آنها را کاربردی می‌کند. از سوی دیگر برای افرادی که در حوزه‌های سیاست‌گذاری هستند بسیار ضروری است که ارتباط دانشگاهی خود را قطع نکنند و از مرز علوم عقب نیفتند. در غیر این‌صورت، دانش آنها به مرور مستهلک می‌شود و سیاست‌گذار در شرایطی قرار می‌گیرد که دسترسی به علوم روز و به‌کارگیری آن برای تصمیمات ندارد. این مهم است که آن‌ها بتوانند از فضای سیاست‌گذاری خارج شده و از فضای علمی، برای امور سیاستی بهره ببرند، زیرا فضای سیاست‌گذاری بسیار سریع انسان را مضمحل می‌کند، به‌طوری که درگیر جلسات متوالی شده و فرصت فکر کردن از انسان سلب می‌شود. دانشگاه این فرصت را می‌دهد که انسان‌ها فکر کنند، این نعمتی است که معمولا سیاست‌گذارها به مرور آن را از دست می‌دهند.

* در جلساتی که با همکاران گروه مدیریت داشتیم که بیشتر در حوزه منابع انسانی کار می‌کنند، یکی از مفاهیمی که یاد گرفتم تعریف «امید» است. از لحاظ روان‌شناسی چه زمانی گفته می‌شود که شخصی امیدوار یا ناامید است؟ چندین نگاه در این زمینه وجود دارد. اما نگاهی که برایم جالب بود این است که: اول آن پدیده باید برایتان مهم باشد و جزو هدف‌های شما باشد. دوم اینکه برای آن اتفاق یک راه‌حل داشته باشید و سوم اینکه عاملیت داشته باشید. این سه ضلع در تعریف امیدواری دخیل است.به‌عنوان مثال ممکن است کسی بگوید راه‌حلی برای جلوگیری از افزایش نرخ ارز دارد. اما باید دید برای آن اتفاق عاملیت دارد یا خیر. اگر عاملیتی وجود نداشته باشد احساس ناامیدی خواهد کرد. ممکن است برای کاری عاملیت داشته باشید مثلا رئیس کل بانک مرکزی هستید اما راه‌حل نداشته باشید، باز هم ناامید خواهید شد. حالت دیگر این است که شما برای موضوعی عاملیت و راه‌حل نداشته باشید ولی ناامید هم نباشید این برای زمانی است که موضوع جزوی از اهداف شما نیست. بنابراین امید لزوما یک مفهوم حسی نیست. هم بخش شناختی (Cognitive) دارد و هم بخش غیرشناختی. یعنی شما تصمیم می‌گیرید که امیدوار باشید یا تصمیم می‌گیرید که ناامید باشید.حالا به‌عنوان یک پژوهشگر می‌خواهید پژوهشی انجام دهید که مشکلات کشور را حل کند. باور داشته باشید یا نه، شما برای این موضوع عاملیت ندارید، پس محکومید به اینکه ناامید باشید. اما اگر هدف شما این باشد که پژوهشی را انجام دهم که اگر یک روز عاملی خواست مشکل کشور را حل کند، این پژوهش راهکار درستی ارائه دهد، در این صورت قطعا ناامید نخواهید شد. مهم این است که پژوهش مدنظر اصولی و درست انجام شده باشد. اگر هدف شما این باشد که اگر زمانی سیاست‌گذار بخواهد از این پژوهش استفاده کند، این پژوهش راهکار مناسبی را در اختیار او قرار دهد، در این زمان است که پژوهشگر خود امیدوار خواهد شد. چراکه می‌دانید برای نوشتن این گزارش هم راه‌حل دارید هم عاملیت و هم هدفتان است. پس می‌توانید نسبت به کاری که می‌کنید، بسیار امیدوار باشید. به‌عنوان یک عضو هیات علمی برایم هدف این است که هر سال ۴۰ دانشجوی خوب تربیت کنم. برای این کار عاملیت دارم، هدف دارم و راه‌حل و برنامه هم دارم. در نتیجه امید دارم که به هدف می‌رسم اما توجه داشته باشید که موفقیت قاعدتا به تلاش برمی‌گردد. پس این تلاش، یک تلاش امیدوارانه است. اما اینکه بگویم اینجا درس می‌دهم که چه بشود و چه کسی قرار است از اینها استفاده کند و...؛ اینها حرف‌های ناامیدکننده است و بی‌خاصیت. اگر به تاریخ رجوع کنید نیز بسیاری از کارهایی که دانشمندان و عالمان ما نظیر بوعلی و حافظ و.. انجام می‌دادند برای مردم زمان خود لزوما قابل‌فهم نبوده است. اما مشاهده می‌شود که بعد از چند صد سال ارزش کارهای آنها دیده شده است. زمانی که ما قانون بانک مرکزی را می‌نوشتیم‌ می‌دانستیم که فردا این قانون عملی نمی‌شود. اگر هدف ما از روز اول این بود که قرار است از فردا این قانون تصویب و عملیاتی شده، بعد از آن بانک مرکزی مستقل شده و یک بانک مرکزی عالی شود مطمئنا ناامید می‌شدیم، چون می‌دانستیم که چنین اتفاقی نمی‌افتد. اما هدف این بود که اگر روزی کسی خواست یک قانون بانک مرکزی را تصویب کند آنچه ما انجام داده‌ایم به گونه‌ای باشد که اگر اجرایی شود کشور به سعادت می‌رسد. این برای زمانی است که شما کار پژوهشی انجام می‌دهید. اگر قرار است پست اجرایی داشته باشید قرار نیست که همه مشکلات کشور را حل کنید بلکه همان کاری که به شما داده‌اند را درست انجام دهید. اگر فکر می‌کنید کاری که به شما محول شده است جزوی از اهداف شما نیست، اصلا آن کار را قبول نکنید.  ممکن است شما درحال‌حاضر بگویید که اقتصاد کشور و انتخاب سیاستمداران بسیار سیاست‌زده است، اما بالاخره این نسل می‌گذرد و نسل اقتصاد خوانده قوی‌ای وجود دارد که روی کار می‌آید. قطعا هزینه زیادی دارد اما به نسل بعدی امیدوارم چون نسل تجهیزشده‌ای است.

*موضوعی که باید در تغییر تیم اقتصادی [دولت حسن روحانی] نیز به‌وجود آید، این است که فرد مدنظر در سطح عمومی متخصصان دارای وجهه مثبتی باشد؛ به آن اختیار کافی داده شود؛ تیم کارشناسی قوی داشته باشد؛ در این تیم نیز تفویض اختیار صورت گیرد و در نهایت از آن پاسخگویی نیز خواسته شود. بنابراین باید درگام نخست ساختار تصمیم‌گیری‌های کلان اقتصادی کشوربه این طریق اصلاح شود و در گام بعد، فرد شایسته‌ای برای این موقعیت انتخاب شود. در گام سوم، نیاز به تصویب قوانینی است که دست برخی از نهادهای موازی را درخصوص مداخلات احتمالی قطع کرده و قدرت کافی را برای اجرای سیاست‌ها به نهاد مرجع اعطا کند. درحال‌حاضر نوسانات لحظه‌ای که به‌عنوان نرخ دلار منعکس می‌شود مانند درجه تب یک بیمار است که برآیند بی‌سیاستی سیاست‌گذاران بوده که با سایر ناکارآمدی‌ها و شوک تحریم همراه شده است. باید جراحی اقتصادی صورت گیرد که این جراحی بدون خونریزی نخواهد بود، نمی‌توان این اصلاحات را بدون خونریزی انجام داد و هرکس این ادعا را بکند، باید به آن ادعا شک کرد. البته تمامی این موارد باید با یک خط قرمز مهم همراه باشد و آن حفظ تمامیت ارضی است، اگر این مورد نقض شود، بازگشت به یک پایداری سیاسی مشکل می‌شود و در نتیجه، نمی‌توان اصلاحات را در سایر موارد دنبال کرد. اما درباره بازگشت اعتماد و امید به مردم که سوال کردید، اتفاقی که رخ داده این است که به مرور این اعتمادها از دست داده شده و درحال‌حاضر، هر عمل سیاست‌گذار با بی‌اعتمادی و واکنش مردم روبه‌رو می‌شود. به نظرم راه‌حل این موضوع این است که سیاست‌گذار به شکل خلاقانه، دور از ذهن‌ترین اصلاحات را شروع کنند که هیچ انتظاری برای اصلاح آن وجود نداشته باشد. به بیان دیگر، جایی باشد که بیشترین آسیب به اعتماد عمومی از این طریق حاصل شده باشد. این موضوع مانند شوکی است که به یک قلب ازکار افتاده وارد می‌شود و در صورت اجرای صحیح می‌تواند موجب احیای بیمار شود. البته بسیار باید فکر شود که این بازگشت از کدام نقطه باید شروع شود، که بتوان آن را به شکل کامل اجرایی کرد و بتوان از آن دفاع کرد ولی به شخصه فکر می‌کنم این اصلاح باید از دستگاه قضایی شروع شود چراکه بیشترین چیزی که مردم را آزرده‌خاطر کرده است و موجب بی‌اعتمادی به مسوولان حاکمیت شده است مساله فساد است. به دلیل همین موضوع است که هر مسوولی که هر اصلاحی را می‌خواهد انجام دهد با مقابله اجتماعی روبه‌رو می‌شود چراکه مردم فکر می‌کنند که باز یک فساد دیگر... پس از بازگشت این اعتماد به مردم، سیاست‌گذار می‌تواند سراغ سایر موارد برود و همراهی جامعه را در سایر موارد نیز به همراه آورد.

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    اخبار بیشتر در سرویس اقتصادی
    کارگزاری مفید