از نفت تا نئوم؛ عربستان در پیچ تاریخی تحولات اجتماعی و اقتصادی

به گزارش اقتصادنیوز، دونالد ترامپ در روز سه شنبه (13 می) در نخستین سفر رسمی خارجی خود در دور دوم ریاستجمهوریاش وارد عربستان سعودی میشود، این درحالی است که اوضاع نسبت به سفری که در دور نخست ریاست جمهوریاش به این کشور انجام داد بهطور غیرمنتظرهای دگرگون شده است. در حالیکه ترامپ افراطیتر و خودکامهتر شده است، میزبان او، محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان کشورش را به نیرویی برای ثبات در منطقه تبدیل کرده است.
براساس گزارش اکوایران، از منظر نشریه اکونومیست، تصویری که غالبا از عربستان سعودی در ذهن شکل میگیرد، جدای از ثروت افسانهای، سرکوب سیاسی و محدودیتهای شدید بر زنان است. این کشور زمانی صادرکننده افراطگرایی مذهبی بود و در نتیجه، در خشونت و تروریسم ناشی از آن نیز سهم داشت. گرچه امروز عربستان همچنان حکومتی خودکامه است و ولیعهد آن تحمل مخالفت ندارد، اما دیگر نمیتوان آن را همان عربستان سابق دانست.
دگرگونی چند جانبه در عربستان سعودی
این کشور اکنون به نیرویی برای ثبات در خاورمیانه بدل شده است. در داخل نیز، شاهد انقلاب اجتماعی چشمگیری هستیم که در جهان معاصر کمسابقه است. با اینحال، بخش سوم از دگرگونی عربستان که گذار از اقتصاد نفتمحور به اقتصادی جهانی و مدرن در قرن بیستویکم است همچنان در مورد تردید است. این روند آغاز شده است، اما سرعت آن کافی نیست، و اگر بهموقع به نتیجه نرسد، ممکن است کل پروژه اصلاحات ولیعهد عربستان را به خطر بیندازد.
تغییر چهره عربستان در سیاست جهانی
اما شاید عجیبترین ویژگی عربستان امروز، نقش سازنده آن در سیاست جهانی باشد. این کشور، که هم ثروت نفتی و هم جمعیت قابلتوجهی دارد، زمانی تهدیدی جدی محسوب میشد؛ آغاز جنگ فاجعهبار یمن در سال ۲۰۱۵، و قتل وحشتناک جمال خاشقچی در سال ۲۰۱۸ به دستور رژیم سعودی، تنها بخشی از این سابقه هستند.
اگرچه این لکهها هنوز پاک نشدهاند، اما اقدامات اخیر عربستان نیز اهمیت دارند. این کشور دیگر از تروریسم حمایت نمیکند، به کشورهای دیگر توصیه میکند درگیری با حوثیها را کاهش دهند، بدهیهای سوریه را به بانک جهانی پرداخت کرد و در صورت رفع تحریمهای آمریکا وعده سرمایهگذاری داده است.
فرصتهای نفوذ بیشتر در منطقه و جهان
نفوذ عربستان در منطقه و ارتباط آن با ترامپ، فرصتهای بیشتری را در اختیار محمد بن سلمان میگذارد. این کشور میزبان مذاکراتی برای آتشبس در اوکراین بوده است و خواهان توافق با ایران و پایان جنگ در غزه است، و ممکن است رئیسجمهور آمریکا به این توصیهها گوش دهد.
سیاست خارجی در خدمت اقتصاد داخلی
آنچه باعث شده است باور به تغییر سیاست خارجی عربستان افزایش یابد، ارتباط مستقیم آن با هدف اصلی ولیعهد عربستان یعنی اجرای تغییرات اجتماعی و اقتصادی گسترده در داخل کشور است. نفت منبعی ناپایدار برای درآمد است، و جوانان سعودی، که دوسوم جمعیت بومی را تشکیل میدهند برای موفقیت به شغل نیاز دارند. منطقهای بیثبات، سرمایهگذاری خارجی را با ریسک مواجه میکند و جامعه را ملتهب میسازد. در مقابل، خاورمیانهای شکوفا میتواند بازار صادرات محصولات سعودی و مقصد گردشگران بینالمللی باشد.
تحولات اجتماعی خیره کننده در عربستان
تحولات اجتماعی دومین رکن از قرارداد جدید محمد بن سلمان با مردم است. این تحولات خیرهکننده بودهاند؛ کمتر از ۱۰ سال پیش، زنان از زندگی عمومی کنار گذاشته شده بودند، سینما و کنسرت ممنوع بود و هرگونه تفریحی یا در خانه و بیابان انجام میشد یا در خارج از کشور. امروز اما زنان میتوانند آزادانه سفر کنند، شاغل باشند و محل زندگیشان را خود انتخاب کنند. پلیس مذهبی منحل شده است و مردم میتوانند مانند دیگر نقاط جهان از هنر و سرگرمی لذت ببرند. حتی در مناطق محافظهکار نیز جوانان در خیابانها هستند و از آزادیهای جدید استقبال میکنند.
چالش تنوع بخشی به اقتصاد در سایه طلای سیاه
با اینحال، براساس تحلیل اکونومیست، بخشی که هنوز نیاز به اصلاح جدی دارد، اقتصاد است. دولت از سال ۲۰۱۶، هزینههای هنگفتی برای تنوعبخشی به اقتصاد انجام داده است؛ از جمله پروژههای عظیم مانند شهر آیندهنگر نئوم (NEOM) و مکعبی غولپیکر به اندازه ۲۰ برج امپایر استیت در نیویورک، که قرار است تا سال ۲۰۳۰ نزدیک به ۹۰۰ میلیارد دلار سرمایه جذب کنند. صندوق سرمایهگذاری دولتی عربستان نیز در بیش از ۱۰۰ شرکت، از خودروهای برقی و ورزشهای الکترونیکی گرفته تا تولید قهوه و تراشههای نیمهرسانا، در حوزههای مختلف سرمایهگذاری کرده است، .
با اینحال، اقتصاد همچنان به نفت وابسته است. حدود ۶۰ درصد از درآمدهای دولت همچنان از صادرات نفت خام تامین میشود. هرچند بخش گردشگری و تفریح رونق گرفته است، اما سیل پولهای دولتی، هزینهها را افزایش داده است و بخش خصوصی را عقب رانده است. از اینرو، سرمایهگذاران خارجی هنوز قانع نشدهاند.
افزایش نگران کننده فشارهای مالی
نگرانکنندهتر اینکه فشارهای مالی نیز رو به افزایش است. قیمت فعلی نفت ۶۱ دلار در هر بشکه است، در حالی که عربستان برای تراز کردن بودجه به نفت ۹۲ دلاری نیاز دارد. اگرچه بدهی کشور هنوز در سطح پایینی قرار دارد، اما از سال ۲۰۱۶ تاکنون نسبت به تولید ناخالص داخلی دو برابر شده است. تعرفه متقابل ۱۰ درصدی که ترامپ اعمال کرده است، فشار را بیشتر خواهد کرد، و در صورت کاهش رشد اقتصاد جهانی، ممکن است قیمت نفت و سرمایهگذاری خارجی بیش از این کاهش یابد.
وقت تغییر واقعی است
ولیعهد عربستان برای اصلاح واقعی اقتصاد باید از پروژههای نمایشی و کمبازده چشمپوشی کند. دولت باید از حوزههایی مانند فناوری که سرمایهگذاران خصوصی به آن علاقهمندند، عقبنشینی کند؛ در عوض، تمرکز بر بخشهایی مانند آموزش و بهبود محیط کسبوکار که جذابیت کمتری برای بخش خصوصی دارد، میتواند به رشد پایدار منجر شود. تصویب قانون جدید سرمایهگذاری گامی مثبت است، اما همچنان تردیدهایی درباره رعایت حقوق سرمایهگذاران، بهویژه در صورت تعارض با دولت وجود دارد.
میزان ریسک برای ولیعهد عربستان و کشورش بالاست. آزادیهای اجتماعی فعلا حمایت جوانان را برای او به همراه آورده است، اما اگر تغییرات اقتصادی متوقف شود و معیشت مردم آسیب ببیند، این حمایت به سرعت از میان خواهد رفت. ناآرامیهای داخلی میتواند دولت را به سرکوب وادار کند و همه دستاوردها را از بین ببرد. عربستان در چند سال گذشته مسیر زیادی را طی کرده است؛ اما هنوز راهی طولانی در پیش دارد.
ارسال نظر