جنسیت مدیران بر سطح فساد اثر می گذارد؟

آیا زنان کمتر از مردان فاسد هستند؟ | مطالعات موردی از زنان در رأس قدرت

سرویس: اخبار اقتصادی کدخبر: ۷۴۰۱۴۵
اقتصادنیوز: برخی آمارها و پژوهش‌ها نشان داده‌اند کشورها و سازمان‌هایی که سهم بیشتری از زنان در رده‌های مدیریتی و پارلمان دارند، فساد کمتری تجربه می‌کنند.
آیا زنان کمتر از مردان فاسد هستند؟ | مطالعات موردی از زنان در رأس قدرت

به گزارش اقتصادنیوز، فساد، همیشه یکی از گره‌های کور سیاست و مدیریت بوده است. وقتی صحبت از فساد می‌شود، ذهن‌ها بیشتر به سمت قوانین ناکارآمد، شبکه‌های قدرت و نهادهای ضعیف می‌رود. اما در سال‌های اخیر، پرسشی تازه در فضای سیاست و اقتصاد مطرح شده است: آیا جنسیت مدیران و سیاستمداران می‌تواند بر سطح فساد اثر بگذارد؟ به بیان ساده‌تر، آیا زنان در قدرت پاک‌دست‌ترند؟ فرضیه‌ای که مطرح شده، این است که زنان وقتی در سطوح مدیریتی و تصمیم‌گیری قرار می‌گیرند، فساد کمتری دیده می‌شود.

بنا به گزارش صدیقه نژادقربان در هفته نامه تجارت فردا، پژوهش‌های متعددی در سطح بین‌المللی به این موضوع پرداخته‌اند. گزارش‌های سازمان‌های بین‌المللی مانند APEC، U4 و بانک جهانی نشان داده‌اند کشورها و سازمان‌هایی که سهم بیشتری از زنان در رده‌های مدیریتی و پارلمان دارند، فساد کمتری را تجربه می‌کنند. دلیل آن چیست؟ بسیاری از پژوهشگران به این نکته اشاره دارند که زنان به دلیل حضور کمتر در شبکه‌های سنتی قدرت، ارتباطات غیررسمی کمتری دارند و در تصمیم‌گیری‌ها شفاف‌تر عمل می‌کنند.

بااین‌حال، رابطه جنسیت و فساد همیشه ساده و خطی نیست. تحلیل‌ها نشان می‌دهند عوامل دیگری مانند فرهنگ سیاسی، شبکه‌های قدرت و شرایط اقتصادی نقش مهمی در شکل‌گیری این رابطه دارند. این شواهد بیشتر همبستگی را نشان می‌دهند، نه رابطه علّی. آیا واقعاً جنسیت عامل کاهش فساد است یا فقط در کشورهایی که نهادهای دموکراتیک و شفافیت بیشتری دارند، زنان هم فرصت بیشتری برای ورود پیدا می‌کنند و به‌طور طبیعی فساد کمتر است؟

این گزارش با بررسی شواهد علمی و مطالعات موردی، تلاش دارد به این پرسش پاسخ دهد: آیا حضور زنان در مدیریت و سیاست به‌تنهایی باعث کاهش فساد می‌شود یا اینکه اثر آن تحت تاثیر ساختارهای نهادی و فرهنگی است؟

مطالعات سیاستی نشان می‌دهند هر جا زنان سهم بیشتری در تصمیم‌گیری‌های کلان داشته باشند، فساد کاهش می‌یابد. گزارش APEC با بررسی کشورهای عضو و شاخص‌های مشارکت زنان در پارلمان، اقتصاد و آموزش نشان می‌دهد توانمندسازی زنان با کاهش فساد در سطوح خرد و کلان مرتبط است. زنان معمولاً در تصمیم‌گیری‌های مرتبط با تخصیص منابع و بودجه، شفافیت بیشتری نشان می‌دهند و در برابر فشارهای شبکه‌های قدرت مقاومت بیشتری دارند.

مطالعات U4 نیز با تحلیل داده‌های بین‌المللی، تاکید می‌کنند هر چقدر زنان بیشتری در پارلمان و نهادهای دولتی حضور داشته باشند، فساد در سطح دولت کمتر دیده می‌شود. این کاهش فساد ناشی از سبک مدیریتی متفاوت زنان، مسئولیت‌پذیری اجتماعی بالاتر و شبکه‌های کمتر آلوده است. بااین‌حال، پژوهشگران هشدار می‌دهند که توانمندسازی زنان بدون اصلاح ساختارهای نهادی، ممکن است اثر محدود داشته باشد و صرفاً یک اقدام نمادین تلقی شود.

این یافته‌ها نشان می‌دهند که حضور زنان در مدیریت، زمینه‌ساز رفتار شفاف و کاهش فساد است، اما نمی‌توان آن را تنها راهکار مبارزه با فساد در نظر گرفت. اصلاح قوانین، افزایش نظارت و ایجاد نهادهای پاسخگو، مکمل ضروری توانمندسازی زنان هستند.

مطالعات بین‌المللی متعدد نشان می‌دهند کشورهایی با نمایندگی بالاتر زنان در پارلمان و مدیریت دولتی، نرخ فساد پایین‌تری دارند. در پژوهش U4، داده‌های چندکشوری تحلیل شد و نشان داد کشورهایی که زنان نقش فعال‌تری در تصمیم‌گیری دارند، فساد خرد و کلان در آنها کمتر است. پژوهشگران دلایل این کاهش را سبک مدیریتی متفاوت، مسئولیت‌پذیری اجتماعی و شبکه‌های کمتر آلوده می‌دانند. زنان در تصمیم‌گیری‌ها شفاف‌تر و عادلانه‌تر رفتار می‌کنند و تمایل بیشتری به رعایت قوانین و استانداردهای اخلاقی دارند. همچنین، آنها کمتر در شبکه‌های فساد سنتی جای می‌گیرند، ازاین‌رو، فساد جای رشد کمتری دارد.

 مطالعات حاکی از آن است که نقش حضور زنان در مدیریت به‌طور مستقیم با شفافیت سیاسی و نهادی کشورها مرتبط است. در کشورهایی با نظام‌های دموکراتیک، اثر حضور زنان بر کاهش فساد قوی‌تر است، درحالی‌که در نظام‌های اقتدارگرا یا بسته، تفاوت جنسیتی در فساد چندان محسوس نیست.

شواهد بین‌المللی نشان می‌دهند که سیاست‌های توانمندسازی زنان باید همراه با اصلاح ساختاری و تقویت نهادهای پاسخگو باشد تا اثرگذاری واقعی داشته باشد.

مطالعات موردی از زنان در رأس قدرت

برخی آمارها و پژوهش‌ها نشان داده‌اند کشورها و سازمان‌هایی که سهم بیشتری از زنان در رده‌های مدیریتی و پارلمان دارند، فساد کمتری تجربه می‌کنند. مطالعات بین‌المللی بارها این همبستگی را تایید کرده‌اند: زنان در تصمیم‌گیری‌ها معمولاً شفاف‌تر هستند، کمتر در شبکه‌های فساد سنتی حضور دارند و مسئولیت‌پذیری اجتماعی بیشتری نشان می‌دهند. 

اینجاست که مطالعات جدیدتر مثل پژوهش میگوئل پریوا و همکارانش اهمیت پیدا می‌کند. این تحقیق با بررسی انتخابات محلی اسپانیا و استفاده از روش دقیق (RDD)، سعی کرده یک پاسخ روشن‌تر بدهد. یافته‌های آنها جالب است. وقتی زنان برای نخستین‌بار شهردار شدند، سطح فساد به‌ شکلی محسوس کاهش یافت. این اثر در دوره‌های بعدی ضعیف‌تر شد، یعنی تجربه و ورود به شبکه‌های مدیریتی می‌تواند تفاوت‌ها را کمرنگ کند. نتیجه کلی این گزارش این بود که حضور زنان می‌تواند مانند یک عامل بازدارنده عمل کند، اما کافی نیست. ساختارهای نهادی، شفافیت و فرهنگ سیاسی همچنان تعیین‌کننده‌اند.

در این پژوهش، تیم تحقیقاتی داده‌های مربوط به انتخابات شهرداری‌ها را بررسی کرده و مناطقی را که در آنها رقابت بسیار نزدیک بین نامزد زن و مرد وجود داشت، مقایسه کردند. فرض این است که در چنین شرایطی، برنده شدن یک زن یا مرد تقریباً تصادفی است و می‌توان اثر خالص جنسیت را بر فساد سنجید.

نتایج نشان داد در شهرداری‌هایی که زنان به‌عنوان شهردار انتخاب شدند، در دوره نخست کاری، سطح فساد به‌طور معناداری کاهش یافت. این کاهش نه‌تنها در آمار پرونده‌های قضایی و کشف تخلفات مشاهده شد، بلکه در برخی شاخص‌های مالی مانند شفافیت بودجه و هزینه‌های عمومی هم نمایان بود. پژوهش نشان می‌دهد در دوره اول، حضور زنان در بخش مدیریتی اثر قدرتمندی داشته است. حضور زنان در نخستین دوره شهرداری موجب کاهش قابل‌توجه تخلفات مالی شد. پژوهشگران توضیح می‌دهند که احتمالاً زنان تازه‌وارد به عرصه مدیریت کمتر وارد شبکه‌های غیررسمی و گروه‌های ذی‌نفع شده و با رویکردی تازه‌تر به سیستم ورود می‌کنند.

اما در دوره‌های بعدی، اثر کاهش فساد کمتر شد. دلیل این موضوع می‌تواند پیچیده باشد؛ تجربه، ورود به شبکه‌های مدیریتی و تعاملات قدرت، یا حتی فشارهای سیاسی می‌تواند رفتار مدیران زن و مرد را به‌مرور مشابه کند.

 مطالعات مشابه در فرانسه، هند و برخی کشورهای اسکاندیناوی هم تا حدی یافته‌های مشابهی را ثابت کرده‌اند. در هند، حضور زنان در شوراهای محلی باعث افزایش سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های عمومی و کاهش سوءاستفاده از منابع شده است. در مقابل، در کشورهایی با نظام‌های بسته و اقتدارگرا، تفاوت زیادی میان مدیران زن و مرد دیده نمی‌شود.

یکی دیگر از مطالعات موردی برجسته، بررسی شهرداری‌های فرانسه در بازه ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۶ است. این مطالعه با استفاده از روش طراحی ناپیوست رگرسیون (RDD) می‌گوید، شهردارهای زن تازه‌منتخب، فساد را در دوره اول کاهش می‌دهند. اما در دوره‌های بعد، وقتی شبکه‌های مدیریتی خود را شکل می‌دهند، این اثر کاهش می‌یابد که نشان می‌دهد جنسیت نقش مهمی در کاهش فساد دارد، اما عوامل ساختاری و زمان نیز تعیین‌کننده‌اند.

 مطالعات مشابه در سطح بین‌المللی، ازجمله تحقیق LSE، حاکی از آن است که اثر حضور زنان در مدیریت محدود به کاهش فساد نیست. زنان معمولاً به ارائه خدمات عمومی بهتر و تصمیم‌گیری عادلانه‌تر تمایل دارند و این امر می‌تواند اعتماد عمومی را تقویت کند. علاوه بر این، حضور زنان در مناصب حساس، گاهی باعث ایجاد فشار اجتماعی و سیاسی به شفافیت بیشتر می‌‌انجامد.

آیا زنان مدیران متفاوتی هستند؟

در برخی کشورها، سیاستمداران از زنان به‌عنوان نماد پاک‌دستی استفاده می‌کنند. برای مثال، در وزارتخانه‌های اقتصادی و دارایی، حضور زنان اغلب با پیام شفافیت و مبارزه با فساد همراه است. این نقش نمادین می‌تواند بر کاهش فساد واقعی نقش داشته باشد، اما همیشه نمایانگر تفاوت واقعی جنسیتی نیست. مطالعه‌ای که دانشگاه کنتاکی انجام داده این موضوع را به‌روشنی ثابت می‌کند.

تحلیل‌های انتقادی بیان می‌کنند که رابطه میان جنسیت و فساد پیچیده است و نمی‌توان آن را صرفاً خطی تصور کرد. عواملی مانند فرهنگ سیاسی، شبکه‌های قدرت، نهادهای انتخاباتی و شرایط اقتصادی نقش مهمی در تعیین اثر حضور زنان ایفا می‌کنند.

همچنین، محدودیت‌ها و چالش‌های محلی موضوعی است که باید در نظر گرفته شود. افزایش نمایندگی زنان در کشورهایی که ساختارهای نهادی ضعیف یا فرهنگ سیاسی بسته دارند، به‌تنهایی نمی‌تواند کاهش فساد را به دنبال داشته باشد. علاوه بر این، زنان ممکن است زیر فشار شبکه‌های موجود قرار بگیرند و مجبور به تبعیت از رفتارهای سنتی شوند.

بااین‌حال، داده‌ها ثابت می‌کنند که حضور زنان می‌تواند عاملی بازدارنده باشد، به شرط آنکه با نظارت دقیق همراه باشد.

آیا زنان کمتر از مردان فاسد هستند؟

پرسشی که مطرح می‌شود این است که آیا زنان در کسب‌وکار کمتر به فساد گرایش دارند؟ گیلاندر به همراه همکارانش در پژوهشی این فرض را با استفاده از داده‌های سطح شرکتی از نظرسنجی‌های سازمانی بانک جهانی، که تجربه شرکت‌ها از فساد و جنسیت مالکان و مدیران ارشد آنها را اندازه‌گیری می‌کند، مورد بررسی قرار دادند. نویسندگان دریافتند که زنان در موقعیت‌های تاثیرگذار با فساد کمتری مرتبط هستند؛ کسب‌وکارهای متعلق به زنان کمتر رشوه پرداخت می‌کنند و فساد در شرکت‌هایی که زنان در مدیریت ارشد آنها حضور دارند، مانع کمتری تلقی می‌شود.

همچنین، با استفاده از داده‌های منطقه‌ای در مورد حکومت‌داری در اروپا که موسسه کیفیت حکومت‌داری گردآوری کرده است، به تفاوت‌های جنسیتی در مورد حکومت‌داری در اروپا از دیدگاه فردی و نهادی پرداخته شده است. این مطالعه، مواد خام نظرسنجی را که شامل ۸۵ هزار پاسخ‌دهنده از بیش از ۲۰۰ منطقه در اتحادیه اروپاست، تجزیه‌وتحلیل می‌کند. نتایج، تفاوت‌های جنسیتی جالبی را در رابطه با فساد نشان می‌دهد: زنان، به‌طور متوسط، سطح فساد را بدتر می‌دانند، کمتر رشوه می‌دهند و در مقایسه با مردان، تحمل کمتری نسبت به رفتارهای فاسد دارند. به نظر می‌رسد این تفاوت‌های جنسیتی در همه کشورهای مورد مطالعه وجود دارد. نتایج همچنین گویای آن است که سیاستمداران زن که به‌صورت محلی انتخاب می‌شوند، ممکن است تاثیرات مثبت بیشتری بر کیفیت حکومت‌داری منطقه‌ای دارند.

بخش قابل‌توجهی از مطالعات اخیر در مجله اقتصادی جنوبی به نوشته کارون و همکارانش با عنوان «جنسیت، فرهنگ و فساد» نیز به تفاوت‌های رفتاری مردان و زنان در معاملات اقتصادی متنوع متمرکز شده است. نویسندگان با استفاده از آزمایش‌های اقتصادی، تفاوت‌های جنسیتی در رفتار را هنگام مواجهه با یک مشکل رایج رشوه‌خواری بررسی می‌کنند. بر اساس داده‌های جمع‌آوری‌شده در استرالیا (ملبورن)، هند (دهلی)، اندونزی (جاکارتا) و سنگاپور، نتایج بیانگر آن است که درحالی‌که زنان نسبت به مردان در استرالیا تحمل کمتری در مورد فساد دارند، هیچ تفاوت جنسیتی قابل‌توجهی در هند، اندونزی و سنگاپور مشاهده نمی‌شود. ازاین‌رو، این یافته‌ها نشان می‌دهد که تفاوت‌های جنسیتی گزارش‌شده در مطالعات قبلی ممکن است به آن اندازه که گفته شده جهانی نباشد و بیشتر مختص فرهنگ‌های مختلف باشد. نویسندگان همچنین تفاوت‌های رفتاری را بر اساس جنسیت در کشورهای مختلف بررسی کرده و متوجه شده‌اند که در کشورهای مطالعه‌شده، تفاوت‌های بیشتری در رفتار زنان نسبت به فساد نسبت به مردان وجود دارد.

پیامی برای سیاست‌گذاران و مدیران

برخی منتقدان بر این باورند که پیوند دادن جنسیت و فساد می‌تواند خطرناک باشد. اگرچه داده‌ها نشان می‌دهد زنان در برخی زمینه‌ها رفتارهایی شفاف‌تر دارند، اما این به معنای پاک‌دستی ذاتی یا فضایل اخلاقی برتر آنها نیست، بلکه تفاوت‌ها بیشتر ناشی از موقعیت اجتماعی، شبکه‌های قدرت و محدودیت‌های فرهنگی است.

همچنین، برخی پژوهش‌ها ثابت کرده‌اند که وقتی زنان به تعداد بیشتری در سیستم قدرت حضور دارند و به بخشی از ساختار قدرت تبدیل می‌شوند، تفاوت‌های جنسیتی در رفتار مدیریتی کاهش می‌یابد. به همین دلیل، سیاست‌گذاری‌ها نباید به سمت «زن‌گرایی افراطی» یا نگاه نمادین به حضور زنان حرکت کنند.

برای مقابله با فساد، حضور زنان در قدرت می‌تواند بخشی از راه‌حل باشد، نه کل آن. سهمیه‌های جنسیتی، حمایت از رهبران زن و فرصت‌های برابر می‌تواند به ورود نگاه‌های تازه کمک کند، اما اگر نهادها شفاف و پاسخگو نباشند، حتی مدیران زن هم نمی‌توانند مانع فساد شوند. به عبارت دیگر، جنسیت مهم است، اما همه‌چیز نیست. ستون‌های اصلی مقابله با فساد همچنان شفافیت، پاسخگویی، قوانین محکم و فرهنگ سازمانی سالم هستند. زنان می‌توانند نقش شتاب‌دهنده را ایفا کنند، اما بدون ساختارهای سالم، این اثر محدود خواهد بود.

پژوهش پریرا و همکارانش یک پیام مهم دارد؛ در جوامعی که فرصت‌های برابر ایجاد شود و زنان بتوانند به قدرت برسند، احتمال کاهش فساد بیشتر است. اما برای ماندگار کردن این اثر، باید فراجنسیتی نگاه و عمل کرد و روی ساختارها تمرکز داشت. این یافته‌ها برای کشورهایی که به‌دنبال اصلاحات نهادی هستند، بسیار مهم است. تقویت دموکراسی، افزایش شفافیت و تنوع جنسیتی در رهبری، هر سه می‌توانند در کنار هم به بهبود حکمرانی کمک کنند.

ارسال نظر

پربازدیدترین‌ها
کارگزاری مفید