گمانه زنی باهنر از رئیس جمهوری آینده

کدخبر: ۱۶۲۸۵۳
روزنامه آرمان - هستی قاسمی/ مطهره شفیعی: کمتر ازسه ماه تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری زمان باقی است. اصولگرایان هفته گذشته در گردهمایی موسوم به جبهه مردمی نیروهای انقلاب تلاش کردند به اجماع برسند، اما خبرهای خوشی از اردوگاه آنها به گوش نمی‌رسد زیرا نه قالیباف آرای قابل توجهی در این نشست ۳۰۰۰ نفره به دست آورده است، نه سعید جلیلی حاضر به پذیرش مکانیزم ائتلاف اصولگرایان شده است. از سوی دیگر حمید بقایی به پشتوانه محمود احمدی نژاد با قدرت وارد صحنه رقابت‌های ریاست جمهوری شده است و تلاش دارد که از اصولگرایان اعلام برائت کند، هرچند اصولگرایان هم هیچ گونه علاقه ای به همیاری او ندارند، اطرافیان بقایی اعتقاد دارند که او می‌تواند آرا و نظر بدنه اجتماعی احمدی نژاد را به خود جذب کند. به نظر می‌رسد صحنه انتخابات ۹۶ کمی پبچیده شده است. برای بررسی شرایط کشور وهمچنین تحرکات اصولگرایان«آرمان» با محمد رضا باهنر، فعال سیاسی اصولگرا، به گفت وگو پرداخته است که در ادامه می‌خوانید.
گمانه زنی باهنر از رئیس جمهوری آینده

کمتر ازسه ماه تا انتخابات اردیبهشت ماه سال ۹۶ زمان باقی است اما عملا هیچ تحرک انتخاباتی از سوی جبهه اصولگرا مشاهده نمی‌شود، علت چیست؟ آیا اصولگرایان به نحوی به یک نوع بی‌اعتنایی رسیده‌اند یا نتیجه را پیشا‌پیش به نفع روحانی پذیرفته‌اند؟

متاسفانه در کشور انتخابات ریاست جمهوری بخصوص در سه یا چهار دوره اخیر بیشتر تحت تاثیر هیجانات مردم بوده است. در یکماه پایانی مردم تصمیم می‌گیرند که به چه کسی رای دهند. در مواردی مردم رای را به کاندیدای اصلح می‌دهند. در مواردی نیز بدون بررسی و تحت تاثیر پیرامون خود به فرد رای می‌دهند. به طور مثال در همان سال ۸۴ یعنی دور اول که آقای احمدی نژاد رای آورد، من در همان زمان، خدمت آیت الله هاشمی رفتم و به ایشان گفتم: «شما در نظر سنجی‌ها نفر اول بودید و رای نفر دوم پس از شما بسیار پایین است، اما آرای منفی شما ۵۰ درصد است. هر فردی که در مقابل شما کاندیدا شود، رای می‌آورد، در واقع آرای منفی شما را جذب می‌کند.» اکنون نیز بسیاری از فعالان سیاسی و صاحبنظران مدعی هستند که احمدی نژاد در سال ۸۴ یا دور نخست ریاست جمهوری خود ۵۰ درصد آرای منفی آیت‌ا...‌هاشمی را جذب کرد. به همین دلیل باید گفت که انتخابات معمولا تحت‌تاثیر هیجان است. در واقع ۲۰ درصد مردم ظرف ۴۸ ساعت آخر تصمیم می‌گیرند.

تصور می‌کنید که هیجانات عمومی تحت تاثیر چه مسائلی قرار می‌گیرد؟

اعتقاد دارم که مشکل سیاسی کشور ما فقدان حزب است. اگر دو حزب قدرتمند و چهارچوب‌دار با ساختار تعریف شده نداشته باشیم، نمی‌توان به یک انتخابات معقول دلخوش بود و تحت تاثیر هیجان همچنان برخی از مردم رای می‌دهند. اگرچه حدود ۳۰۰حزب در کشور داریم اما عملا ۴۰حزب در کشور فعالند. از این ۴۰حزب، حدود ۱۵ تن از آنها در انتخابات فعال می‌شوند. بنابراین تا زمانی که چند حزب قدرتمند در کشور وجود نداشته باشد و مبنا، مبنای برنامه و عملکرد نباشد وضعیت به همین منوال است. بارها اشاره کردم رئیس دولت اصلاحات تا دو ماه به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری به هیچ رو فرد مطرحی نبود و احمدی‌نژاد و روحانی نیز به همین شکل انتخاب شدند، تا آنجا که مرحوم آیت‌ا...‌هاشمی در جایی عنوان کرد که اگر ما از روحانی حمایت نمی‌کردیم وی ۴۰ درصد بیشتر رای نداشت. روحانی وقتی ثبت نام کرد، هیچ کس تصور نمی‌کرد که وی رئیس‌جمهور شود. آیت‌ا...‌هاشمی از وی حمایت کرد و عارف به نفع روحانی کنار رفت و اگر به‌طور کل هر یک از این مسائل رخ نمی‌داد روحانی رای نمی‌آورد. آقای روحانی سابقه بسیار خوبی در کشور دارد اما باز هم هیچ‌کس گمان نمی‌برد که روحانی، رئیس‌جمهور شود. به همین دلیل می‌گویم انتخابات در کشور هیجانی است. اصولگرایان فعالیت خود را آغاز کردند، اما هنوز این جبهه به یک جمعبندی مشترک بر سر یک نفر نرسیده است. البته اگر بر سر یک نفر به اجماع هم می‌رسیدیم بازهم نام آن کاندیدا را مطرح نمی‌کردیم. زیرا آن‌قدر کاندیداها مورد هجمه قرار می‌گیرند که در زمان انتخابات نگاه‌ها نسبت به آنها منفی می‌شود. به هر حال ما به دنبال یک جریان وحدت‌بخش در کشور هستیم زیرا متقاعد کردن تک تک این افراد کار دشواری است. اگر به آنها بگوییم مصلحت نیست که بیایی، باورشان نمی‌شود. مدتها پیش یکی از اعضای جبهه پیروان خط امام و رهبری بدون اطلاع بنده طی مصاحبه ای مطرح کرد:«این جبهه کاندیدا ندارد؛ اگر قرار بر این است که کاندیدا داشته باشد باهنر شخصیت مطلوبی در میان اصولگراهاست و رای زیادی می‌تواند داشته باشد.» به محض اینکه این مساله مطرح شد؛ برخی تصور کردند این مساله با هماهنگی قبلی من و آن فرد مطرح شده است. ظرف ۴۸ ساعت تا قبل از تکذیب بنده در مقابل اظهار نظر آن فرد از اعضای جبهه پیروان خط امام و رهبری، واکنشهای بسیاری از سوی رسانه‌ها صورت گرفت و همچنین تماس‌های بسیاری نیز پس از آن برای حمایت از من از استانها و شهرها با بنده به عمل آمد در حالی که به هیچ‌رو چنین مساله‌ای مطرح نبود. اکنون اصولگرایان ۴۰-۵۰ کاندیدا دارند که بسیاری از آنها نیاز به توجه ندارند. زیرا این تصور وجود دارد که این افراد رای نمی‌آورند. اما به هر حال نباید از این مساله نیز غافل ماند که سه رئیس‌جمهور آخر ما از میان کاندیداهایی بودند که هیچ یک از فعالان سیاسی تصور نمی‌کرد که آنها رای بیاورند. بنابراین اگر با این دید به مساله نگاه کنیم ممکن است یکی از این افراد که شهرت چندانی در جامعه ندارد رئیس‌جمهور شود. بنابراین این مساله نیاز به مدیریت و راهبری دارد. مهم این است که باید از فردی حمایت شود که نخست در صورت ریاست جمهوری حمکرانی خوب را بداند. البته ممکن است تعریف حکمرانی خوب از نگاه دیگران باهم متفاوت باشد. در میان کاندیداهای اصولگرا افرادی هستند که در صورت رئیس‌جمهور شدن مدیر بسیار قوی‌ای خواهند بود اما زمینه رای ندارند. بنابراین دو مساله برای کاندیداتوری باید پارامتر قرار بگیرد. نخست حکمران خوب بودن و دیگری داشتن رای بالا در جامعه؛ پیدا کردن این فرد بسیار سخت است.

چرا با جریان اعتدال بر سر روحانی ائتلاف نمی‌کنید؟ به هر حال روحانی اصولگراست و سابقه چهار سال مدیریت را در دولت دارد.

روحانی تا قبل سال ۹۲ اصولگرا بود اما در انتخابات ۹۲ اگرچه تعداد اندکی از اصولگرایان نیز به روحانی رای دادند عموما جریان اصلاحات از روحانی حمایت کرد، به همین دلیل روحانی به اصلاح‌طلبان وامدار شده است و بیشتر با آنها کار می‌کند. از سویی اگرچه موفقیت‌هایی نیز داشته است اما به تعداد زیادی از تعهدات خود عمل نکرد.

هیچ رئیس‌جمهوری به همه تعهدات خود عمل نکرد.

همین طور است، اما ما قصد مقایسه در اینجا نداریم. بحثمان این نیست که روحانی نتوانست و احمدی نژاد توانست. بلکه در این میان تنها‌هاشمی یک رئیس‌جمهور استثنایی بود. اگرچه نقدهایی نیز نسبت به آیت‌ا...‌هاشمی وجود داشت اما ایشان کشور را به راستی بازسازی کرد. به هر حال اصولگرایان رئیس‌جمهوری قوی‌تر از روحانی می‌خواهند. روحانی نسبت به روسای جمهور دیگر استثنائی نیز دارد، در واقع رای وی در سال۹۲ لب مرز بود. وی تنها دو دهم یا سه دهم درصد بیش از حد نصاب رای آورد. به همین دلیل اگر روحانی ظرف سه ماه آینده رویش رای نداشته باشد نگرانی نسبت به اینکه وی در سال آتی رای نیاورد تشدید خواهد شد. یک دولت باید همیشه در برابر این حوادث و بهبود ضررهای ناشی از آن آماده باشد. شاید دولت بگوید ما می‌خواستیم کار کنیم اما رقبا اجازه ندادند. این سخن منطقی نیست زیرا هر دولتی که سر کار باشد رقبا و مخالفانی دارد. این استدلال‌ها از سوی دولت برای انجام وظایفش کافی نیست. مثلا در برجام ما می‌خواستیم ده تا گل بزنیم که موفق نشدیم اگرچه روحانی و تیم هسته ای تلاش کردند که این ده گل را بزنند اما به جای ده تا ۷ تا گل زدیم. طرف مقابل سه تا گل هم به دروازه ما زد، اما در نهایت ایران پیروز شد. در پسا برجام هنوز رقیب احساس می‌کند باید به دروازه ایران گل بزند. در واقع در حال گل زدن به ایران است، زیرا در یک روز، یک تحریم جدید به تهران تحمیل می‌کند و یک روز می‌گوید برجام را پاره می‌کنم.

در صورت گل بیشتر گروه ۱+۵ بخصوص آمریکا به دروازده ایران در مساله برجام، دولت روحانی باید چه کار کند؟

توصیه ما به دولت فعلی و دولت آتی این است که ما نباید اولین کشوری باشیم که برجام را لغو می‌کند. اگرچه برخی تندروها ممکن است برداشتشان این باشد که ایران باید در لغو برجام پیشقدم شود. اما برداشت شخصی‌ من این است که ایران نباید در لغو برجام پیشقدم شود، طرف مقابل هم باید بداند که اگر به تعهدات خود عمل نکند، بازگشت به قبل از توافق یکی از گزینه‌های ایران است و اگر طرف مقابل برجام را لغو کند بدیهی است که ایران هم مقابله به مثل خواهد کرد. یکی از ایرادات روحانی این بود که همه تخم مرغ‌های خود را در سبد برجام گذاشت در حالی که در دولت نهم و دهم و حتی در طی دو سال گذشته نیز بارها اشاره کردم که اگر همه مشکلات هسته ای ایران حل شود و همه تحریم‌ها برداشته شود تنها ۳۵ درصد از مشکلات اقتصادی ما حل می‌شود. چراکه ۶۵ درصد مشکلات اقتصادی کشور به مدیریت داخلی و عدم اجرای صحیح اقتصاد مقاومتی و... باز می‌گردد.

چرا اصولگرایان می‌خواهند چند کاندیدا معرفی کنند؟ آیا این جریان قصد دارد رای روحانی را در انتخابات آتی بشکند؟

بزرگان این جریان نمی‌خواهند چنین اتفاقی رخ دهد، زیرا یکی از نقاط ضعف جریان اصولگرا در انتخابات ۹۲ و گذشته تعدد کاندیداهایشان بود.

بنابراین طرح معرفی چند کاندیدا از سوی جبهه اصولگرا جنگ روانی است.

اگر چنین اتفاقی هم رخ دهد به هر حال به نفع اصلاح‌طلبان است. اصولگراها هیچ گاه چند کاندیدا در انتخابات پیش رو مطرح نمی‌کنند. برخی می‌گویند ما باید چند رقیب در مقابل روحانی وارد میدان انتخابات کنیم، در این صورت این چند کاندیدا به نحوی شکست خود را در برابر روحانی تضمین کرده‌اند. اما بدیهی است که یک کاندیدای پوششی و ذخیره در هر صورت باید داشته باشیم. کما اینکه اصلاح‌طلبان هم از روحانی عبور نمی‌کنند اما دو یا سه تن کاندیدای ذخیره به میدان می‌آورند.

بقایی و چند تن از اعضای کابینه احمدی نژاد اخیرا اعلام کاندیداتوری کرده‌اند؛ فکر می‌کنید با توجه به اینکه احمدی نژاد اعلام کرده است که از هیچ کاندیدایی حمایت نمی‌کنم باز هم آنها می‌توانند رای بدنه اجتماعی احمدی نژاد را جذب کنند؟

احمدی نژاد استثنائات زیادی دارد و یک استثنای وی این است که رئیس دولت دهم قدرت کمی در انتقال آرای خود به دیگران دارد. بنابراین بعید به نظر می‌رسد حتی اگر احمدی نژاد رسما از بقایی و سایر دوستان وی حمایت کند باز هم آنها بتوانند آرای احمدی نژاد را جذب کنند.

آیا اصولگرایان فعالیت خود را جهت انتخابات شورای شهر آغاز کردند؟

در رابطه با انتخابات شورای شهر فعالیت خود را آغاز کرده‌ایم اما مساله‌ای که وجود دارد این است که عموما انتخابات شورای شهر نباید سیاسی باشد، چراکه شورای شهر نیاز به نیروهای متخصص، آگاه و دغدغه‌مند دارد، اما چون انتخابات شورای شهر با انتخابات ریاست جمهوری تقریبا هم‌زمان است، این نگرانی وجود دارد که انتخابات شورای شهرهم سیاسی شود؛ در واقع انتخابات شورای شهر مانند انتخابات مجلس برگزار شود و دو جناح هر یک لیست ۳۰ نفره به مردم معرفی کنند. مثلا بسیاری از افرادی که در انتخابات مجلس در لیست تهران قرار گرفتند، ناشناس بودند. در نهایت مردم به لیست‌ها رای دادند، بنابراین این نگرانی وجود دارد که انتخابات شورای شهر نیز به این سمت سوق داده شود که این مساله به نفع هیچ یک از جریان‌های سیاسی نیست. توصیه ام به هر دو جریان این است که برای تهیه لیست تلاششان بر این باشد که نیروهای کارآمد، متخصص و مجرب به مردم معرفی کنند. چون حزب قدرتمندی در دو جناح وجود ندارد، به همین دلیل طی هر دوره ای، ۷۰ درصد از انرژی جریان‌های سیاسی صرف وحدت درونی می‌شود، در نهایت برای رقابت با رقیب در میدان انتخابات تنها ۳۰ درصد انرژی باقی می‌ماند. اکنون نیز اصولگرایان در مرحله رایزنی و ایجاد وحدت با کاندیداهای احتمالی شورای شهر هستند که البته در این مجموعه اعضای شورای شهر فعلی نیز حضور دارند؛ بنابراین به دنبال این مساله هستیم که ترکیب لیست، ترکیب قابل قبولی باشد.

تاچه اندازه چالشهای کنونی شورای شهر برای اصولگرایان در دور بعد مورد توجه قرارگرفته است؟

اگرچه اشکالاتی نسبت به شورای شهر تهران و شهرداری وجود دارد اما در مجموع از عملکرد شورای شهر و شهردار تهران راضی هستیم. به هر حال شهر تهران به اندازه یک کشور، جمعیت، مسافت و چالش دارد. یکی از چالش‌هایش مساله استراتژیک آن است که شهردار به تنهایی قادر به حل آن نیست، به طور مثال متولی برطرف کردن مشکل آلودگی هوا تنها شهرداری نیست بلکه دستگاه‌های زیادی باید برای حل این مساله با یکدیگر متحد شوند. در این خصوص باید تصمیمات انقلابی گرفته شود. هر روز هزاران خودرو شماره گذاری و وارد می‌شود و بزرگراه‌های امام علی(ع)، صدر و نیایش کمتر از یک سال پر از ماشین می‌شوند. تا چه اندازه می‌توان در زیرزمین تهران تونل و... راه‌اندازی کرد. باید برای ورودی خودروها به ناوگان حمل و نقل تهران یک تصمیم انقلابی گرفته شود. به هر حال یا هیچ یک از دستگاه‌ها برای ورود به این مساله اختیارات لازم را ندارند یا دولت، شورای شهر، محیط زیست، خودروسازان، صنایع و... ترجیح می‌دهند به این مساله ورود پیدا نکنند. برخی از زیرساخت‌های تهران زیر ساخت‌های مناسبی نیست. به عنوان مثال در بسیاری از زیرزمین‌های تهران لوله گاز قدرتمند و پرحجم داریم و این مساله از منظر ساختاری خطرناک است. باید از همان روز اول به این مساله توجه می‌کردیم که به جای ورود برق به منازل، گاز وارد خانه‌ها می‌شد، زیرا مصرف برق گران‌تر از گاز تمام می‌شود. از سویی در صورت حوادث طبیعی مانند زلزله، آتش‌سوزی‌های مهیب خواهیم داشت. در مجموع به عملکرد شورای شهر تهران نمره منفی نمی‌دهیم.

قالیباف پس از رخدادهای اخیر باز هم می‌تواند گزینه اصولگرایان باشد؟

بله می‌تواند، اما همچنان دو مساله مطرح است؛ نخست کارایی لازم و دیگر اینکه آن کاندیدا باید امکان جمع‌آوری رای را داشته باشد. این دو مساله شروطی است که باید در یک نفر جمع شود.

واقعا در انتخابات آتی قصد کاندیداتوری ندارید؟

نسبت به این موضوع اطمینان خاطر دارم که برای انتخابات آینده کاندیدا نخواهم شد.

 

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    کارگزاری مفید