اظهارات مهم علی لاریجانی درباره مذاکرات ایران و آمریکا/ در آینده گفت و گویی اتفاق خواهد افتاد؟
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از روزنامه ایران، نشست پایانی همایش «ما و غرب؛ در آرا و اندیشه حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای» که کارهای پژوهشی و تحقیقی خود را از آبان ماه سال گذشته آغاز کرده بود، دیروز با حضور و سخنرانی دبیر شورای عالی امنیت ملی، اساتید دانشگاهها، پژوهشگران و نخبگان علمی و سیاسی در مرکز همایشهای بینالمللی صدا و سیما برگزار شد.
دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان نقطه آغاز سخنان خود در این همایش را به مرور پیشینه تاریخی روابط ایران و غرب اختصاص داد، مروری که بیانگر تبیین مبتنی بر زمینه و تجربه رابطه ایران و غرب نیز هست. علی لاریجانی تشریح کرد که «در طول تاریخ، روابط ایران و غرب به دلایل مختلف، فراز و فرود بسیاری داشته است که جنبههای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و نظامی را دربر میگرفت و شاید بتوان گفت از پرنوسانترین تعاملات بینالمللی به شمار میرود.»
لاریجانی، روابط ایران و غرب را در یک تقسیمبندی کلی به پنج دوره تاریخی تقسیم کرد و به بررسی این رابطه پر فراز و نشیب، از دوران ایران باستان تا صفویه، قاجار و رژیم پهلوی پرداخت. دبیر شورای عالی امنیت ملی از دوران پهلوی به عنوان «سیاهترین دوران وابستگی در تاریخ ایران» یاد کرد و این وضعیت را «یکی از دلایل اصلی وقوع انقلاب اسلامی» برشمرد که به گفته وی، ناشی از «تحقیرشدگی ملت ایران توسط غرب» بوده است.
بخش بعدی سخنان دبیر شورای عالی امنیت ملی به تشریح روابط ایران و غرب در دوران پس از انقلاب اسلامی اختصاص داشت. وی با اشاره به تغییرات بنیادین پس از انقلاب اسلامی، اظهار کرد: «ایران در عصر انقلاب، جهت خود را تغییر داد و نسبت خود با غرب را بر پایه عقلانیت و سنجش تنظیم کرد.»
دبیر شورای عالی امنیت ملی، به این نکته هم اشاره کرد که «با وجود تمام فراز و فرودها، مبنای سیاست جمهوری اسلامی ایران قطع رابطه تجاری با غرب نبوده، بلکه معیار اصلی، حفظ و رعایت منافع ملی کشور بوده است.» اما چه کسی مقصر وضعیت توأم با خصومت فعلی در رابطه غرب و ایران است؟
لاریجانی در پاسخ به این سؤال، با تأکید بر اینکه «رهبران جمهوری اسلامی هیچگاه عناد و دشمنی ذاتی با غرب نداشتند»، «رفتار سلطهجویانه و مداخلات سیاسی و امنیتی غرب» را موجب بروز بحران در همکاریها و کاهش روابط دانست.
هدف غرب مبارزه با ملت ایران است
در تأیید این گزاره بود که لاریجانی با اشاره به رفتار دوگانه غرب پس از پیروزی انقلاب گفت:«وقتی غرب به جای احترام به انقلاب اسلامی، دوباره به دنبال مسألهسازی و بحرانآفرینی داخلی و خارجی برای ایران رفت، ملت ایران را به عکسالعمل واداشت.»
دبیر شورای عالی امنیت ملی، دشمنی آمریکا و غرب با توانمندی صلحآمیز هستهای ایران را هم پیش کشید و با تأکید بر اینکه «مسأله هستهای بهانهای بیش نبود»، گفت:«امروز کاملاً روشن است که هدف واقعی آمریکا و غرب، مبارزه با ملت ایران است.»
«زیادهخواهیهای غرب درباره توان موشکی و نقش منطقهای کشورمان» شاهد مثال دیگری بود که لاریجانی از آن به عنوان خصومت غربیها با ملت ایران یاد کرد و گفت:«آیا آنان میپذیرند که ایران درباره برد موشکها یا سلاحهای هستهای اروپا نظر دهد؟»
دبیر شورای عالی امنیت ملی، ریشه این سلطهطلبی غرب را مربوط به چند قرن اخیر دانست و تصریح کرد:«اساس انقلاب اسلامی، بر کندن ریشه همین سلطه، استوار است و شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی بیانگر همین حقیقت است.» با این مقدمه، لاریجانی، رئیسجمهوری فعلی آمریکا را «دشمن اصلی استقلال ملتها» دانست و گفت که نتیجه سیاستهای ترامپ، «گسترش هرج و مرج بینالمللی است؛ چنانکه جنگ عراق بدون مجوز شورای امنیت رخ داد و همین مسیر در قبال ایران نیز در پیش گرفته شد.»
تغییر موازنه با فرماندهی رهبر انقلاب
لاریجانی با اشاره به رویکرد فریبکارانه آمریکا در مذاکرات افزود:«هدف آنان از مذاکره مصالحه عادلانه نیست، بلکه تسلیمسازی است. مگر ایران در حال مذاکره نبود که آمریکا همزمان با آن جنگ به راه انداخت؟ آیا ننگی بالاتر از این هست که رئیسجمهوری آمریکا علناً بگوید من به ملت ایران کلک زدم؟» انتقاد از سیاستهای سلطهطلبانه دولت آمریکا، مدخل ورود لاریجانی به بحث بعدی، یعنی جنگ تحمیلی 12 روزه رژیم صهیونیستی علیه کشورمان بود.
دبیر شورای عالی امنیت ملی با بیان اینکه «قدرت ملت ایران و صلابت نیروهای مسلح بود که دشمنان را به عقبنشینی واداشت و آنان را به سرعت به جمعبندی و پایان دادن به جنگ سوق داد»، سه روز اول جنگ را «از پرحادثهترین روزها» دانست و دلیل یا نقطه تغییر صحنه جنگ به نفع ایران را «فرماندهی رهبر فرزانه انقلاب» عنوان کرد.
دبیر شورای عالی امنیت ملی با تأکید بر اینکه حضرت آیتالله خامنهای شخصاً فرماندهی جنگ را بر عهده داشتند، با اشاره به اینکه تدبیر رهبر معظم انقلاب همه عرصهها را دربر میگرفت، گفت:«توجه به جنگ، پشت جبهه، تدارکات، بویژه تأمین نیازهای مردم که مبادا در معیشت آنان خللی وارد شود، همگی با راهبری ایشان مدیریت شد.»
لاریجانی در اشارهای به لزوم حفظ وحدت و انسجام ملی در جامعه گفت:«امروز انتظار ملت ایران از سیاستمداران این است که قدر این اراده ملی را بدانند و با مواضع و سخنان غیرضروری، شکاف در صفوف ملت ایجاد نکنند.»
بخش پایانی صحبتهای دبیر شورای عالی امنیت ملی، به تأکید بر سلطهطلبی غرب و ایستادگی ایران مقابل این سلطهطلبی اختصاص داشت. وی در پاسخ به این سؤال که آیا در آینده گفتوگویی اتفاق خواهد افتاد، گفت:«ایران، نه سلطهطلب است و نه استقلال خود را در معرض معامله قرار میدهد، کلید تغییر در دست غرب است و اگر از سلطهطلبی دست بردارد، شرایط عوض خواهد شد، وگرنه تهدیدات آمریکا هرگز اراده ملت ایران را نخواهد شکست.»
معاون آموزشی و پژوهشی دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب:
همایش ما و غرب گام اول برای شناخت تمدن غربی است
محمد اسحاقی، معاون آموزشی و پژوهشی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای، دیروز در این همایش با بیان اینکه «برای شناخت منظومه فکری رهبر معظم انقلاب باید تلاش علمی صورت گیرد»، اظهارکرد: «در مواجهه با بیانات و منظومه فکری ایشان، باید گام اول را که شناخت این منظومه فکری است درست برداشت. این همایش و نشستهای علمی برای برداشتن این گام است تا با شناخت درست دیدگاه ایشان دچار تحریف نشویم.» اسحاقی با بیان اینکه «رهبر معظم انقلاب، شخصیتی چندوجهی دارند که بار اصلی و مرکزیت اصلی آن معارف الهی و تعالیم اهلبیت (ع) است»، ادامه داد: «منظومه فکری حضرت امام خامنهای، مجموعهای از معارف در حوزههای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، دفاعی و امنیتی است که بههمپیوسته است که بهصورت منظومهای باید به آن نگاه کرد.» وی با اشاره به هدف این همایش، آن را «اقدامی برای بررسی دیدگاههای رهبر معظم انقلاب نسبت به غرب» عنوان کرد و گفت: «در منظومه فکری رهبر معظم انقلاب و غربشناسی ایشان، جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی بر اساس عقلانیت، تجربه عینی و بهرهگیری از رهنمودهای قرآنی سعی دارد نگاه عقلانی مبتنی بر واقعیتها به غرب داشته باشد. نه تسلیم شود و نه تحمیل و تهدید او را بپذیرد.»
موسی حقانی، دبیرهمایش در گفتوگو با «ایران» عنوان کرد
بازخوانی ۲۲۰ سال تجربه سلطهطلبی غرب نسبت به ایران
دلایل برگزاری همایش از منظر داخلی و بینالمللی چیست و در همایش به چه مباحثی اشاره شد؟
ایرانِ امروز بهدلیل جایگاه ژئوپلیتیک، داشتن منابع طبیعی غنی و برخورداری از پشتوانه تاریخی و فرهنگی خود، نه تنها در منطقه بلکه در معادلات بینالمللی بازیگری مؤثر و تعیینکننده است. همین موقعیت ویژه از قرنها پیش توجه قدرتهای خارجی را به خود جلب کرده است. در دو و نیم قرن اخیر، یعنی از آغاز دوره قاجار تاکنون، شاهد روندی مستمر از تلاش قدرتهای غربی برای تضعیف، مهار و حتی در مقاطعی نابودی ظرفیتهای ایران بودهایم. این واقعیت تاریخی نیازمند واکاوی عمیق و آگاهیبخشی در جامعه، بهویژه میان نسل جوان است. غرب سلطهگر از نخستین روزهای حضور جدی در منطقه، ایران را مانعی برای تحقق اهداف ژئوپلیتیک خود تلقی کرده و از آن زمان تاکنون با شیوههای مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی برای تضعیف ایران عمل کرده است؛ از قراردادهای استعماری قرن نوزدهم تا فشارهای نوین اقتصادی و رسانهای امروز. بر همین اساس، برگزاری این همایش تلاشی است برای بازخوانی این ۲۲۰ سال تجربه تاریخی، بررسی ریشههای سلطهطلبی غرب و تبیین ضرورت شناخت دقیقتر از ماهیت، روشها و مبانی فکری غرب.
چهارچوبها و مفاهیم اصلی رابطه ما و غرب در اندیشه امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری چیست؟
از منظر امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب، رابطه ایران با غرب همواره در چهارچوب «استقلال، عزت ملی و مقاومت در برابر سلطه» تعریف شده است. به این معنی که رهبر انقلاب تأکید دارند که مبارزه با سلطهگری و تلاش برای بازپسگیری جایگاه واقعی ایران در جهان، تنها یک موضع سیاسی نیست، بلکه بخشی از هویت تاریخی و فرهنگی ملت ایران است. در این چهارچوب، شناخت دشمن و بازنگری در رویکردهای داخلی دو محور اساسی به شمار میرود. لازم است نسبت به جریانهای غربگرا در داخل کشور نیز نگاه نقادانه داشت؛ نه از منظر طرد، بلکه با دعوت به بازنگری و واقعبینی. بدیهی است که چنین مسیری تنها با گفتوگوی صادقانه، کار علمی عمیق و تعامل ملی ممکن میشود؛ همایشهایی مانند این همایش گام نخست در این مسیرند تا گفتمان دشمنشناسی و خودشناسی تاریخی در جامعه نهادینه شود.
رابطه ما و غرب از چه مطالبه تاریخی نشأت میگیرد؟
موضوع رابطه ایران و غرب ریشهای ۲۲۰ ساله دارد؛ از زمان آغاز تکاپوهای استعماری قدرتهای غربی در منطقه تا امروز. در طول این دوران، غرب با هدف مهار ایرانِ مستقل و جلوگیری از شکلگیری قدرت بومی، سیاستهای مختلفی از تجزیهطلبی و تحریم تا ترور نخبگان علمی را دنبال کرده است. بنابراین، واکاوی این تاریخ طولانی، تنها مطالعهای دانشگاهی نیست؛ بلکه ضرورتی برای بیداری ملی است.
مواجهه با غربِ استعمارگر نیازمند سه رویکرد همزمان است: نخست، آگاهیبخشی تاریخی و سیاسی برای شناخت عمق تقابل؛ دوم، بازسازی و تقویت ظرفیتهای داخلی کشور در عرصههای اقتصادی، علمی و فرهنگی و سوم، ایجاد انسجام ملی و اتخاذ موضعی راهبردی و فعال در عرصه بینالمللی.
پیام همایش ما و غرب در اندیشههای حضرت آیتالله خامنهای
عباس سلیمی نمین، پژوهشگر تاریخ معاصر
به طور کلی، نگاه معظم له به غرب از دو زاویه کاملاً متفاوت قابل تحلیل است. نخست، وجه تمدنی و مدنی غرب است، یعنی جایی که تاریخ اروپا شاهد مبارزات آزادیخواهانه و جنبشهای عدالتطلبانهای چون انقلاب فرانسه یا نهضتهای استقلالطلب اسکاتلند و ایرلند بوده است. این حرکتها گرچه در دل تمدن و تاریخ غرب شکل گرفتند، اما حامل تجربههای ارزشمندی در زمینه عدالت اجتماعی، آزادی و حقوق انسانی محسوب میشوند. به همین سیاق آیتالله خامنهای نیز با نگاهی واقعبینانه و مبتنی بر تجارب تاریخی و بشری و شواهد علمی، این دستاوردهای تاریخ اروپا را به عنوان بخشی از میراث بشری مورد توجه قرار میدهند و معتقد هستند بهرهگیری هوشمندانه از دستاوردهای علمی و تمدنی غرب، به معنای پذیرش سلطه فرهنگی یا سیاسی آن نیست. اما وجه دیگر نگاه به غرب در اندیشه و آرای رهبر معظم انقلاب، مربوط به چهره سیاسی غرب و سلطهجویی غرب نسبت به دیگر ملتها و کشورهای جهان است. این، چهرهای است که پشت نقاب تمدن و حقوق بشر، حقیقت تلخ استعمار، جنگافروزی و تحقیر ملتها را پنهان کرده است. در یک نگاه تاریخی، کارنامه قدرتهای غربی در آسیا، آفریقا و حتی خاورمیانه مملو از شواهدی است که تجاوز به حقوق دیگران و بهرهکشی از ملتها را به روشنی نشان میدهد. ایجاد محدودیتهای تحصیلی و علمی برای نخبگان ایرانی، ممانعت از انتقال دانشهای راهبردی به ایران و دیگر ملتها و حتی رفتارهای تبعیضآمیز در دانشگاهها و مؤسسات علمی غربی، همه اینها نشانههایی از تداوم رویکرد ناعادلانه غرب و تلاشها برای حفظ چیرگی آن است. اما در کنار همه این تجربهها و سوابق، تجربه انقلاب اسلامی نشان داده است که میتوان بدون وابستگی، از دستاوردهای علمی جهان بهره برد و مسیر رشد و خوداتکایی را پیمود. بررسی اندیشههای رهبر معظم انقلاب در باب غرب نشان میدهد هدف و کانون اندیشههای ایشان، نه ستیز مطلق با غرب است و نه تسلیم بیقید نسبت به غرب؛ بلکه شناخت واقعبینانه غرب و درعین حال، اعمال ضروری یک تمایز راهبردی میان تمدن انسانی آن با سیاستهای سلطهجویانهاش است.
در نتیجه، مسأله امروز ایران اسلامی بیش از آنکه تضاد با «غرب تمدنی» باشد، درگیری با «غرب سیاسی» است، زیرا غرب سیاسی، همان غربی است که همچنان با معیارهای نژادپرستانه و منافع سلطهطلبانه خود به جهان و ملتهای آزاده مینگرد. فهم این تمایز راهبردی، پیششرط هرگونه گفتوگو و تعامل سازنده با دیگر جوامع از جمله غرب است و این ضرورت، محوریترین پیام همایش روز گذشته محسوب میشود.
ارسال نظر