امارات به حوثیها پیشنهادهای میلیون دلاری داده است؟ | آشکار شدن تنش پنهان میان دو خاندان سلطنتی
به گزارش اقتصادنیوز، اینروزها عربستان سعودی و امارات متحده عربی به عنوان دو ستون اصلی تأمین انرژی جهان، درگیر یک بحران جدید شدهاند. بحرانی که پیامدهای آن محدود به خلیج فارس نخواهد بود. بمباران محموله تسلیحاتی منتسب به امارات توسط عربستان، نشاندهنده شکاف عمیق میان این دو متحد گذشته است.
از سویی، نگرانیها از گسترش نزاع به سراسر منطقه و حتی آفریقا افزایش یافته است. این درگیری میتواند بر اقتصاد جهانی، تجارت بینالملل و ثبات خاورمیانه تأثیر جدی بگذارد.
اقتصادنیوز: عربستان خواستار دستورالعملی سریع و شفاف بهسوی تشکیل دولت فلسطینی است؛ در غیر این صورت خبری از عادیسازی روابط با اسرائیل نخواهد بود.
از اتحاد تا رویارویی
مارک آلموند در تلگراف نوشت: تصمیم عربستان برای بمباران محمولهای که ادعا میشود از سوی امارات برای نیروهای یمنی ارسال شده بود، تنش پنهان میان این دو دولت سنی ثروتمند را علنی کرد.
تا چند سال پیش، محمد بن سلمان در ریاض و محمد بن زاید در ابوظبی همچون برادرانی متحد، علیه حوثیهای یمن به پا خواستند؛ اما شکست مداخله مشترک آنها در یمن، که امارات در سال ۲۰۱۹ از آن عقبنشینی کرد، روابط را به سمت تقابل سوق داد. اکنون این اختلافات از همیشه آشکارتر است.
رقابت بر سر گذرگاههای حیاتی
امارات پس از مقابله با حوثیها، از یمن خارج نشد، بلکه به افزایش حضور خود در جنوب این کشور، که منطقهای نفتخیز است، ادامه داد.
این منطقه نه تنها مسیر حیاتی کانال سوئز را تحت پوشش قرار میدهد، بلکه مرز جنوبی عربستان را نیز تهدید میکند و به امارات امکان فشار مستقیم بر ریاض را میدهد.
امارات با کنترل بخشهای نفتخیز جنوب یمن و سواحل آن، نفوذی راهبردی پیدا کرده که امنیت عربستان را از جنوب تهدید میکند.
رویاهای اقتصادی در سایه جنگ
محمدبنسلمان زمانی قصد داشت تا با جذب سرمایهگذاران خارجی و رونق گردشگری، عربستان را به نسخهای بزرگتر از امارات تبدیل کند. اما اکنون پروژه میلیارد دلاری نئوم در ساحل دریای سرخ که قرار بود نماد توسعه و نوآوری عربستان باشد، ممکن است به هدفی در یک جنگ واقعی تبدیل شود.
حوثیها حتی مدعی شدهاند که امارات به آنها پیشنهادهای میلیون دلاری برای حمله به تأسیسات نئوم، به جای حمله به کشتیهای عبوری از کانال سوئز و بندر ایلات اسرائیل را داده است.
امارات دست بالا را دارد
اگرچه امارات از نظر جمعیتی کوچکتر است، اما ثروت و منابع مالی آن بسیار بیشتر از عربستان است. جمعیت امارات با رفاه اقتصادی و نظارت امنیتی کنترل میشود و ارتش آن نیز در مداخلات منطقهای، عملکردی بهتر از ارتش عربستان دارد.
در مقابل، عربستان با جمعیتی بیشتر، با کسری بودجه و فشار اقتصادی روبهروست. ریاض برای جذب سرمایه و گردشگر به ثبات منطقه نیاز دارد و نمیتواند منطقههای اطراف خود را بیثبات ببیند.
محمد بن زاید میتواند با سرمایه و نفوذ خود، مداخلات گستردهای در جنوب یمن، سواحل دریای سرخ و حتی کشورهای جنگزده مثل سودان و لیبی داشته باشد، در حالی که عربستان باید مراقب باشد که این وضعیت، برنامههای توسعه بلندپروازانهی این کشور را، از جمله جذب سرمایهگذاری در نئوم و سواحل دریای سرخ، تهدید نکند.
هرجومرج در منطقه و فرصتهای اقتصادی برای امارات
بیثباتی در کشورهای سودان، لیبی و مالی خلأهایی را ایجاد کرده که امارات با استفاده از نیروهای خود، نظارت دقیقی بر آنها دارد و منابع ارزشمند از جمله طلا و سنگهای قیمتی را به دبی منتقل میکند.
همین بیثباتی، برنامههای توسعه عربستان را به خطر انداخته و فشار مضاعفی را بر ریاض وارد کرده است.
نزاع دو خاندان از گذشته
در حالی که برخی اختلافات تاریخی هم در میان این دو کشور بر سر منازعه اسرائیل و فلسطین وجود دارد، اما ریشه اصلی بحران، در رقابت دو خاندان سلطنتی برای برتری در شبهجزیره عربستان خلاصه می شود.
از آنجا که هر دو کشور در قلب انرژی جهان و مسیرهای تجاری بینالمللی قرار دارند، این درگیری بههیچوجه محدود نخواهد ماند و تبعات جهانی خواهد داشت.
واکنش قدرتهای جهانی
در سایه بالا گرفتن تنشها میان عربستان و امارات، قدرتهای بزرگ جهانی با دقت شرایط را زیر نظر دارند و تلاش میکنند تا منافع خود را حفظ کنند. آمریکا، با روابط نزدیک ترامپ با هر دو کشور، در موقعیتی حساس برای میانجیگری قرار دارد و هرگونه جانبداری میتواند روابطش با یکی از طرفین را به خطر بیندازد.
ایران از این درگیری سود میبرد و احتمالً به دنبال بهرهبرداری از اختلاف میان همسایگان سنی خود است. از سویی، روسیه نیز آماده است تا از هر فرصتی برای گسترش نفوذ خود در خلیج فارس استفاده کند.
چین، با توجه به وابستگی شدید تجارت و منابع انرژی خود به منطقه، به ثبات نیازمند است و مایل است هر اقدامی برای کاهش تنشها انجام دهد، اما همانطور که وزیر خارجه سابق چین، ژوئن لای، اشاره کرده است، اقدامات خارجی محدود نمیتواند بهطور کامل آتش اختلافهای محلی را خاموش کند.
این شرایط نشان میدهد که بحران عربستان و امارات نه تنها به خلیج فارس، بلکه به تعاملات ژئوپلیتیک و امنیت انرژی جهانی گسترش یافته است و هر حرکت کوچک در این منطقه میتواند پیامدهای گسترده و غیرقابل پیشبینی داشته باشد.
ارسال نظر