الزامات سیاست خارجی واقع‌گرا

کدخبر: ۳۴۸۴۹۸
برنامه همکاری جامع ۲۵ ساله ایران و چین که از سوی ایران ارائه شده است به خصوص بعد از حضور وزیر امور خارجه در مجلس نگرانی‌هایی در میان تحلیل‌گران و شهروندان ایجاد کرده است. وزارت خارجه و رسانه‌های رسمی اعلام می‌کنند هنوز اتفاقی نیفتاده است، بلکه پیشنهادهایی برای همکاری جامع و بلندمدت به چین داده شده است.

فعلا یک سند پیشنهاد همکاری با مواد کلی است که برای اجرایی شدن نیاز به موافقت چین، توافق بر بندهای اجرایی و عملیاتی و تصویب مجلس در ایران دارد. استدلال موافقان بر جذب سرمایه و تکنولوژی و همراهی سیاسی و اقتصادی چین در شرایط تحریمی است. مخالفان نیز برضعف سیاسی چین در محیط بین‌الملل، همراهی نهایی چین و آمریکا، روابط تجاری ایران و چین با توجه به وزن ایران و سابقه روابط دو کشور و توجه به سیاست گردش به شرق ایران تاکید دارند. به نظر می‌رسد هم تلاش ایران و هم تحلیل‌های موافق و مخالف بی‌نتیجه و بی‌مبنا است، چراکه با توجه به واقعیات سیاست بین‌الملل هیچ اتفاقی روی نخواهد داد و هسته سخت شبکه قدرت در روابط بین‌الملل به گونه‌ای است که هم سیاست اتخاذ شده و هم تحلیل‌ها راه نادرستی در پیش گرفته‌اند و به نتیجه‌ای نخواهند رسید.

۱-شرق و غرب، شمال و جنوب: در ترسیم شرایط موجود و مانیفست‌های ایدئولوژیکی که وجود دارد، کشورها به شرقی و غربی، شمالی و جنوبی تقسیم شده‌اند. اما در رویکرد رئالیستی در روابط بین‌الملل هیچ شرق و غرب و شمال و جنوبی وجود ندارد، بلکه آنچه اصالت دارد دولت‌-کشورهایی است که همه به دنبال منافع ملی به هر شیوه ممکن هستند. شرق‌گرایی، آسیاگرایی، وحدت سیاسی کشورهای موجود در یک منطقه و غرب‌گرایی اصطلاحاتی غیرعلمی و غیرکاربردی در سیاست خارجی هستند و هر گونه دکترین بر این اساس تنوع بازیگران و انعطاف و منطق پیش‌بینی‌ناپذیر مبتنی‌بر سیاست‌های احتمالی را از کار خواهد انداخت. گرایش به شرق هم معنا ندارد، بلکه آنچه قابل اجرا شدن است مجموعه توافقات اجرایی و عملیاتی در حوزه‌های مشخص است که بر اساس سود و زیان کشور سنجیده می‌شود. بنابراین تنش‌زدایی با غرب و توافقات استراتژیک با شرق، کلیاتی فلسفی و مفاهیمی غیر‌علمی است که ریشه آنها به رویکردهای پدیدارشناسانه ضد علم می‌رسد که در دهه پنجاه رواج داشت و تا کنون نیز ادامه دارد.

۲-دوگانه‌های غیریت‌ساز: سیاست خارجی اگر در دکترین‌های دوگانه گرفتار شود مسیر ایدئولوژیک شدن را خواهد پیمود. در ذهن ایدئولوژیک، در برابر غرب، شرق وجود دارد. در برابر آمریکا، چین قرار دارد و برابر آسیا، اروپا. این‌گونه دوگانه‌انگاری برای ایجاد هویت و ترسیم غیریتی که اغلب نیز دشمن است، مانیفستی ایدئولوژیک خلق می‌کند. جهانی شدن در برابر خودکفایی نیست و استقلال به معنای قطع رابطه با همه کشورها تفسیر نمی‌شود. منطق دوگانه انگار به موضوعات و رویدادهای سیاست خارجی سیاه و سفید نگاه می کند به‌گونه‌ای که اگر تاکید بر استقلال کند به همه بازیگران بدبین است و اگر به سمت جهانی شدن برود ساختار دولت ملی را نفی می‌کند. استدلال‌ها و خط‌مشی‌های دوگانه‌گرا نمی‌توانند موازنه و تعادل را شکل دهند. در واقعیت دوگانه‌انگاری‌های جوهری و ذاتی وجود ندارد و می‌توان در بازی پیچیده، سیال و انعطاف‌پذیر به هر شکل ممکن با داشتن برنامه و احتمالات مختلف منافع ملی را حفظ کرد.

۳-طلب اعتماد و وفای به عهد و توقعات فزاینده از بازیگران: سیاست خارجی در محیطی سیال، غیر‌قابل پیش‌بینی با بازیگری مطلق دولت-کشورها طراحی و اجرا می‌شود به نحوی که باید برای هر بازیگر احتمالات متفاوت و سناریوهای گوناگون برای حفظ منافع ملی طراحی و اجرا کرد. دولت-کشورها در محیطی آنارشیک حضور دارندکه همه به دنبال افزایش قدرت ملی هستند و هیچ بازی مبتنی بر اخلاق و وفای به عهد و راستی وجود ندارد؛ به یک معنا هیچ دوست و دشمن دائمی برای بازیگران حاضر در صفحه شطرنج معنا ندارد. در محیط آنارشیک هیچ ضمانت اجرایی جز قدرت وجود ندارد تنها استراتژی‌های موازنه‌ساز و سیاست‌های تشویقی و تنبیهی می‌تواند جوابگو باشد. وابستگی متقابل و انتظار راستی و وفای به عهد از هر بازیگری نتیجه‌ای جز شکست نخواهد داشت. از چین، عراق، افغانستان یا هر کشور اروپایی نمی‌توان انتظار داشت در بحران‌ها منافع خود را کنار نهند و برای بازیگر دیگر هزینه کنند. علاوه بر دکترین‌ها و سیاست‌های منظم نیاز به اقدامات اجرایی سیال و انعطاف‌پذیر در رابطه با دولت-‌کشورها است تا منافع ملی حفظ شود. هر گونه تحلیل  یا اقدام در سیاست خارجی مبتنی بر مناسبات اخلاقی خانواده و حتی مناسبات قانونی سیاست داخله جز ساده‌سازی ذهنی و شکست در اقدامات نیست، چراکه دولت-‌کشورها بر اساس واقع‌گرایی رفتار می‌کنند و هیچ ضمانتی جز قدرت در محیط بین‌الملل وجود ندارد. ذهنیت کارگزاران در اعتقاد به وفای به عهد هر بازیگری و توقع فزاینده از کشورهای نزدیک و دور، نتیجه‌ای جز از دست دادن فرصت‌ها ندارد. شهروندان و نخبگان تحلیلگر و منتقد نیز ذهنیتی آرمان‌گرا دارند و شبیه عوام تحلیل می‌کنند. سیاست خارجی دانش تجربی و علمی است و دارای قواعدی است که متخصصان در مورد آن نظر می‌دهند و سیاست‌گذاری می‌کنند. ساده دیدن مناسبات قدرت و تجویزهای احساسی بدون توجه به منافع ملی و واقعیات روابط بین‌الملل نتیجه‌ مفیدی ندارد.

ارسال نظر

اخبار روز سایر رسانه ها
    تیتر یک
    پیشنهاد اقتصادنیوز
    اقتصادنیوز امروز به شما پیشنهاد ویژه ای درباره حوزه های مهم خبری می دهد
    از دست ندهید
    کارگزاری مفید