ریشهیابی طرح شعارهای پوپولیستی در انتخابات/ بررسی رفتار مردم در مواجهه با این شعارها
تقی آزادارمکی در دفتر کارش در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، در محاصره کتابها با ما به گفتوگو نشست.
او درباره اینکه چرا وعدهها و شعارهای کاندیداها بین مردم عادی خریدار دارد، میگوید: «به مردم آموزش داده شده که به نیازهای خود توجه کنند و به آنها نشان داده شده که دولت در مقابل فشار آنها کوتاه میآید. بر همین اساس گروههایی نیازهایی را مطرح میکنند، بعد در این فضا، جامعه میگوید این نیازها را برآورده کنید. در نهایت دولت و کل سیستم موظف میشوند به این نیازها پاسخهایی بدهند؛ پاسخهایی که نادرست هم هستند.»
به گزارش اقتصادنیوز، این جامعهشناس دیدگاههای پوپولیستی در انتخابات را عامل طرح وعدههای دروغین و اشتباه در انتخابات میداند و میگوید: «ما به جای اینکه کارشناسان را به مجلس بفرستیم، به دنبال این هستیم که آدمی را به مجلس بفرستیم که موافق یا مخالف یک جریان است.» مهمترین بخشهای گفتوگوی هفتهنامه تجارتفردا (شماره 161) با آزاد ارمکی را میخوانید:
*مساله این است که بسیاری از نمایندههایی که در این فرآیند انتخاباتی، وارد مجلس میشوند، اصلاً شرایط نمایندگی مجلس را ندارند، دانش نمایندگی را ندارند و نمیدانند برای چه به مجلس رفتهاند. طرف یک آدم کاملاً معمولی بوده، کارهایی کرده و نماینده مجلس شده است. این فرد تا 10 سال باید اوضاع خودش و خانوادهاش را درست کند و در مجلس هم فقط به دنبال داد و فریاد کردن و اتهام بستن است.
*ما به جای اینکه کارشناسان را به مجلس بفرستیم، به دنبال این هستیم که آدمی را به مجلس بفرستیم که موافق یا مخالف یک جریان است. در این شرایط طبیعی است که چنین وضعیتی به وجود بیاید. به همین دلیل است که کمتر نخبگان به مجلس میروند. گاه آدمهای متوسط رو به پایین به مجلس میروند.
* ما در سالهای اخیر، با چند مساله مهم مواجه بودهایم که عبارتند از خروج سرمایههای انسانی به عنوان مهاجر به خارج از کشور، خروج ثروت از کشور، ورود کالاهای بیکیفیت، برخورد با نیروهای اجتماعی، توسعه نابسامان شهرها، گسترش نابسامانی نهادهای اجتماعی و فرهنگی، اختلالات درون خانواده و بالا رفتن تعارض بین گروههای اجتماعی. کدام جریان و چه موقع در انتخابات این موارد را مطرح کرده که نهایتاً از آن به راهحلی برسد؟ به این مسائل بیاعتنایی میشود و همینطور شهر تهران دارد بزرگ میشود، حاشیهنشینی بیشتر میشود، میزان تفاوت طبقاتی افزایش مییابد، مهاجرت و خروج سرمایههای ما از کشور ادامه دارد، واردات بیشتر میشود، تولید داخلی دچار فروپاشی میشود، شهرها بیهوده بزرگ میشوند و نهادهای اجتماعی مثل روزنامهها و دانشگاهها بیهوده بزرگ و متکثر میشوند. کدام نیروهای سیاسی به مردم میگویند که میخواهند به این مسائل پاسخ بدهند که بگوییم بعد از ورودشان به مجلس، میتوانند مسائل را حل کنند؟
* جمعیت رایدهنده ما در انتخابات مجلس، جمعیت بالایی نیست، بلکه جمعیت متوسط رو به پایین است. اقلیتی از جمعیت در انتخابات مجلس رای میدهند. در تهران، این شهر بزرگ، گاهی نمایندهها با 100 هزار رای به مجلس میروند. چنین نمایندههایی نمیتوانند نماینده تهران باشند. چرا کسی را که تنها 100 هزار رای میآورد به مجلس میفرستیم که به آنجا برود و با صدای بلند هم حرف بزند؟
* بسیاری از نمایندهها برخی از قوانین را نمیدانند یا مطلع نیستند که مشکلات کشور کدام مسائل است. این مساله از آنجا نشات میگیرد که ما نمیگذاریم کنشگر سیاسی و شخصیت سیاسی به وجود بیاید. در نتیجه پوپولیستها میآیند که حرفهای عوامفریبانه میزنند و کارهای عوامفریبانه انجام میدهند. به اشتباه در جاهایی که نیازی وجود ندارد، جاده، سد یا دانشگاه میسازند، اعتبارات را هدر میدهند و ثروت کشور را از بین میبرند.
* به مردم آموزش داده شده که به نیازهای خود توجه کنند و به آنها نشان داده شده که دولت در مقابل فشار آنها کوتاه میآید. بر همین اساس گروههایی نیازهایی را مطرح میکنند، بعد در این فضا، جامعه میگوید این نیازها را برآورده کنید. در نهایت دولت و کل سیستم موظف میشوند به این نیازها پاسخهایی بدهند؛ پاسخهایی که نادرست هم هستند.
*باید کارشناسان و نخبگان بر سر کار بیایند و چارهای هم جز این نیست. تا نخبگان نیایند، تغییری به وجود نخواهد آمد. تشنگی و ولعی که بین مدیران و مسوولان برای تصاحب امکانات وجود دارد، به جامعه نفوذ کرده است. کارمند دولت باید به صورت جدی و تخصصی کارش را انجام بدهد، اما میبینیم که کارمندان ما مدام به دنبال مدرک تحصیلی و ارتقا هستند، چون میبینند که مدیرانشان چنین روشی را در پیش میگیرند. در سیستم اداری ما آیا کار تخصصی انجام میشود؟ برخی ادارات را ببینید. عدهای آمدهاند، رفتهاند و یکنهاد ضعیف را به جا گذاشتهاند. افراد در چنین سیستمهایی میل به تغییر ندارند.