از این نویسنده

  • تصمیم‌گیری افراد در موقعیت‌های مختلف، ترکیبی است از تفکر سریع و شهودی (سیستم۱) و تفکر کُند و تحلیلی (سیستم۲)؛ مثلا واکنش افراد در شرایط بحرانی، مثل حمله حیوانی وحشی، اغلب تحت‌تاثیر ترس یا خشم است و نه ارزیابی عقلانی. اما در حل یک مساله ریاضی از منطق به جای هیجان استفاده می‌کند. از آنجا که سیستم۲ نیازمند تلاش ذهنی و تمرکز است و با فعالیت مداوم خسته می‌شود، تصمیم‌های ما بیشتر با سیستم۱ براساس قواعد سرانگشتی و شهودی گرفته می‌شود که البته مستعد انواع سوگیری‌هاست و گاه منجر به تصمیم‌های اشتباه می‌شود.

  • اقتصادنیوز: هدف اصلی اجرای سیاست تغییر ساعت تابستانی (Daylight Saving Time) کاهش مصرف انرژی برق با توزیع راهبردی نور طبیعی از ساعات اولیه روز به ساعات بعدی است.

  • مداخله دولت در بازارها در حالت کلی و قیمت‌گذاری دستوری به طور خاص، تنها در برخی بحران‌ها (مانند بلایای طبیعی، بیماری‌های همه‌گیر یا جنگ) به صورت موقتی یا شرایط خاص شامل انواع مصداق‌های شکست بازار (مانند اثرات جانبی) قابل‌توجیه هستند که در آنها بازار به‌تنهایی نمی‌تواند به کارآیی یا عدالت مطلوب و همه‌جانبه دست یابد و رفاه عمومی را حداکثر کند. قیمت‌های دستوری ازآنجاکه نمی‌توانند به‌درستی ارزش واقعی کالاها و میزان کمیابی آنها را منعکس کنند، انگیزه عامل‌های اقتصادی را در دو سمت عرضه و تقاضا مخدوش می‌کنند و به پیامدهای ناخواسته زیان‌باری مانند کاهش بهره‌وری، اختلال در تخصیص منابع، بازار سیاه و قاچاق منجر می‌شوند.

  • ضرب‌‌‌الاجل سه‌ماهه رئیس‌جمهور برای بازنگری تمامی سهمیه‌‌‌های سنجش و پذیرش دانشجو و آغاز سال تحصیلی جدید برای دانشجویان نوورود، بهانه مناسبی برای بررسی دوباره سهمیه‌ها در فرآیند پذیرش دانشجو در دانشگاه‌های ایران از منظر کارآیی و عدالت است.

  • به مساله انتخاب جمعی (Social Choice) در ادبیات نظری اقتصاد در ایران بسیار کم توجه شده است و دانش بسیار کمی در مورد انواع سازوکارهای رأی‌گیری وجود دارد.

  • با اینکه پیشرفت‌‌‌های اخیر در هوش مصنوعی نویدبخش افزایش قابل‌توجه بهره‌‌‌وری در بخش‌های مختلف اقتصاد است، این مساله همزمان نگرانی‌ها در مورد جابه‌‌‌جایی نیروی کار و در نهایت رفاه انسان را نیز افزایش داده است.

  • کارآیی سیاست‌های پولی به انتظارات عاملان اقتصادی درباره سیاست‌ فعلی یا عملکرد سیاست آینده بستگی دارد. برای پیش‌بینی اینکه چگونه سیاست‌های اقتصادی اثرگذار هستند، اطلاع از نحوه شکل‌گیری انتظارات برای سیاستگذاران ضروری است و این درک تنها وقتی ممکن است که رفتار سیاستی به روش نظام‌مند باشد. چنانچه رفتار سیاستی به صورت قاعده‌مند باشد، این قاعده می‌تواند در تعیین انتظارات عقلایی عملکرد سیاست آینده، نقش مهمی ایفا کند.

  • کلاس‌های درس مبانی علم اقتصاد را معمولا با تداعی آزاد شروع می‌کنم؛ به این ترتیب که عنوان می‌کنم، اولین واژه‌ای را بگویید که با شنیدن «اقتصاد» بدون درنگ به ذهن شما می‌آید.

  • شواهد بین کشوری در مورد تورم و نابرابری درآمد نشان می‌دهد که این دو مفهوم، رابطه‌ای غیرخطی و نامتقارن دارند، به‌طوری که از سویی افزایش تورم تا حد آستانه‌ای موجب کاهش نابرابری درآمدی و از آن پس همراه با افزایش آن است.

  • روند همواره نزولی داوطلبان کنکور رشته ریاضی در دهه اخیر، در کنار اقبال به رشته تجربی که از درآمد انتظاری متفاوت این دو مسیر خبر می‌دهد، بار دیگر پرسشی تکراری را به میان می‌آورد که اساسا نقش دولت در فرآیند آموزش عالی چیست و تخصیص دانشجوها به رشته‌ها چگونه باید صورت گیرد.

  • همه‌گیری ویروس کووید-۱۹ که به کرونا شهرت دارد، جدای از آنکه جامعه جهانی، کسب‌وکارها و... را دچار بحرانی بزرگ و غیرقابل پیش‌بینی کرده علم اقتصاد را نیز به چالشی جدی کشیده است.

  • نوبل اقتصاد سال ۲۰۱۹ برای به میان آوردن آزمایش‌های میدانی در اقتصاد توسعه و به‌طور مشخص برای تشخیص راه‌های موثر کاهش فقر به آبهیجیت بانرجی، استر دوفلو، هر دو استاد اقتصاد در MIT و مایکل کریمر استاد اقتصاد دانشگاه هاروارد رسید.

  • ​بحران ارزی اخیر در کشور بار دیگر نشان داد که سیاست‌های کلان اقتصادی کشور از چه میزان آشفتگی و ناکارآمدی برخوردار است آن قدر که گاه نه تنها التیامی بر درد موجود نمی‌نهد که بر عمق آن می‌افزاید. به‌نظر می‌رسد همه چیز از «خود دانای کل‌پنداری» سیاست‌گذار برمی‌خیزد. انگار که او چنان به همه دانش‌های ممکن مسلط است که اساسا دلیلی برای یادگیری و تجربه‌اندوزی وجود ندارد.

  • ​دارون عجم اوغلو و جیمز رابینسون در مقاله «اقتصاد در برابر سیاست: دام‌های توصیه سیاستی» در نشریه چشم‌اندازهای اقتصادی نشان می‌دهند که در مطالعات سیاست‌گذاری اقتصادی، سیاست عموما از صحنه غایب بوده انگار که اقتصاد خوب همان سیاست خوب است؛ درحالی‌که نه تنها هزینه-فایده‌های اقتصادی بلکه پیامدهای سیاسی سیاست‌ها را نیز باید در نظر داشت.

  • به‌طور کلی دو نگرش در سیاست‌گذاری توسعه وجود دارد: رویکرد کل‌نگر و رویکرد جزءنگر. رویکرد کل‌نگر باور دارد تا اصلاحات اساسی در سطح کلان نهادهای سیاست‌گذار و قوانین بالادستی تاثیرگذار کشور صورت نگیرد، نمی‌توان امیدی به تغییری معنادار در سطوح پایین‌تر داشت. از سوی دیگر رویکرد جزءنگر تغییرات را به‌طور تدریجی و از سطوح پایین آغاز می‌کند.

پربازدیدترین‌ها