دیپلمات‌های قدیمی چه می‌کردند؟

دیپلماسیِ بدون چارچوب ترامپ | تضمینی برای موفقیت میانجی‌گری آمریکا در جنگ اوکراین نیست

سرویس: اخبار سیاسی کدخبر: ۷۳۵۹۷۰
اقتصادنیوز: دولت ترامپ اغلب مداخلاتی فوری و بدون برنامه از پیش تعیین شده انجام داده‌ است و به نظر می‌رسد که تاریخ معاصر میانجی‌گری های آمریکا و روند سیاست خارجی این کشور را به کلی فراموش کرده‌است و احتمال شکست اقدامات او بالا است.
دیپلماسیِ بدون چارچوب ترامپ | تضمینی برای موفقیت میانجی‌گری آمریکا در جنگ اوکراین نیست

به گزارش اقتصادنیوز، در سال‌های اخیر، بحران اوکراین به یکی از پیچیده‌ترین منازعات بین‌المللی تبدیل شده است که راه‌حل سیاسی آن همچنان در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. دولت آمریکا، به ویژه در دوره ترامپ، تلاش‌هایی برای میانجی‌گری و پایان دادن به جنگ انجام داده است، اما این اقدامات اغلب بدون ساختار و برنامه‌ریزی دقیق بوده‌اند

ریسپانسیبل استیت‌کرفت، در یادداشتی نوشت؛ دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا اعلام کرده که هفته آینده با ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه، دیداری در آلاسکا به منظور پایان دادن به جنگ اوکراین خواهد داشت. شواهد اولیه نشان می‌دهند که توافقی در حال شکل‌گیری است که به موجب آن، روند صلح با واگذاری بخشی از اراضی اوکراین در منطقه «دونباس» به فدراسیون روسیه آغاز می‌شود؛ حتی بخش‌هایی که هم‌اکنون تنها قسمتی از آن‌ها تحت کنترل اوکراین قرار دارد.

عقب‌نشینی ترامپ از خواسته‌هایش

اگر این گزارش‌های صحت داشته باشند، ترامپ از تحریم‌هایی که پیش‌تر تهدید به اعمال آن‌ها کرده بود صرف‌نظر کرده و همچنان مصمم به تلاش برای دستیابی به توافقی سازشی است؛ توافقی که برای پایان دادن به جنگ اوکراین ضرورت دارد. جنگی که نزدیک به سه سال در بن بست بوده و احتمال دارد به همین منوال نیز باقی بماند.

خبر مرتبط
آذربایجان دنبال صلح نیست، خواهان ارمنستان است | ترامپ منابع طبیعی را می خواهد و بس!

صلح همواره باید هدف نهایی باشد، اما بدون پاسخ‌گویی طرف مهاجم، هیچ هم‌زیستی و توافقی در منطقه ممکن نخواهد بود. تا به امروز آذربایجان نشان داده است که خواهان صلح نیست؛ بلکه خواهان ارمنستان است.

مشکل اینجاست که دولت ترامپ اغلب مداخلاتی فوری و بدون برنامه از پیش تعیین شده انجام داده‌ است و به نظر می‌رسد که تاریخ معاصر میانجی‌گری های آمریکا و روند سیاست خارجی این کشور را به کلی فراموش کرده‌است.

از ماه فوریه، رئیس‌جمهور و مشاورانش پیشنهاد آتش‌بسی یک‌ماهه را مطرح کرده‌اند. با این حال، معمولاً آتش‌بس‌های پایدار نتیجه مذاکرات صلح هستند، نه پیش‌شرط آن ها. نمونه‌های اخیر این امر را می‌توان در بوسنی، جمهوری دموکراتیک کنگو، موزامبیک، ایرلند شمالی و سودان مشاهده کرد. اما کمی بعد از آن که ولادیمر پوتین شروط سیاسی دشواری را در مذاکرات جنگ مطرح کرد، ترامپ از موضع خود عقب‌نشینی کرد. مقامات آمریکایی به‌طور جداگانه با رهبران اوکراین و روسیه دیدار کردند و از همکاری با کشورهای اروپایی آسیب‌دیده خودداری کردند.

طرح‌های روسیه و اوکراین در تضاد با یکدیگر قرار دارند

دولت آمریکا در برخورد با طرح‌های طرفین اوکراینی و روسی که کاملا با یکدیگر در تضاد بوند، طرح پیش‌دستانه یک صفحه‌ای خود را ارائه داد و سه نشست مستقل و بی‌نتیجه میان مقامات این کشورها ترتیب داد.

پس از این ترامپ با ابراز ناامیدی، مدام در اتخاذ راهبردهای گوناگون در نوسان بوده‌است. از تهدید به کنار گذاشتن طرح صلح خود گرفته، تا توقف کمک‌های نظامی و اطلاعاتی به اوکراین و مجدد پیشنهاد ارسال سلاح‌های دفاعی پیشرفته و تا تهدید به اعمال تعرفه‌های صد درصدی بر کشورهایی که با روسیه تجارت می‌کنند.

پس از آن او اعلام کرد که روسیه باید ظرف مدت 10 الی 12 روزه، با یک توافق نامشخص موافقت کند. حال که این مهلت رو به پایان است، ترامپ از دیدار رو‌ در رو با پوتین خبر می‌دهد. در این بین، وزیر امور خارجه آمریکا، مارکو روبیو، هشدار می‌دهد که نقش اصلی رئیس‌جمهور آمریکا در مذاکرات عملا «ورود در انتهای روند مذاکرات و نهایی کردن عدم توافق » خواهد بود. با این حال، تا امروز هنوز هیچ مذاکره‌ رسمی میان آمریکا و روسیه صورت نگرفته‌است.

برداشت کلی از اقدامات ترامپ این است که دولت او در روند دیپلماتیک خود بدون برنامه‌ریزی دقیق و با عجله پیش رفته و احتمال شکست آن بسیار بالاست.

اوکراین

فراموشی درس‌های گذشته

اما وضعیت نباید این‌گونه پیش رود؛ چه دلیل آن به کم‌تجربگی ترامپ در ایجاد رسیدن به توافقات صلح‌آمیز برگردد چه به کم صبری او در حل منازعات بین‌المللی .

واقعیت این است که دولت نتوانسته درس‌هایی که چهار رئیس‌جمهور پیشین آمریکا از خود به جا گذاشته‌اند را به کار گیرد. همان‌طور که بسیاری از پژوهشگران معتقداند، در دوره‌های رونالد ریگان، جورج اچ. دابلیو. بوش، بیل کلینتون و جورج دابلیو. بوش، ایالات متحده موفق شد دوازده توافق میانجی‌گری پایدار را برای حل منازعات داخلی و بین‌دولتی پیچیده و خونین در کشورهایی مانند بوسنی، بوروندی، کامبوج، جمهوری دموکراتیک کنگو، السالوادور، اتیوپی اریتره، گواتمالا، نیکاراگوئه، موزامبیک، نامیبیا آنگولا، ایرلند شمالی و سودان به سرانجام برساند.

در سه مورد از این موارد در جمهوری دموکراتیک کنگو، موزامبیک و سودان شمار قربانیان نسبت به جنگ اوکراین نیز بیشتر بوده‌است.

در تمامی این موارد مانند شرایط امروز اوکراین، ابتدا شک و تردیدهایی وجود داشت، مثلا ابهام در آمادگی یک یا چند طرف برای مذاکره به منظور پایان دادن به درگیری. اما این تردیدها مانع میانجی‌گران نشد. در هر مورد، موفقیت نهایتاً پس از ایجاد رسمی یک ساختار منحصر به فرد صلح‌سازی (یا مجموعه‌ای از ساختارها) حاصل شد که توسط یک کشور میانی نسبتاً بی‌طرف هدایت شده و از مهارت‌های حرفه‌ای بهره می‌برد. این میانجی می‌توانست یک سازمان منطقه‌ای، یک نهاد سازمان ملل، یک یا چند دولت، یا حتی یک سازمان غیر دولتی باشد.

مطالعات و گزارش‌های زیادی از جمله روایات کسانی که خود نقش میانجی داشته‌اند نشان می‌دهد که میانجی‌ها چگونه باعث ایجاد توافق‌های صلح در جنگ‌هایی شدند که عملا به پایان خود و نتیجه نهایی، مثل شکست سنگین یا پیروزی یکی از طرفین، نزدیک بود.

دیپلمات‌های قدیمی چه می‌کردند؟

راهبرد دولت‌های گذشته آمریکا برای میانجی‌گری این بود که به‌طور منظم طرف‌های درگیر را دعوت به مذاکرات مستقیم با طرفین منازعه می‌کردند ، با دقت به نگرانی‌های آن‌ها گوش می‌دادند، اختلافاتشان را برای طرفین روشن می‌کردند و تلاش می‌کردند تا راه‌حلی عادلانه و میانه پیدا کنند.

آن‌ها همچنین از متحدان طرف‌های درگیر و کشورهای مهم منطقه کمک می‌گرفتند و زمینه‌های همکاری با آن‌ها برای ایجاد توافقات پایدار را فراهم می‌کردند.

در چنین فضای دیپلماتیکی اعتماد سیاسی و فردی میان شرکت‌کنندگان ایجاد شده و ترس‌ آن‌ها از امتیازدادن‌های بی‌منطق کمتر می‌شد و بنابراین نوعی حس مالکیت مشترک بر گفت‌وگوی سیاسی را به آن‌ها غلبه می‌کرد.

آن‌ها همچنین پایه‌های رسیدن به یک اجتماع مشترک را با برنامه‌ریزی برای جلسات در عین زمان‌بندی برای اتخاذ تصمیمات، مشخص کردن زمان مناسب برای مطرح کردن آتش‌بس و زمان فشار آوردن به طرفین برای پذیرفتن مصالحه پیشنهادی ایجاد می‌کردند و در غیر این صورت، می‌پذیرفتند که به عنوان مسئول شکست کل روند شناخته شوند.

آن‌ها در روند پیشرفت مذاکرات با استفاده از ابزارهای مختلف فشار و تشویق، عمدتاً از منابع اقتصادی و نظامی (از جمله اعزام نیروهای حافظ صلح بین‌المللی بی‌طرف) بهره می‌بردند. این اقدامات زمانی مؤثر بود که در چارچوب مذاکرات سیاسی ادامه‌دار انجام می‌شد و طرفین و حامیانشان کم‌کم امکان رسیدن به راه‌حلی سیاسی و رضایت‌بخش را می‌پذیرفتند. در غیاب چنین گفت‌وگوهایی، اقدامات یک‌جانبه سختگیرانه ترامپ مانند تحریم‌های پیشنهادی علیه روسیه و متحدانش اثرگذاری کمتری دارند.

تضمینی برای موفقیت در اوکراین نیست

با وجود سابقه دیپلماتیک موفق آمریکا در جایگزینی درگیری‌های خشونت‌آمیز با توافق‌های سیاسی پایدار، تضمینی برای موفقیت میانجی‌گری ترامپ در اوکراین وجود ندارد. مانند آنچه که در سوریه شاید هستیم، توافقات دولت او بیشتر ناشی از ضعف توافق‌ها یا همکاری‌های بین‌المللی است. همچنین فرایند مذاکره معمولاً زمان‌بر بود و دست‌کم دو سال طول می‌کشد، هرچند آتش‌بس ممکن است زودتر حاصل شود.

دولت ترامپ باید فراتر از رویکرد بدون ساختار کنونی حرکت کند و اولویت خود را بر شکل‌گیری میانجی‌گری ساختاریافته با رهبری آمریکا و همراهی بازیگران کلیدی اروپایی و کشورهای جنوب جهانی (مانند برزیل، هند، چین، ترکیه، عربستان، قطر و امارات) قرار دهد. دعوت از طرفین درگیر نیز دشوار نخواهد بود چرا که آن‌ها در طول جنگ چندین بار با هم ملاقات کرده‌اند.

اگر ترامپ بتواند از تجربه‌های اخیر آمریکا در میانجی‌گری‌های دیپلماتیک درس بگیرد، این احتمال وجود دارد که در نهایت فرصتی برای کسب جایزه صلح نوبل را برای خود به وجود آورد.

ارسال نظر

پربازدیدترین‌ها
کارگزاری مفید