اقتصاد امروز محصول 80 سال رانت دولتی
به گزارش اقتصادنیوز گزیده این گفتوگو به این شرح است:
*اینکه امروز شرایط بخش خصوصی کشور مطلوب نیست و با واقعیتها و شاخصهای استاندارد مطابقت ندارد کاملاً قابل فهم، درک و تحلیل است. واقعیت قضیه این است که نمیتوان از بخش خصوصی انتظاری غیر از موضوعاتی که عنوان شد، داشت.
*بخش خصوصی ما نقاط ضعف فراوان و قوت کم دارد و متأسفانه برخی از روحیات و خلقیات غیر منطبق با بخش خصوصی است که زاییده یک دوران طولانی اقتصاد کشور است و نمیشود توقع داشت با آنچه که در طول این چند دهه بر اقتصاد کشور گذشته است ایران؛ بخش خصوصی قوی و غیر وابسته به دولت داشته باشد.
*نوع حکمرانی در پنج دهه اخیر و یا حتی قبلتر از آن باعث شده که شاهد ایجاد و شکلگیری بخش خصوصی سالم، با نشاط و رو به توسعه نباشیم.
*در دوره قاجار بازار، بازار واقعی و بازاریان نگاهشان به اقتصاد، رقابتی بود. در آن زمان، بازاری مقتدر به عنوان امین الضرب احساس کرد که نیاز است بازاریان در مقابل برخی از سیاستها و تصمیمهای حاکمیت یک جمع داشته باشند. از اینرو مجوزی از شاه میگیرند و اتاق تجارت شکل میگیرد. به روایتی 130 تا 140 سال این اتاق فعالیت کرد. اتاق بازاریان و فعالین اقتصادی دست به زانو و جیب خودشان بودند. بر این اساس انتفاع، ضرر و زیان از محل درآمد و داراییهای خودشان بود و چشمداشتی به اموال دولت نداشتند. این جریان در طول چند دهه ادامه پیدا کرد.
*اتاق تجارت در اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی اول، به دلیل اینکه یک اقتصاد سالم، غیر دولتی و تا اندازه زیادی بخش خصوصی حاکم بوده مسیر درستی را طی کرده است. اما در دوره پهلوی اول نگاه دولتی وارد اقتصاد شد. عملاً پایه اقتصاد دولتی توسط داور (علیاکبر داور بنیانگذار دادگستری نوین در ایران و وزیر مالیه رضا شاه) که در آن زمان از اصلیترین سیاست گذاران کشور بود و سپهسالار رضا شاه و اطرافیان آن گذاشته شد و کمتر در آن دوره میبینید که کسی مدافع بخش خصوصی واقعی و سپردن کار و اقتصاد دست بخش خصوصی باشد. این نگاه در طول حرکت پهلوی اول یعنی از 1304 تا 1320 هر روز پررنگتر میشود.
*اصولاً حکومتهای دیکتاتوری و حکومتهایی که قائم به ذات و به فرد هستند سعی میکنند همه جا عنان کار دستشان باشد. تأثیرگذارترین گروهی که میتوانستند در آن زمان برای حاکمیت مسأله ایجاد کنند، بازاریان بودند لذا نگاه به اقتصاد دولتی جزو سیاستهای بقای حکومت پهلوی در دوره رضا خان بوده است.
*در دوره پهلوی دوم این مسأله بشدت پررنگتر میشود. بهطوری که بعضی از کلمات که در پهلوی دوم استفاده میشود ابداعی پهلوی دوم است و قبل از آن از این کلمات استفاده نشده است. این نشان میدهد که در دوره پهلوی دوم، شخص شاه و اطرافیان وی اعتقاد جدی به اقتصاد دولتی داشتند.وقتی صحبت از توسعه کشور میکنند، توسعه صنعتی را مدنظر قرار میدهند و خیلی جدی از اینکه توسعه صنعتی توسط بخش خصوصی و بازاریان گذاشته شود، پرهیز میکنند و اصولاً یک نگاه خیلی خُردی را به بخش خصوصی دارند. کما اینکه پایه اصلاحات ارزی همین است که فئودالها و دارندگان زمینهای بزرگ به یکسری مالک خرد تبدیل شدند تا بخش خصوصی قوی نداشته باشیم. در توسعه صنعتی پالایشگاهها، فولاد اصفهان و ساخت و سازهای بزرگی که در کشور شکل گرفت دولت وقت سعی کرد بنیانگذار آن باشد تا بخش خصوصی سهمی نداشته باشد.
*حال به اقتصاد دولتی که از 80 سال پیش به ما رسیده و در 40 سال اخیر هم به اوج خود رسیده است باید بیسیاستیها، بیکیاستیها، تصمیمهای نابخردانه، رانتها و فسادها را هم اضافه کرد.آن چیزی که در کشور اتفاق افتاده است زاییده این اقتصاد است. در چنین اقتصادی از بخش خصوصی چه انتظاری میتوان داشت. ما اکنون با بخش خصوصی رانتی، وابسته به منابع دولتی مواجه هستیم. بخش خصوصی بیش از آنکه دنبال یک اقتصاد رقابتی باشد دعوای یک اقتصاد حمایتی را دارد. حال این بخش خصوصی شکل دهنده اتاق بازرگانی میشود. از بیرون کسی اتاق بازرگانی را شکل نمیدهد.زمانیکه قیمت نفت افزایش پیدا میکند و منابع نفتی کلانی در اختیار دولتهای وقت قرار میگیرد، دولت دیگر بخش خصوصی و بازار را در تصمیم گیریهای خود نمیبیند این بخش خصوصی هم یک بخش خصوصی وابسته به رانت، بخششها و پاششهای پولی که مجموعه کشور میکند، میشود.از جریان اقتصاد اتاقی بازرگانی بوجود میآید که خیلی رقابتی و به دنبال اقتصاد رقابتی نیست و بیشتر دنبال حمایت و استفاده حداکثری ازبخششهای پولی که توسط مجموعه حاکمیت اتفاق میافتد، است.